معرفی عهد جدید: کتاب مکاشفه- روشهای تفسیر (فصل بیست و یکم)
فصل بیست و یکم
کتاب مکاشفه: روشهای تفسیر
در میان مفسران جدید چهار مکتب اصلی در مورد تفسیر مکاشفه وجود دارد:
۱- مکتب وقایع زمان نگارش
پیروان این مکتب معتقدند که تمام تعبیرات و استعارات مکاشفه مربوط به وقایع زمان نگارش است. تمام تصاویر مربوط به مُهرها و کرناها و پیالهها هیچ ربطی به وقایع آینده ندارند. وقتی نویسنده در مورد مجازاتهای آینده سخن میگوید فقط به این دلیل است که میخواهد ناراحتی و خشم خود را در مورد وقایع زمان خودش ابراز دارد. قالب علمای لیبرال پیرو این مکتب هستند. این نظریه این حُسن را دارد که مکاشفه را با عقاید و وقایع زمان نگارش مربوط میسازد ولی محلی برای عامل نبوت باقی نمیگذارد.
۲- مکتب اخلاقی
این مکتب، که شبیه مکتب اول است، مکاشفه را یک مظهر استعاری از کشمکش بین نیکی و شرارت و بین مسیحیت و بتپرستی میداند. این مکتب معتقد است که تصاویر و استعارات مذکور در مکاشفه را نمیتوان به وقایع تاریخی زمان نگارش یا زمان آینده مربوط ساخت بلکه تنها مفهوم اخلاقی میباشند. یکی از دانشمندان پیرو این مکتب به نام ریموند کالکینز چنین میگوید:
«اکنون میتوانیم بفهمیم که کلمۀ «مکاشفه» چه مفهومی دارد. مقصود از آن مکاشفۀ اسرار آیندۀ آخرالزمان نیست و حکومت هزار ساله و روز داوری نیز مورد نظر نیست. همچنین مقصود آن مکاشفۀ جلال آسمانی و وضع متبرک نجات یافتگان نیست. مکاشفه در واقع عبارت است از ظهور خدای ابدی که قادر است نجات دهد و ظاهر شدن قدرت نجاتدهندۀ نیرومند و پرقدرت که باعث تسلی و الهام قوم خدا میگردد.»
حُسن تفسیر مکتب اخلاقی این است که توجه خواننده را به حقایق اخلاقی و روحانی مکاشفه جلب مینماید و ما را از استعارات بحثانگیز خلاصی میدهد. ولی از طرف دیگر از درک ارزش کنایات و استعارات در نبوت و پیشگویی عاجز است و به نبوتهای مربوط به وقایع آخرالزمان توجهی نمیکند. طبق این نظریه روز داوری در موقع تمام تصمیمات مهم اخلاقی فرا میرسد و در آن هیچ ذکری از جلوس مسیح بر تخت و فرمانروایی وی وجود ندارد.
۳- مکتب تاریخ کلیسا
پیروان این مکتب معتقدند که کتاب مکاشفه فهرستی است از تاریخ کلیسا از روز پنتیکاست تا رجعت ثانوی مسیح. تصویرهایی که به ترتیب ذکر شدهاند بقای تاریخ را نشان میدهند یعنی مُهرها نشانگر انقراض امپراتوری روم هستند و خارج شدن ملخها از چاهها نشانگر حملات به ما است وقتی علیهذا. تمام وقایع مهم مسیحیت در مکاشفه مذکور است و بدین طریق مکاشفه تقویمی در مورد وقایع است که قبلاً نوشته شده است. غالب معلمین کلیسا، بیشتر مفسرین قدیمی و بسیاری از متکلمین انجیلی از این مکتب پیروی میکنند. از مهمترین دلایلی که پیروان این مکتب ذکر میکنند، مکاشفه ۱:۴ است: «به اینجا صعود نما تا اموری را که بعد از این واقع شود به تو بنمایم». این مکتب از نظر توجه به متن بر مکتب اخلاقی برتری دارد ولی پیروان آن در مورد مفهوم صحیح تصاویر و استعارات اتفاق نظر ندارند و هر مفسری نظر خاص خود را دارد. بدیهی است که ممکن نیست عقیدۀ همۀ آنها صحیح باشد. چون تا این حد اختلافنظر وجود دارد. لااقل میتوان گفت که شاید روشهای آنها غلط است.
۴- مکتب آیندهگرا
پیروان مکتب آیندهگرا معتقدند که سه باب اول مکاشفه یا مربوط به وقایع زمان نگارش است یا اینکه هفت کلیسای آسیای صغیر نشانگر هفت دورۀ تاریخ کلیسا است که مربوط است به وقایع بعد از دورۀ رسولان تا رجعت مسیح. در مورد سه باب اول مکاشفه عقاید مکتب آیندهگرا با مکتب تاریخ کلیسا یکی است. بعد از ۱:۴ که میفرماید: «اموری را که بعد از این باید واقع شود» طبق نظر پیروان مکتب آیندهگرا بقیۀ کتاب مکاشفه مربوط به وقایعی است که در دورۀ «جفای عظیم» درست قبل از رجعت مسیح واقع میشود و زمان آن سه سال و نیم تا هفت سال خواهد بود. وقایع مذکور در مکاشفه در مورد این دوره تا جایی که امکان دارد به طور تحتالفظی تفسیر میگردد و کاملاً مربوط به آینده است. مفسرینی مانند اچ.ای.آیرونساید سِیز اسکافیلد و گابِلیِن از پیروان این مکتب هستند.
نظریههای مربوط به حکومت هزارساله
در مورد کتاب مکاشفه از نظر وقایع آخرالزمان سه نظریه وجود دارد که مربوط به نوع تفسیر باب بیستم میگردد. موضوع اصلی در این تفسیر عبارت است از اینکه «هزار سال» باید تحتالفظی تفسیر گردد یا به طور استعاری و اینکه این هزار سال قبل از رجعت ثانوی مسیح خواهد بود یا بعد از آن.
پیروان نظریۀ «بعد از هزارساله» معتقدند این هزار سال کنایهایست از یک دورۀ نسبتاً طولانی که بعد از آن مسیح رجعت خواهد فرمود. در آغاز این دوره انجیل در میان تمام ملل پیروز میگردد و یک دورۀ پر از صلح و سلامتی به وجود میآید که تا آمدن مسیح برای داوری نهایی ادامه خواهد داشت.
پیروان نظریۀ «مخالف هزارساله» معتقدند که چنین دورهای وجود نخواهد داشت و مقصود از آن احتمالاً اشارهای است به وضع مردگان تا زمان رجعت مسیح. امکان مراجعت مسیح در هر لحظه وجود دارد که در آن موقع جهان را داوری خواهد فرمود و عادلان را به برکت ابدی و آسمان جدید و زمین جدید رهبری خواهد نمود.
پیروان نظریه «قبل از هزارساله» معتقدند که مسیح برای استقرار حکومت خود رجعت خواهد فرمود و عادلان زنده خواهند شد و مدت هزار سال با مسیح بر روی زمین سلطنت خواهند کرد و بعد از آن یک طغیان نهایی به وجود میآید که فوراً سرکوب خواهد شد و مردگان شریف داوری میشوند و حیات ابدی آغاز خواهد شد.
نظرات مربوط به حکومت هزارساله الزاماً با چهار نظریه در مورد تفسیر مکاشفه که قبلاً تشریح گردید ارتباطی ندارند. معمولاً حکومت هزار ساله فقط توسط پیروان مکتب تاریخ کلیسا و مکتب آیندهگرا جدی تلقی میگردد زیرا پیروان مکتب وقایع زمان نگارش و مکتب اخلاقی این دورۀ هزار ساله را کنایه و استعاره میدانند نه حقیقت.
جدول زیر روشهای مختلف تفسیر را نشان میدهد.
تفسیر مکاشفه
مکاشفه |
۱- ۳ |
۴- ۱۹ |
۲۰- ۲۲ |
وقایع زمان نگارش | کلیساهای آن زمان | کنایاتی از شرایط آن زمان | کنایاتی از بهشت و پیروزی |
اخلاقی | کلیساهای آن زمان | کنایاتی در مورد تضاد نیکویی و شرارت | پیروزی نیکویی |
تاریخ کلیسا | کلیساهای واقعی آن زمان | وقایع تاریخ به صورت کنایه سقوط | امپراتوری روم،اسلام،حکومت پاپ اصلاحات کلیسا |
داوری نهایی حکومت هزار ساله (؟) | وضع ابدی | آیندهگرا | هفت دورۀ تاریخ کلیسا |
جفاهای آینده، داوری شدید بر کلیسای مرتد و بر دجال. | رجعت مسیح | حکومت هزارساله | داوری بر مردگان شریر |
وضع ابدی | بعد از هزارساله | کلیساهای آن زمان | غالباً پیرو مکتب تاریخ کلیسا |
عدۀ مسیحیت بر جهان | مخالف هزارساله | کلیساهای آن زمان | غالباً پیرو مکتب تاریخ کلیسا |
رجعت مسیح | داوری | وضع ابدی | قبل از هزار ساله |
برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |