معرفی عهد جدید: وضع سیاسی- بطالسۀ مصر و تأثیرات فرهنگی (فصل اول)
وضع جهان در دورۀ عهدجدید
وضع سیاسی (فصل اول)
بطالسۀ مصر
فرمانروایی بطالسه در مصر شبیه فرمانروایی سلوکیدها بود. رقابت بین دو کشور بسیار شدید بود و باعث ایجاد جنگهای فراوان و تغییرات متعدد در مرزها گردید. در سال ۳۰ قبل از میلاد با مرگ کلئوپاترا فرمانروایی سلوکیدها به پایان رسید و روم مصر را به امپراتوری خود ملحق نمود و انبار غلۀ خود ساخت. به تدریج بر اهمیت شهر اسکندریه افزوده شد و یکی از بنادر مهم تجارتی و از مهمترین مراکز آموزش و پرورش گردید. با تشویق پادشاهان بطالسه، کتابخانۀ بزرگی در اسکندریه تأسیس یافت و مهمترین ذخایر ادبی قدیم در آنجا نگهداری شد. کتابدارهای این کتابخانه از دانشمندان معروف بودند و مطالعۀ دستور زبان یونانی و تصحیح نسخ قدیمی را رواج دادند.
نفوذ تمدن یهود در شهر اسکندریه از همان ابتدای تأسیس قوی بود. اسکندر خودش قسمت مخصوصی برای سکونت یهودیان تعیین کرد و آنها را به عنوان اتباع امپراتوری یونان قبول نمود. در زمان حکومت فیلادلفوس (۲۸۵-۲۴۶ قبل از میلاد) کتاب عهد عتیق یهودیان به زبان یونانی ترجمه شد. این ترجمه که به «ترجمۀ هفتاد» معروف است در میان یهودیان سرتاسر عالم محبوبیت فراوانی پیدا کرد و نویسندگان عهد جدید اکثراً از آن نقل قول کردهاند یعنی در موقع ذکر قسمتهایی از عهد عتیق در عهد جدید از «ترجمۀ هفتاد» استفاده نمودهاند. سبک یونانی آن در قسمتهای مختلف با یکدیگر تفاوت دارد. بعضی از قسمتها خیلی خوب ترجمه شده ولی بعضی از قسمتها ترجمه کاملاً تحت اللفظی است. معهذا برای مطالعه کتاب مقدس در حال حاضر وسیله بسیار خوبی است زیرا نشان می دهد که مترجمین، عهد عتیق عبری را چگونه تفسیر کردهاند و ضمناً از بعضی از قسمتهای آن میتوان فهمید که متن عبری که در اختیار آنها بوده با متونی که فعلاً مورد استفاده است تفاوتهایی دارد.
جنگهای دائمی در میان سلوکیدها و بطالسه باعث افزایش فراوان مالیاتها گردید. وجوه خزانه به سرعت خرج میشد و کشاورزان و دهقانان که بار مالیات بر دوششان بود در فقر بیحد به سر میبردند. جنگهای روم و کارتاژ بازارهای غربی مصر را از بین برد و تجارت کاهش فروان یافت. ناراحتی مردم به تدریج به عصیان بر ضد دولت تبدیل شد و گاهی رعایا مزارع خود را ترک میکردند تا از زیر بار مالیات خلاص شوند. در قرن اول قبل از میلاد هر دو کشور قسمت زیادی از قلمرو خود را از دست داده بودند و شاید به همین دلیل بود که روم باستانی توانست آنها را منقرض سازد.
تأثیرات فرهنگی
تأثیرات سیاسی فتوحات یونانیان در مشرق چندان دوامی نداشت. سلوکیدها و بطالسه سلسلههای خارجی شمرده میشدند و مردم خود را نسبت به آنها بیگانه میدانستند و هر چند این سلسلهها مورد حمایت طبقۀ حاکمه بودند ولی موفق نشدند کشورهای خود را یونانی کنند. بلکه برعکس، این پادشاهان به روش استبدادی پادشاهان مشرق گرائیدند و از اتباع خود اطاعت و تسلیم کامل خواستند. از دموکراسی توأم با آزادی و دوستی یونان و حتی تشکیلات رسمی دربار مقدونیه خبری نبود بلکه این پادشاهان استبداد کامل پیش گرفتند و ادعای خدایی کردند. وقتی عیسی در لوقا ۲۲: ۲۶ میفرماید که پادشاهان امتها خودشان را «ولی نعمت» میخوانند، مقصودش پادشاهان سلوکید و بطالسه است. زیرا یکی از القاب این پادشاهان به زبان یونانی »ولی نعمت» بود. تودههای مردمی که این پادشاهان بر آنها حکومت داشتند به آنها مالیات میپرداختند و در مقابل آنها عاجزانه فروتنی میکردند زیرا عادتشان چنین بود.
از نظر فرهنگ، سلوکیدها و بطالسه رسوم و رفتار یونانی را در شرق معرفی کردند. هر جا که آنها ساکن بودند سبک معماری در شهرها از یونان اقتباس میشد. یونانی زبان رسمی دولتی بود و به طوری که از نوشتههای قدیمی بر روی پاپیروس بر میآید زبان معمولی مردم هم یونانی بود. نامههای عاشقانه، صورت حسابها، رسیدها، فرمولهای دعا نویسی، مقالات، اشعار، شرح حالها و مکاتبات تجارتی همه به زبان یونانی بود. در مصر القاب مأمورین دولت، حتی در زمان تسلط رومیها، یونانی بود. حکام کوشش میکردند تمدن یونان را با زندگی مردم درآمیزند. برای خدایان محلی اسامی یونانی تعیین میگردیدند و در شهرهای عمده میدانهای ورزشی و آمفی تئائرهایی ساخته میشد. تمدن غربی در تمام قسمتهای خاورمیانه رسوخ یافته بود.
به وسیلۀ همین تمدن بود که انجیل مسیح در ابتدا به آسانی به همه جا رسید. مسیحیان با در دست داشتن کتاب مقدس یونانی برای موعظه، و با استفاده از زبان بین المللی یونانی، توانستند پیام مسیح را به دورترین مرزهای دنیای متمدن برسانند.
برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |