آمدن مسیح برای سلطنت

آمدن مسیح برای سلطنت

به آمدن ثانوی مسیح برای سلطنت در قسمتهای زیادی از عهد عتیق و عهد جدید اشاره شده است (تثنیه 30: 3؛ مزمور 2؛ اشعیا 63: 1-6؛ دانیال 2: 42-45؛ متی 24 و 25؛ لوقا 21؛ اعمال 1: 11؛ رومیان 11: 26؛ 1تسالونیکیان 5: 1-4؛ 2پطرس 2: 1-3: 17؛ مکاشفه 1: 7؛ 19: 11-21). باب 24 متی خصوصیات ویژه روزهای قبل از آمدن ثانوی مسیح را بیان می کند و خود واقعه به طرز زیبایی در متی 24: 27-30 ترسیم گردیده است. آمدن ثانوی مسیح، یک واقعه مخفی نخواهد بود بلکه هر چشمی آن را خواهد دید.

بنابر متی 25: 31-46 مسیح پس از ظهور ثانوی خود، تخت پادشاهی خود را برقرار خواهد نمود و امتها را داوری می نماید. کتاب مکاشفه، از بسیاری جهات مهمترین بخش در مورد آموزه ظهور ثانوی مسیح است. حقیقت فوق در مکاشفه1: 7 چنین بیان شده است “اینک ابرها می آید و هر چشمی او را خواهد دید و آنانی که او را نیزه زدند و تمامی امتهای جهان بر وی خواهند نالید”. این کتاب پرده از حقایق مربوط به دوره مصیبت عظیم که قبل از ظهور ثانوی مسیح واقع خواهد شد بر می دارد. در مکاشفه 19: 11-21 در اوج دوره مصیبت عظیم، مسیح در حالی تصویر گردیده است که سوار بر اسب سفید و همراه با لشکریان آسمان می آید تا به عنوان شاه شاهان رب الارباب، زمینی را که مملو از شرارت است داوری می نماید و سلطنت هزار ساله خود را به همراه مقدسین آغاز می نماید. در این مدت هزار سال شیطان بسته شده و به چاه هاویه افکنده می گردد تا در سرتاسر این مدت از فعالیت او جلوگیری شود.

باید توجه داشت که ربوده شدن کلیسا و ظهور ثانوی مسیح بر زمین دو واقعه مختلف می باشند. اگر چه در هر دو واقعه “خداوند” می آید ولی در واقعه ربوده شدن او تنها به جو زمین می آید تا مقدسین را با خود به آسمان ببرد، در حالیکه در ظهور ثانوی مسیح به روی زمین می آید و سلطنت هزار ساله را بر روی زمین برقرار می سازد (زکریا 14: 9) آمدن ثانوی مسیح آشکارا مشخص کننده پایان دوره مصیبت است.

البته در ارتباط با سلطنت هزار ساله به طور کلی سه نظریه وجود دارد. نظریه اول که به طور مفصل توضیح داده شد و مطابق تعلیم و صریح کلام خدا است به نظریه پیش هزاره ای (قبل از هزار ساله) معرف می باشد که به طور خلاصه پیروان این نظریه معتقد هستند که سلطنت هزار ساله مسیح که به روشنی در مکاشفه 19 و 20 شرح داده شده است، بلافاصله بعد از ظهور ثانوی مسیح آغاز می گردد. دو نظریه دیگر عبارتند از:

1) نظریه پس هزاره ای (بعد از هزار ساله)

طبق این نظریه، ظهور مسیح بعد از سلطنت هزار ساله آغاز می گردد. پیروان این نظریه معتقد هستند که این هزار سال کنایه ای است از یک دوره طولانی که بعد از آن مسیح می آید.

2) نظریه نا هزاره ای (مخالف هزار ساله)

معتقد هستند که سلطنت هزار ساله به صورتی که در مکاشفه ذکر گردیده واقع نخواهد شد، چرا که آنچه در کتاب مکاشفه آمده حالت تمثیلی و نمادی دارد.

حکومت هزار ساله مسیح مطابق مکاشفه 20: 7-9 با قیامی که علیه مسیح به عنوان خدا و پادشاه بر پا خواهد شد به پایان خواهد رسید. البته این قیام در نتیجه آزاد شدن شیطان انجام می گیرد. شیطان که در سرتاسر حکومت هزار ساله در بند بوده بلافاصله بعد از آزاد شدن، بسیاری را بر روی زمین علیه مسیح خواهد شورانید. آنها تحت رهبری شیطان بر ضد مسیح قیام  می کنند و شهر مقدس را محاصره کرده می می کوشند که آن را با توسل به زور تسخیر نمایند. ولی مطابق مکاشفه 20: 7-9 آتش از آسمان نازل شده آنها را هلاک می کند و شیطان نیز به دریاچه آتش افکنده می شود (مکاشفه 20: 10). یعنی همان جایی که وحش و نبی کاذب، هزار سال قبل به آنجا افکنده شدند.

بعد از این نوبت داوری نهایی مردگان می رسد (مکاشفه 20: 11-15). مردگان پس از اینکه قیام داده شدند در مقابل تخت سفید داوری حاضر می شوند و بر اساس اعمالشان مورد داوری قرار می گیرند. هر کسی که نامش در دفتر حیات یافت نشود به دریاچه آتش افکنده می شود.

برگرفته از کتاب دائرةالمعارف کتاب مقدس