اعتقادات اشتباه

کارناوال: آیا ما نیز می بایست نادان باشیم؟

4.9/5 - (251 امتیاز)

کارناوال: آیا ما نیز می بایست نادان باشیم؟

اکنون دوباره در بحبوحه آغازجشن های کارناوال هستیم، از”وایبرفست ناخت،یا همان شب روزه بانوان” تا “آغاز آشر میتووخ، یا چهارشنبه خاکستر” ،مردم می رقصند،می خندند و می‌نوشند و هرگونه آزادی جنسی‌ تجربه و لمس می شود.پس آیا درست است که بگوییم:چه عالی‌ که “فشینگ” و “کارنوال” که به عبارتی پنجمین فصل سال نامیده می شوند وجود دارند یا خیر؟

کارناوال اسمی است که مردم آلمانی‌ که در نواحی رودخانۀ راین زندگی‌ می کنند، به این ایام مضحک داده اند، این جشن در جنوب،جنوب غربی آلمان و اتریش “فشینگ” نام دارد، و وقتی‌ که در مورد آن تحقیق می‌کنیم و اینکه این اسم از کجا آمده، دست کم در نگاه اول متعجب خواهیم شد که به این رسم یک نسبت مذهبی‌ هم داده میشود!

البته امروزه ما عادت کرده ایم که بعضی‌ از رسوم بت پرستی‌ در جشن‌های مسیحی‌ با کمی‌ تغییر وارد شده اند (به طور مثال همین جشن کریسمس)

فاست ناخت، یا شب روزه در اصل شب قبل از شروع ایام روزه داری است. ولی‌ در اصل این لغت مربوط به کلمه “فسن” است که به معنای دلقک و احمق بودن می باشد .

بعد‌ها اسم آن کارناوال شد که در اصل از زبان لاتین آمده و از دو کلمۀ “کارنه” و “واله” به معنای خداحافظی با گوشت می باشد!

و بهره وری از “گوشت” را در ایام کارناوال به عین می بینیم!

یک کارناوال مقدس؟

با این وجود، پیشینه‌های دیگری نیز برای کارناوال وجود دارد، در زمان روم باستان، در پایان سال، خدای “زهل” را جشن می‌گرفتند.برای احترام به خدای زن “ایزیز” ،یک کشتی‌ ارابه‌ای در خیابان‌ها گردانده می شد. بعد‌ها این آیین‌های ٔبت پرستی تبدیل به یک جشن مسیحی‌ شدند.

و این رسم بعد‌ها مقارن شد با ایام توبه و روزه داری که در پایان کریسمس شروع می‌شدند. در روز یک شنبه ما قبل “دوشنبه رزها”یا به عبارتی “لأتاره” مردم اجازه داشتند که با شادی جشن بگیرند.

جشنی که به مناسبت بیرون راندن زمستان بود، بعد‌ها تبدیل به “واستاونت” شد (که از ریشۀ کلمۀ “فستلوونت”که لهجۀ مردم شهر کلن است گرفته شده.

در آن زمان هم ” آشر میتوخ،چهارشنبۀ خاکستر” پایان این مراسم بود. حتی صومعه‌ها نیز از این جشن و سرور بی‌ پروا در امان نماندند. راهب‌ها و راهبه‌ها تنها در یکشنبۀ ماقبل “روزن مونتاگ،دوشنبۀ رز ها” جشن نمی گرفتند،بلکه از همان شب “وایبر فست ناخت،شب روزۀ بانوان” شروع می کردند. تصورش را بکنید که حتی در شب “فاررفستناخت،شب روزۀ کشیش ها” یک اسقف به عنوان ملیجک انتخاب می شد. یک نگاه به تاریخ نشان می دهد که “فشینگ” به عنوان جشن دنیای وارونه در تقویم مسیحی‌، مقام مهمی‌ دارد! و به طور مستقیم با “چهار شنبۀ خاکستر” و ایام روزۀ بعد از آن مرتبط است و بدون “فشینگ” اصلا قابل تصور نیست!

در واقع شب روزۀ حقیقی،‌ بعد از کریسمس آغاز شده و با فرارسیدن ایام عید رستاخیر مسیح  پایان می‌‌یابد.

یک کارناوال مسیحی‌؟  آیا کارناوال یک جشن مسیحی‌ است؟

این رفتار دلقکانه بر می گردد به “طرح دو حکمفرمایی” که ایدۀ” آگوستین قدیس، پدر کلیسا بوده. در یک طرف صحبت از “قلمرو، یا حکمرانی خدا” و از طرف دیگر سخن از “قلمرو، یا حکم فرمایی شیطان” بود. در یک زمان کوتاه، یعنی‌ دوران کارناوال، دوران زوال پذیر “حکمرانی شیطان” را می توان در گوناگونی، رنگارنگی و رفتار به شدت احمقانه و دلقکانه دید. و کلیسای کاتولیک هم به نظر می‌رسد که یک دوران تنفس یا استراحت را توسط این هرزگی‌ها خواهان بوده و یا دست کم مجاز می داند که بلکه باعث شود مسیحیان در پایان این جشن ها، با میل باطنی به ایام روزه بپردازند.

قبل از چهارشنبۀ خاکستر که آغاز دوران چهل روزۀ توبه که مربوط به عید پاک و رستاخیز است، ایام آخر را مردم حسابی‌ به جشن و پایکوبی می پردازند و می خورند و می‌‌نوشند و به رقص و پایکوبی می پردازند و خود را رها از هر قید و شرطی می دانند که بعد از گذشت این دوران بتوانند خود را برای مراسم اجباری کلیسا آماده کنند. چهارشنبۀ خاکستر نام خود را از این جا آورده که خاکستر درخت‌های نخلی که در روز “یک شنبۀ نخل های” سال گذشته سوخته شده بودند توسط کشیش تقدیس شده و روی پیشانی یا رأس سر مسیحی‌‌ها مالیده می شود تا یاد آور این باشد که ما از خاک هستیم و بعد از مرگ به خاک باز می گردیم.

در میا‌‌ن عوام این گونه نقل شده که شیطان در روز چهارشنبۀ خاکستر از بهشت رانده شده و تمامی اعمال مربوط به این جشن و پایکوبی تا روز چهار شنبه به شیطان نسبت داده می شود.

حال ببینیم که کتاب مقدس در این باره چه می‌گوید؟

با اطلاعاتی که دربارۀ کارناوال در اختیار است، این سؤال برای مسیحیان  پیش می‌‌آید که با جشن “فشینگ” چه کار کنیم؟ آیا کتاب مقدس در این باره چیزی می‌‌گوید؟

لازم به ذکر است که ما این جا هرگز قصد این را نداریم که به والدین دیکته کنیم که در جواب کودکان خود یا مربی‌ مهد کودک و یا مدرسۀ آن ها در ارتباط با جشن کارناوال چه بگویند.

اما اگر ذهن خود را در این باره مشغول کرده باشیم،جوابی خواهیم گرفت. و پاسخ‌هایی‌ نیز حاضر خواهیم داشت تا با این خطر مواجه نشویم که معلم مدرسه را با رفتار منفی‌ خود نسبت به کارناول بترسانیم.

  • کولسیان 4: 5و6 در این باره می فرماید: «با مردمان بیرون حکیمانه رفتار کنید و از هر فرصتی بیشترین بهره را بگیرید. سخنان شما همیشه پر از فیض و سنجیده باشد، تا بدانید هر کس را چگونه پاسخ دهید.»

حال ببینیم که نظر کتاب مقدس در بارۀ کارناوال چیست؟

۱ به طور یقین کتاب مقدس مستقیماً چیزی در خصوص کارناوال یا “فستناخت، شب روزه” نمی‌گوید. کتاب مقدس کتاب قانون نیست که در آن برای هر لغتی جستجو کرده و جوابی بیابیم. ولی‌ خدا در کتاب مقدس قواعدی را به ما نشان می دهد که در زندگی‌ ایمانی خود به کار ببریم. وجدان ما نیز باید تحت نور خداوند قرار بگیرد تا تصمیم‌هایی‌ که می گیریم بدون نیاز به قانون باشد.

جشن کارناوال دقیقاً در وسط ایام روزه داری قرار دارد. در مورد روزه کتاب مقدس  فقط در عهد عتیق، انجیل و اعمال رسولان چیز‌هایی‌ گفته است ولی‌ در رسالات، توصیه‌ای به اعمال روزه داری نشده. تنها ذکر شده که پولس روزه گرفته بود. و این نشان می دهد که روزه داری در زمان حاضر نقشی‌ را که در زمان قدیم داشته در زندگی‌ ما ندارد.

روزه همچنین در ارتباط با دعا آمده (متی 17: 21) و این نشانگر این است که وقتی‌ که برای یک امر مهم و جدی دعا می‌کنیم بهتر است که از لذات دنیوی چشم پوشی کنیم. از این نوشته‌ها متوجه می‌شویم که در ایام فشینگ، کتاب مقدس هیچ اجباری برای روزۀ مسیحیان ندارد.

البته نمی‌خواهم بگویم که امروزه کسی‌ که قصد دارد در دعا یک قربانی خاص به حضور خداوند بیاورد نمی تواند روزه بگیرد. برای ما هیچ “روزۀ مسیحی‌” وجود ندارد و خواست خدا از ما این است که در کّل زندگی‌ از هر لذتی که مانع رشد ما در زندگی‌ مسیحی‌ می شود اجتناب ورزیم (عبرانیان 12: 1).

«پس چون چنین ابری عظیم از شاهدان را گرداگرد خود داریم، بیایید هر بار اضافی و هر گناه را که آسان به دست و پای ما می‌پیچد، از خود دور کنیم و با استقامت در مسابقه‌ای که برای ما مقرر شده است، بدویم.»

۳فاشینگ ترکیبی‌ از یک جشن بی‌ بند و بار است که با موسیقی‌ که روح و گوش انسان را آزار می دهد همراهی می شود. مشروبات الکلی، و امروزه مواد مخدر و لذایذ بی‌ اندازه، مثال‌هایی‌ هستند که نشان می دهند که این جشن هیچ همخوانی با شادی مسیحی‌ ندارد. در نامۀ دوم پطرس 2: 13-14 می‌خوانیم:

«تفریح اینان عیش و عشرت در روز روشن  است. لکّه های ننگی هستند که حتی به هنگام شرکت در ضیافت با شما، از غرقه شدن در لذات فریبنده خویش دست بر نمی کشند. چشمانی دارند پر از زنا که از گناه کردن سیر نمی شود. این ملعونان، سست مایگان را اغوا می کنند و در طمع ورزی بسی چیزه دستند!»

و همین طور بلشصر، نوۀ نبوکدنصر هم که در کتاب دانیال باب ۵ به او اشاره شده می‌بایست هشداری برای ما باشد که برای او، آن جشن و سرور بی‌ پروا و بی‌ بند و بار، آخرین وعدۀ او از لذت دنیوی بود! اکنون در برابر خداوند حضور دارد، جایی‌ که باید پاسخ گوی اعمال خود در زندگی‌ باشد.

۴علاوه بر این، چنین عیاشی هایی‌ با توهین به خداوند مرتبط هستند؛ همان طور که بلشصر انجام می داد. در نامۀ یهودا آیات 8 الی 12 می خوانیم:

«با این همه، به گونه ای مشابه، این کسان نیز بر پایۀ خواب هایی که می بینند بدن های خویش را نجس می سازند و اقتدار خداوند را رد می کنند و به بزرگان آسمانی اهانت می ورزند. حال آنکه حتی میکائیل، فرشتۀ اعظم، آنگاه که با ابلیس در بارۀ جسد موسی مجادله می کرد، جرأت نکرد خود او را به سبب اهانت محکوم کند، بلکه فقط گفت: “خداوند، تو را توبیخ فرماید!” اما اینان به آن چه از آن شناختی ندارند اهانت می ورزند، حال آن که آن چه همچون حیوانات بی شعور از روی غریزه می فهمند، همان باعث هلاکتشان خواهد شد. وای بر آنان، زیرا که به راه قائن رفته اند و در پی سود به گمراهی بلعام گرفتار آمده و در طغیان قورح هلاک گشته اند. اینان صخره های دریایی خطرناک در ضیافت های محبت آمیز شمایند که بدون کمترین پروا در جشن شما به عیش و نوش می پردازند؛ شبانانی هستند که تنها خود را می پرورند؛ ابرهای بی باران رانده از باد، و درختان پاییزی بی میوه اند که دوبار مرده و از ریشه به در آمده اند.”

آیا توصیف این مردمان به حیوانات، بهترین توصیف برای آن ها در ایام فشینگ نیست؟ در اینجا اشارۀ من فقط به لباس‌های آن ها نیست! و چقدر در این ایام به اشخاص آسمانی توهین می شود؟ در چنین محفلی یک شخص مسیحی‌ نباید حضور داشته باشد.

کتاب مقدس در این مورد کاملاً صریح صحبت کرده. در (مکاشفه 21: 8) می خوانیم: «امّا سزای ترسویان، بی ایمانان، فاسدان، آدم کُشان، زناکاران، جادوگران، بت پرستان و انواع دروغگویان، دریاچه ای از شعله های آتش و گوگرد خواهد بود. این است مرگ دوم.”

همچنان این نشان می دهد که یک مسیحی‌ در کارناوال احساس خوبی‌ ندارد و شرکت نخواهد کرد وگرنه ممکن است که شما از چنین رفتار گناه آلودی خوشتان بیاید و چه بسا که خودتان نیز انجام دهید.

۶در آخرین نکته می‌پردازیم به تبدیل لباس. در کتاب مقدس هم برمی‌خوریم به مردمانی که لباس مبدل می پوشیدند و گمان نکنید که در آن میا‌‌ن به مثال مثبتی بر می‌خورید.

در اول سموئل باب ۲۸ می خوانیم که شائول پادشاه وقتی‌ که پیش غیب گو رفت لباس مبدل پوشید ولی‌ با این حال شناخته شد. در کتاب پیدایش باب ۳۸ هم می‌بینم که تامار عروس یهودا بود ولی‌ لباس یک روسپی را پوشید و با این وجود شناسایی شد.

و همینطور باز در کتاب پیدایش این بار باب ۲۷ می خوانیم که: آیا این درست بود که یعقوب لباس مبدل پوشید تا نقش عیسو را بازی کند؟

علاوه بر این تبدیل لباس افراد در کارناوال بعضی‌ قدرت‌ها و شخصیت‌ها مثل جادوگر‌ها و یا اهریمن را هجو کرده و به ابتذال می‌کشد.

پرسش این است که بعد از این مثال‌ها آیا چنین پوشش‌ها و تبدیل لباس‌هایی‌ برای یک مسیحی‌ مناسب است؟ وقتی‌ که ما لباس مبدل می پوشیم در واقعیت شخصی‌ را عیان می‌کنیم که نیستیم. آیا این بدین معنی نیست که من آرزو داشتم که کس دیگری می‌بودم و خصوصیات دیگری می داشتم که سرور ما به من اهدأ نکرده؟

۷ در آخر در مورد جشن بانوان پیر صحبت می‌کنم،در این پنجشنبه به خصوص،خانم ها نقش مهمی‌ را بازی می کنند. آن ها تمام نقش آقایان را به دست می گیرند و مرد‌ها زیر دست آن ها می شوند. نهایتا”  کارناوال در مجموع جشنی است که تمام معیارهای اجتماع عوض می شوند و هر کسی‌ می تواند هر کاری که می‌خواهد انجام دهد و آزادی شخصی‌ خود را آن گونه که می‌خواهد استفاده کند و فراموش نکنید که در آخر، این یک قید و بندی از طرف شیطان است که انسان اسیر آن می شود.

اول قرنتیان11: 3 می‌فرماید:

«امّا می خواهم بدانید که سر هر مرد مسیح است و سر هر زن شوهر اوست و سر مسیح خداست.»

و این جمله‌های کتاب مقدس تا به امروز پا برجا است ( زیرا که کتاب مقدس کتابی‌ برای همۀ زمان‌ها است) می بینیم که کارناوال به خصوص خیلی‌ مورد پسند بانوان قرار دارد!

و کولسیان باب 3: 18 می فرماید:

«ای زنان تسلیم شوهران خود باشید، چنان که در خداوند شایسته است.»

این آیه را هم نمی‌توان در ایام کارناوال به راحتی‌ فراموش کرد!

در خاتمه.

تمامی این نکات برای ما آشکار می سازند که یک زندگی‌ خداپسندانه کوچک‌ترین ارتباطی‌ با جشن کارنوال ندارد. البته که ما اجازه داریم با یکدیگر جشن گرفته و خوراک میل کنیم ولی‌ هرزه گری و رفتار بی‌ بندو بار آن گونه که در کارناوال است، با زندگی‌ فرد مسیحی‌ مطابقتی ندارد. برای این که به مسیحیت تعلق ندارد و هدف ما هم دست آخر این است که مسیح را خشنود سازیم.

مقاله ای از مانوئل زایبل

گردآورنده: کشیش آرامائیس قاراخانیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO