معرفی عهد جدید: یهودیت-یهودیان خارج از وطن (فصل چهارم)
وضع جهان در دورۀ عهدجدید
یهودیت (فصل چهارم)
یهودیان خارج از وطن
با وجودی که سرزمین فلسطین وطن قوم یهود بود ولی در دورۀ عهدجدید اکثریت یهودیان امپراطوری روم در خارج از ارض موعود زندگی میکردند. این یهودیان که یهودیان پراکنده یا خارج از وطن خوانده میشدند، تقریباً در تمام شهرهای بزرگ از بابل گرفته تا روم و همچنین در بیشتر شهرهای کوچک به اقتضای تجارت یا کارهای دیگری که داشتند ساکن میگردیدند. پراکنده شدن قوم یهود با انقراض حکومت شمالی در سال ۷۲۱ قبل از میلاد آغاز گردید و در آن موقع بود که سارگون آشوری ساکنان سرزمین اسرائیل را به کشور آشور برد و در نقاط جدید ساکن گردانید. حکومت جنوبی یعنی یهودا در سال ۵۹۷ به وسیلۀ بابلیها تصرف شد و عدۀ زیادی از طبقات بالا به بابل برده شدند. برای دومین و سومین بار نیز عدۀ دیگری را به اسارت بردند بهطوری که فقط فقیرترین مردم باقی ماندند و دیگر کسی با سرزمین آنها کاری نداشت. با وجودی که در زمان عزرا و نحمیا چندین هزار نفر از این اسیران یهودی به وطن خود بازگشتند ولی عدۀ زیادی از یهودیان ترجیح دادند در آن کشورهای جدید بمانند زیرا در آنجا ریشه دوانیده و وضع خوبی پیدا کرده بودند.
فتوحات اسکندر کبیر در قرن چهارم قبل از میلاد، امکانات جدیدی برای مهاجرت و سکونت به وجود آورد. فرمانروایی یک نیروی نظامی عظیم در خاور نزدیک باعث گردید که خصومتهای موجود در میان حکومتهای کوچک از بین برود و مسافرت، که قبلاً تقریباً غیرممکن بود، آسان بشود. فرصتِ یافتنِ کار زیادتر شد و جانشینان اسکندر یعنی سلوکیه و بطالسه تسهیلاتی در مورد مهاجرت از طریق اعطای تابعیت و بخشودگی مالیاتی به وجود آوردند و به همین دلیل بسیاری از یهودیان از فرصت استفاده کرده و در کلنیهای رو به رشد یونانی ساکن شدند. بعضی از آنها ساکن موقتی شهرهای یونانی شدند در حالی که بعضی دیگر تابعیت جدید یافتند و دارای محل سکونت و کار جدیدی گردیدند. در اسکندریه یک قسمت کامل از شهر، یهودینشین بود که دارای فرماندار و مقامات دولتی جداگانه و عملاً مستقل بود. جمعیت آن در حدود دو میلیون ذکر شده است و بدین طریق بالاترین تعداد یهودی را در میان تمام شهرهای آن زمان داشت.
در امپراطوری روم سکونت یهودیان به سرعت افزایش یافت. اسیرانی که پمپه از فلسطین به رُم آورده بود بالاخره آزاد گردیدند و در روم در ساحل رودخانۀ تیبر نزدیک تعمیرگاههای کشتی اسکان داده شدند. در سال ۴ قبل از میلاد در شهر رُم در حدود هشتهزار یهودی وجود داشت. در زمان یولیوس قیصر و اگوستوس قیصر این یهودیان رسمیت قانونی یافتند و در بعضی شهرها مانند قرنتس از خدمت نظام و از محاکمه در دادگاههای غیریهودی معاف شدند.
شک نیست که تمدّن یونان در یهودیانِ پراکنده تأثیر فراوانی داشته است و بعضی از آنها خصوصیات قومی و ایمانی خود را، که آنها را از سایرین متمایز میساخت، از دست دادند. ولی غالب آنها یهودیت خود را حفظ کردند. آنها اعتقاد به وحدانیت خدا را که بر اساس شریعت موسی قرار داشت محکم نگاه داشتند، تماس خود را با معبد بزرگ اورشلیم از طریق رفتن به زیارت در اعیاد سالانه و پرداخت مالیات سالانه به مبلغ نیم سکۀ نقره در سال حفظ میکردند. آنها روز سبت را نگاه میداشتند و هر جا که تعدادشان کافی بود مبادرت به تشکیل کنیسه می کردند.
در میان یهودیان پراکنده دو گروه متمایز وجود داشت: پیروان تمدن عبری و پیروان تمدن یونان.
پیروان تمدن عبری
نام این گروه توسط پولس رسول ذکر شده است و خودش هم از آنها بود او میفرماید که خودش «روز هشتم مختون شده و از قبیلۀ اسرائیل از سبط بنیامین، عبرانی از عبرانیان، از جهت شریعت فریسی» بوده است (فیلپیان ۵:۳). عبرانیان یهودیانی بودند که نه ققط ایمان مذهبی یهودیت را حفظ میکردند بلکه زبان عبری یا آرامی و رسوم عبری را هم فراموش نمینمودند. پولس میگوید که طبق «دقایق شریعت اجداد» تربیت شده است (اعمال ۳:۲۲).
نقلقولهایی که از عهدعتیق مینماید نشان میدهد که هم با عهدعتیق عبری و هم ترجمأ یونانی آن آشنا بوده است. هر چند در طرسوس، که یک شهر یونانی بود، به دنیا آمد و هر چند به تابعیت رومی خود افتخار مینماید (اعمال ۳۹:۲۱ و ۲۵:۲۲-۲۹)، ولی یک یهودی جدإی بود و بهوسیلۀ رسوم بتپرستی که از اوان جوانی او را در محاصره داشت فاسد نشده بود. بیشک عدۀ زیادی مثل او بودند. احتمالاً اکثریت یهودیانی که پیرو تمدن عبری بودند در خود فلسطین زندگی میکردند و معبد بزرگ اورشلیم مرکز اصلی عبادت آنها بود. در اعمال رسولان ۲۷:۲۱-۲۹ دربارۀ همین عبرانیاني پراکنده اشارهای وجود دارد و آنها را یهودیان آسیا میخواند که از پولس ایراد میگرفتند که چرا یک غیریهودی را به مکان مقدس آورده و آنجا را ملوإث کرده است.
پیروان تمدن یونان
عدۀ بسیار زیادی از یهودیان فرهنگ یونانی رومی را قبول کرده بودند و به استثنای موارد بالا به ایمان مذهبی، دیگر یهودی محسوب نمیشدند. آنها به زبان یونانی با زبان کشوری که در آن ساکن بودند سخن میگفتند، از رسوم همسایگان خود پیروی میکردند و در بسیاری از موارد به هیچوجه تشخیص داده نمیشد که یهودی هستند. در مراسم عبادتی آنها عواملی از سایر مذاهب وارد گردیده و مثلاً در یکی از کنیسههای ساحل رود فرات بر روی دیوارهای آن بعضی از اساطیر بتپرستان نقاشی شده بود.
هر دو نوع یهودیان در باب ششم اعمال رسولان مذکور شدهاند. جدایی بین این دو باعث شده بود که وحدت و اتّحاد کلیسا به خطر بیافتد. از قرار معلوم پیروان تمدن یونان وسعت نظرشان از پیروان تمدن عبری بیشتر بود و آمادگی بیشتری داشتند که عهدجدید را به طرز وسیعتری تفسیر نمایند. استیفان احتمالاً یکی از آنها بود.
تعداد تمام یهودیان در امپراطوری روم در حدود چهار و نیم میلیون بود. آنها معمولاً محبوبیت زیادی نداشتند زیرا به قوم خود پیوسته بودند و در مراسم عبادتی عمومی بتپرستان شرکت نمیکردند. غالباً کسانی که نمیتوانستند بفهمند که انسان چطور میتواند یک خدای نادیده را عبادت کند، یهودیان را متهم میکردند که خدایی ندارند. از طرف دیگر رفتار موقرانه، جدّیت و اخلاق درست آنها باعث احترام همسایگانشان میشد زیرا این همسایگان مشاهده میکردند که یهودیان درستکار و با استعداد هستند.
یهودیان گاهی طغیان میکردند. مخصوصاً وقتی آزادی مذهبی آنها به خطر میافتاد. در زمان کلودیوس یهودیان از رُم اخراج شدند زیرا شورش کرده بودند و بعداً در همان قرن در اسکندریه شورشهای سختی برپا کردند. مدرکی وجود ندارد که نشان دهد یهودیان پراکنده در جنگهای سالهای ۶۶-۷۰ میلادی شرکت نمودند و یا به محاصره و تصرف اورشلیم اعتراض کردند. این بیتفاوتی نسبت به سرنوشت ملی، حتی در موقعی که دور از وطن و در میان امّتها بودند، شاید یکی از علّتهایی بود که یهودیان تا این اواخر وطن نداشتند.
برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |