مهم بودن به خاطر معروف شدن یا معروف شدن به خاطر مهم بودن!
مهم بودن به خاطر معروف شدن یا معروف شدن به خاطر مهم بودن!
بعضی ها به خاطر معروف شدن در دنیا مهم می شوند
بعضی ها به خاطر مهم بودن در دل ها معروف می شوند
هرگاه تفاوت این دو مسیر متضاد را تشخیص دهیم
آن وقت از نیاز به “همه جــا دیده شدن” آزاد می شویم
آن وقت از اسارت “تبلیغات ظاهری ” آزاد می شویم
آن وقت از گدایی “لطفاً به من توجه کنید” آزاد می شویم
آن وقت فرصت پیدا می کنیم تا خودمان باشیم و سلیقه و رؤیا و هدف و مقصد باورهای خودمان را زندگی کنیم؛ نه سلیقه و مزه دهان دیگران را.
عیسای مسیح همواره از شهرت و معروفیت پرهیز می کرد و بارها به تأکید شاگردانش را قدغن فرمود که او را شهرت ندهند. (متی 12: 16)
با وجود این او معروف ترین و محبوب ترین شخصیت عالم هستی شناخته شد. زیرا به دور از هیاهوی تبلیغاتی و بدون کوچک ترین تلاشی برای معروف شدن. مهم ترین خدمات و معجزات مورد نیاز بشریت را انجام داد. در نتیجه نه به خاطر معروف شدنش مهم شد بلکه به خاطر کارهای مهمش معروف گردید.
به دلایل معروفیت مسیح نگاه کنید:
اسم او به خاطر معجزاتش شهرت یافت. (متی 4: 24)
اسم او به خاطر زنده کردن مردگان شهرت یافت. (متی 9: 26)
اسم او به خاطر قوت روحانی اش شهرت یافت. (لوقا 4: 14)
اسم او به خاطر اخراج کردن روح شریر شهرت یافت. (لوقا 4: 37)
اسم او به خاطر شفا دادن جذامیان شهرت یافت. (لوقا 5: 15)
مسیح رؤیا و هدف خودش را حتی با تحمل مرگ صلیب به طرزی مهم و مفید و مؤثر زندگی کرد و نامش بر اثر اهمیت کارش به نیکویی جاودانه شد.
من و شما در عصر طلایی ارتباطات مجازی کدام طریق را انتخاب کرده ایم؟
معروف شدن در دنیای مجازی برای سلیقه دیگران؟
یا مفید زیستن در دنیای حقیقی برای رؤیای خودمان؟
جلیل سپهر
www.lifespringiran.com
@jalilsepehr
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |