دفاعیات ایمانسؤالات رایجکتاب مقدس

حقایقی چند در بارۀ چهار انجیل

5/5 - (1 امتیاز)

حقایقی چند در بارۀ چهار انجیل

در واقع در آن زمان بیشتر از چهار نفر که انجیل‌های چهارگانه را نوشتند به نوشتن در مورد عیسی مبادرت ورزیدند (لوقا ۱:۱) و نباید فراموش کنیم که این دوران شکوفایی جنبش ادبیات بود و افراد نامداری چون سزار، سیسرو، سالوست، ویرژیل، هوراس، سِنِکا، لیوی، تاسیتوس، پلوتارک و پلینی هم عصر این دوران بودند. شرح حال عیسی در طول یک قرن در بخش‌های مختلف دنیای شناخته شدۀ آن روز منتشر شده بود و پیروان سرسپردۀ متعددی را به خود جلب نموده بود. مسلماً این چنین جوی ایجاب می‌نمود که افراد زیادی دربارۀ عیسی بنویسند.

به یقین خدا خودش در تدارک و آماده‌سازی این چهار انجیل که محتوای آن‌ها زندگی و اعمال عیسای مسیح است، نقش به سزایی داشته است. در عهدعتیق گاهی یک جریان خاص را از زبان دو نفر می‌شنویم ولی فقط در بخش اناجیل است که شاهد چهار کتاب از کتب مقدس هستیم که به زندگی یک شخصِ بخصوص که همان عیسای ناصری باشد، اختصاص داده شده است. و این به معنی اهمیت زیادی است که این شخص دارا است.

متی یک باجگیر بود. لوقا، پزشک و یوحنا ماهیگیر بود. در هیچ جا صحبت از حرفۀ مرقس نیست. متی و یوحنا همراهان عیسی بودند.

معیارهای پذیرش کتابهای عهدجدید در کلیسای اولیه

 کلیسای اولیه معیارهای خیلی خاصی داشته که چه کتابهایی جزء عهد‌جدید محسوب شوند. معیارهای پذیرش انجیل‌های چهارگانه توسط کلیسای اولیه عبارتند از:

الف- آیا کتاب توسط کسی نوشته شده که شاهد عینی عیسی مسیح بوده؟

ب- آیا آن کتاب “آزمون راستی” را گذرانده است؟ به عبارت دیگر، آیا با دیگر کتابهای مورد توافق، هم رأی است؟

پ- آیا کتاب مورد نظر به وسیلۀ یکی از رسولان نوشته شده و یا امضاء و تصویب و تأیید یکی از رسولان را همراه خود داشته است. به عنوان مثال پطرس مطالب مرقس، و پولس مطالب لوقا را تأیید و تصدیق کردند.

ت- آیا کتابها در درون خود، شواهد و مدارکی دال بر خصوصیات منحصر به فرد از قبیل الهامی و معتبر بودن ارائه می‌دهند. خودِ محتوای کتاب باید به خواننده نشان دهد که تفاوت عمده با کتابهای معمولی دارد.

ث- آیا کلیساهای اولیه در بارۀ رسمی و معتبر بودن این کتابها هم رأی و هم نظر بودند؟ در حقیقت در میان کلیساهای اولیه، در رابطه با کتبی که جنبۀ الهامی داشتند، اتفاق آرای عجیبی وجود داشته است.

علل وجود چهار انجیل به جای یک کتاب واحد

در زیر سه دلیل در پاسخ به سؤال چرا خدا به جای یک انجیل، چهار انجیل داد، ارائه می‌شود:

۱- برای اینکه تصویر کامل تری از مسیح ارائه دهند. در حالی که مطابق دوم تیموتائوس ۳: ۱۶ تمام کتاب مقدس الهام خداست، این به آن معنا نیست که خدا از نویسندگان بشری با پیش زمینه‌ها و شخصیت‌های متفاوت استفاده نکند تا مقاصدش را از طریق مطالبشان جامۀ عمل بپوشاند. هر یک از نویسندگان اناجیل در پسِ انجیل خود با هدایت خدا، هدف متمایزی را دنبال کرده‌اند و در اجرای این هدف، هریک بر جنبه‌های متفاوتی از شخصیت و خدمت عیسی مسیح تأکید ورزیدند:

  • متی برای مخاطب عبرانی نوشت، و یکی از مقاصدش این بود که از نسب نامۀ عیسی و تحقق نبوتهای عهد عتیق نشان دهد که او همان مسیحایی بود که از قدیم انتظارش کشیده می‌شد، و از این رو می‌بایست به او ایمان آورد. تأکید متی این است که عیسی، «پادشاه موعود»، و «از نسل داود» است که تا ابد بر تخت سلطنت اسراییل خواهد نشست.
  • مرقس، پسرعموی برنابا (کولسیان ۴: ۱۰)، شاهد عینی رویدادهای زندگی عیسی و همچنین دوست پطرس رسول بود. مرقس برای مخاطبان رومی خود نوشت. چرا که چیزهایی را که برای خوانندگان یهودی مهم بوده (نسب نامه ها، مباحثات عیسی با رهبران یهودی زمان او، ارجاعات مکرر به عهد عتیق و …) را در انجیل خود نیاورد. مرقس بر مسیح به عنوان خادم رنج دیده تأکید دارد یعنی کسی که نيامد تا خدمتش کنند، بلکه آمد تا خدمت کند و جانش را چون بهاي رهايي به عوض بسياري بدهد. (مرقس ۱۰: ۴۵) آنچه در انجیل مرقس محسوس است تکرار عباراتی چون «فی‌الفور»، «در ساعت»، «بی‌درنگ»، «ناگاه» و … می‌باشد که نشان دهندۀ مخاطب رومی مرقس است که حوصلۀ فلسفه‌بافی و داستان‌های طویل را نداشتند و مایل به خواندن مطالب خلاصه شده و مختصر بودند. از وجوه مشخص انجیل مرقس این است که این انجیل کوتاه‌ترین انجیل در میان اناجیل دیگر است و به علت اینکه عیسی را چون خادم یا غلام معرفی می‌کند، هیچ شجره‌نامه‌ای در این انجیل مشاهده نمی‌شود.
  • لوقا، «پزشک محبوب» (کولسیان ۴: ۱۴)، مبشر، و همنشین پولس رسول، نویسندۀ دو کتاب انجیل لوقا و اعمال رسولان در عهدجدید می‌باشد. لوقا تنها نویسندۀ غیریهودی عهدجدید است. او مدتهاست که به عنوان یک تاریخ‌دان سخت‌کوش و ماهر توسط آنانی‌که از مطالبش در مطالعات تاریخی و نسب نامه‌ای استفاده می‌کنند، به عنوان نویسنده‌ای معتبر پذیرفته شده است. به عنوان یک تاریخ‌نویس، او بیان می‌دارد که این تمایل اوست که امور زندگی مسیح را بر پایۀ گزارشات شاهدان عینی به ترتیب تألیف کند (لوقا ۱: ۱-۴). از آنجایی که او به طور خاص خطاب به شخصی به نام تئوفیلوس نوشته است، که ظاهراً از مقامات یونانی بوده، انجیل او با ذهنیت یک مخاطب یونانی نوشته شد، و گرایش او این است که نشان دهد که ایمان مسیحی بر مبنای رویدادهای قابل اعتماد و قابل تأیید است. لوقا اغلب به مسیح به عنوان «پسر انسان» اشاره می‌کند و با توجه به اینکه فلاسفۀ یونانی در جستجوی انسانی کامل بودند، هدف لوقا در نگارش این انجیل اثبات انسان کامل بودن عیسای مسیح است. او در این انجیل جزئیات بسیاری را که در سایر اناجیل یافت نمی‌شود، با خوانندۀ انجیل خود به اشتراک می‌گذارد.
  • انجیل یوحنا، که توسط یوحنای رسول نوشته شده، متمایز از سه انجیل دیگر است و شامل محتوای الهیاتی بیشتری دربارۀ شخص مسیح و مفهوم ایمان است. متی، مرقس و لوقا، به دلیل سبکهای مشابه‌شان و گزارش خلاصه‌ای از زندگی مسیح، به عنوان «اناجیل هم نظر» تلقی می‌شوند. انجیل یوحنا با تولد یا خدمت زمینی عیسی آغاز نمی‌شود بلکه پیش از آنکه او انسان شود، با فعالیت و شخصیت پسر خدا آغاز می‌شود (یوحنا ۱: ۱۴). انجیل یوحنا بر الوهیت مسیح تأکید دارد، همانطور که در استفاده از عباراتی نظیر «کلام، خدا بود» (یوحنا ۱:۱)، «منجی جهان» (یوحنا ۴: ۴۲)، «پسر خدا» (بارها در این انجیل به کار رفته)، و «خداوند و … خدا» (یوحنا ۲۰: ۲۸) دیده می‌شود. عیسی در انجیل یوحنا الوهیتش را با عبارات متعدد «من هستم» تصدیق می‌کند؛ قابل ملاحظه‌ترین در میان این اظهارات مربوط به یوحنا ۸: ۵۸ است که می‌گوید «پیش از آنکه ابراهیم باشد، من هستم» (مقایسه کنید با خروج ۳: ۱۳-۱۴). اما یوحنا بر حقیقت انسانیت عیسی نیز تأکید می‌کند و تمایل دارد که اشتباه بدعت مذهبی آن زمان یعنی ناستیک‌ها را نشان دهد که بر انسانیت مسیح ایمان نداشتند. انجیل یوحنا هدف کلی نگارشش را مشخصاً بیان داشته است: «عيسي آيات بسيارِ ديگر در حضور شاگردان به‌‌ ظهور رسانيد که در اين کتاب نوشته نشده است. امّا اينها نوشته شد تا ايمان آوريد که عيسي همان مسيح، پسر خداست، و تا با اين ايمان، در نام او حيات داشته باشيد» (یوحنا ۲۰: ۳۰-۳۱).

بنابراین، با در دست داشتن چهار گزارش متمایز اما به یک اندازه صحیح از مسیح، جنبه‌های مختلف شخصیتی و خدمت او آشکار می‌شود. این چهار گزارش مثل نخهایی با رنگهای مختلف است که در یک پردۀ نقش‌دار در کنار یکدیگر بافته شده است تا تصویر کامل‌تری از این شخص که در ورای توصیف است را شکل بدهد. و از آنجایی‌که ما هرگز همه چیز را دربارۀ عیسی مسیح نخواهیم فهمید (یوحنا ۲۰: ۳۰)، از طریق چهار انجیل می‌توانیم به اندازۀ کافی بدانیم و درک کنیم که او کیست و برای ما چه کرده است تا اینکه از طریق ایمان به او حیات داشته باشیم.

۲- تا بتوانیم به طور عینی صداقت گزارشاتشان را وارسی کنیم. کتاب مقدس، از اولین دوران، بیان می‌کند که دادرسی در یک دادگاه قانون تنها با شهادت یک شاهد عینی بر ضد یک شخص انجام نخواهد گرفت، مگر با شهادت حداقل دو یا سه نفر (تثنیه ۱۹: ۱۵). با توجه به این موضوع، گزارشات مختلف از شخصیت و خدمات زمینی عیسی مسیح ما را در ارزیابی صحّت اطلاعاتی که درباره او داریم، کمک می‌کند.

سیمون گرینلیف، مقام صلاحیت‌دار مشهور و شناخته شده در حوزۀ مدارک قابل قبول در یک دادگاه، چهار انجیل را از نقطه نظر قانونی مورد بررسی قرار داد. او متذکر شد که نوع گزارشات شهودی که در چهار انجیل داده شده یعنی گزارشاتی که هم رأی هستند، اما هر نویسنده خواسته که جزئیاتی را برای تفاوت داشتن با یکدیگر حذف یا اضافه کند؛ نوعی از منابع قابل اعتماد و مستقل هستند که در یک دادگاه قانون به عنوان شواهد قوی مورد پذیرش قرار می‌گیرند. اگر انجیل‌ها دقیقاً شامل اطلاعات یکسان با جزئیات یکسان می‌شدند، و از یک چشم‌انداز نوشته می‌شدند، می‌توانستیم آنها را متّهم به تبانی با یکدیگر کنیم، به عبارت دیگر این اتّهام بر آن‎‌ها وارد می‌بود که در یک زمانی نویسندگان پیشاپیش با هم جمع شده‌اند که داستانهای خود را راست و ریست کنند تا مطالبشان به نظر معتبر بیایند. اختلافات بین انجیل‌ها، حتی تناقضات ظاهری جزئیات، در بررسی اولیه دال بر طبیعت مستقل هر کدام از نوشته‌هاست. از این رو، این که طبیعت مستقل گزارشات چهار انجیل، که در اطلاعاتشان هم رأی، اما در چشم انداز، مقدار جزئیات، و انتخاب رویدادها برای ثبت، با یکدیگر تفاوت دارند، نشان می‌دهد که گزارشی که ما از زندگی و خدمت مسیح در اناجیل داریم واقعی و قابل اعتماد است.

۳- تا جویندگان سخت‌کوش را پاداش دهد. با مطالعۀ هر کدام از انجیل‌ها و مقایسه و در مقابل هم قرار دادن گزارش‌های متفاوت آنها از رویدادهای خاص از خدمت عیسی چیزهای حتی بیشتر به دست می‌آید. به عنوان نمونه، در متی فصل ۱۴ گزارش خوراک دادن به جمعیت ۵۰۰۰ نفر و راه رفتن عیسی روی آب داده شده است. در متی ۱۴: ۲۲ گفته شده که «عيسي بي‌درنگ شاگردان را بر‌ آن داشت تا در آن حال که او مردم را مرخص مي‌کرد، سوار قايق شوند و پيش از او به آن سوي دريا بروند.» کسی ممکن است بپرسد که چرا عیسی چنین کاری را انجام داد؟ در گزارش متی هیچ دلیل آشکاری ذکر نشده است. اما وقتی آن را در کنار گزارش مرقس در فصل ۶  قرار می‌دهیم، متوجه این نکته می‌شویم که هنگامی که عیسی شاگردان را دو به دو اعزام کرده بود و بدیشان اقتدار بخشیده بود که دیوها را اخراج کنند و مردم را شفا دهند، آنان از این مأموریت برگشته بودند. اما آنان با خودبینی برگشتند و جایگاه خود را فراموش کردند و اکنون آماده شدند تا حتی به او دستورالعمل ارائه دهند (متی ۱۴: ۱۵). بنابراین، وقتی آنان را هنگام غروب مرخص کرد و به آن سوی دریای جلیل روانه نمود، دو چیز را بدیشان آشکار ساخت. وقتی در میانۀ سفرشان به خاطر خودبینی‌شان تا ساعت‌های اولیۀ صبح گرفتار طوفان و امواج شدند، متوجه دو چیز شدند: ۱) با توانایی شخصی‌ خود نمی‌توانند چیزی برای خدا به دست آورند و ۲) اگر او را بطلبند و با وابستگی به قدرت او زندگی کنند، هیچ امری محال نیست. بخش اعظم کلام خدا شبیه به «جواهراتی» هستند که توسط شاگرد سخت‌کوش کلام خدا می‌تواند کشف شود، یعنی کسی که برای مقایسۀ متون کتاب مقدس با یکدیگر، وقت کافی صرف می‌کند.

گردآوری و اقتباس کشیش ورژ باباخانیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO