ما مسیحیان از کدامیک جانبداری میکنیم؟ اسرائیل یا فلسطین؟
ما مسیحیان از کدامیک جانبداری میکنیم؟ اسرائیل یا فلسطین؟
بیایید با یک موضع کلی در مورد این درگیری شروع کنیم و سپس سعی میکنم با اشاراتی از کتاب مقدس توضیحاتی بدهم. وقتی میگویم «درگیری»، منظورم همان نزاع میان ملت یهود یا دولت اسرائیل و یهودیان بهعنوان یک جامعه و فلسطینیان است.
هر دو شورشیانی هستند که مسیح را رد کردهاند
در اسرائیل و فلسطین، یهودیان و فلسطینیان مسیحی وجود دارند. این مسیحیان، همان فروتناناند که روزی زمین، از جمله سرزمین اسرائیل را به ارث خواهند برد. عیسای مسیح برای برقرار کردن صلح میان یهودیان و ملل جهان جان داد. این همان نکتهای است که در افسسیان ۲: ۱۱–۲۲ بیان شده. بنابراین، دعاها و تلاشهای ما باید خصوصاً به اعلام انجیل عیسایی که مسیحای موعود است بهعنوان تنها امید صلح و عدالت پایدار میان یهودیان و فلسطینیان اختصاص یابد. این بهعقیده من مهمترین چیزی است که باید گفته شود.
سپس میخواهم بگویم: کتاب مقدس به ما چنین نمیآموزد که به عنوان مسیحیان باید در این عِصیان حاضر که هر دو طرف، یعنی یهودیان و فلسطینیان بر علیه خدا شرکت دارند، از یکی از آنان جانبداری کنیم. چون هر یک از آنها حق الهی به سرزمین اسرائیل دارند، علیرغم شورش و بی ایمانی آنان به خالق و خدای عهدشان.
این امر تلویحاً به این معنی است که باید با هر دو طرف یعنی فلسطینیها و اسرائیل، همانگونه که اختلافات عموماً بین ملتها بایست با ترکیبی خردمندانه از عدالت و رحمت حل و فصل شود، رفتار نمود.
هیچیک از یهودیان یا فلسطینیان، نمیتوانند اقدامات خود را در حالی که بر علیه کسی که این سرزمین را به عنوان یک هدیه در عهد خود به آنان عطا کرده است، توجیه کنند یا ادعای داشتن وضعیت یا حق خاص از جانب خدا داشته باشند.
وعدههای خاص
اکنون برخی از پایههای کتاب مقدسی برای این موضع: خدا اسرائیل را از میان همه اقوام جهان برگزید تا کانون برکت تاریخی در سیر تاریخ نجات باشد. این تاریخ در آمدن، مرگ و رستاخیز عیسای مسیح به اوج خود رسید. «یهوه خدایتان … از میان تمامی قومهای روی زمین شما را برگزیده است تا قومی که گنج اوست باشید» (تثنیه ۷: ۶). اسرائیل قوم برگزیده خداست.
نهتنها این، بلکه خدا از زمان ابراهیم به اسرائیل وعده سرزمینی را داده بود که مورد مناقشه امروز است. خدا گفت: «این است زمینی که برای ابراهیم و اسحق و یعقوب سوگند خورده، گفتم آن را به نسل شما خواهم داد.» (تثنیه ۳۴: ۴). این وعده بارها تکرار شده. اما هیچیک از این واقعیتها یعنی نه برگزیدگی اسرائیل و نه وعدۀ همراه عهد این سرزمین به این معنا نیست که اسرائیل امروز حق الهی برای تصاحب این سرزمین را دارد.
نامطیعان از حقوق خود محروم میشوند
چرا این را میگویم؟ چون مردمی که به عهد وفادار نیستند، حق الهی نگهداشتن سرزمینی که بر اساس عهد به آنان داده شده را ندارند. شکستن عهد، مزایای عهد را باطل میکند. خدا به اسرائیل گفت: «اگر واقعاْ صدای مرا بشنوید و عهد مرا نگاه دارید، از میان جمیع قومها، مِلک خاص من خواهید بود» (خروج ۱۹: ۵).
امروز اسرائیل یک قوم پیمانشکن است. هزاران یهودی به مسیح ایمان دارند. البته آنها عهدشکنی نکردهاند و از فیض نجات خدا بهرهمندند. اما به طور کل به عنوان یک ملت و دولت واحد، رد کنندگان مسیح عیسی شناخته شدهاند. آنها حاضر نیستند خود را مسیحی بدانند. اگر آنها عیسی را به عنوان مسیحای موعود و نجاتدهنده میپذیرفتند، امروز مسیحی میبودند. آنان در وضعیت خیانت نسبت به شاهی هستند که پسرش را برای نجاتشان فرستاده است. مردمی که به شاه خود خیانت کردهاند، نمیتوانند مدّعی مشروع وعدههای این شاه که مختص مردمی وفادار به عهد است باشند.
برای مثال، وقتی اسرائیل بهخاطر داوری خدا توسط بابلیها از سرزمین وعده رانده شد، دانیال چنین دعا کرد:
«ای خدا ما گناه کرده و عِصیان ورزیدهایم … خداوندگارا، عدالت از آن توست و شرمساری، همچون امروز، از آن ما … از آنِ همۀ اسرائیل … در همۀ سرزمینهایی که ایشان را به سبب خیانتی که به تو ورزیدند در آنها پراکنده ساختهای» (دانیال ۴:۹-۷)
به عبارت دیگر، خدا عادل است. او عادلانه عمل میکند وقتی اسرائیل به مثابۀ مردمی خائن و نامطیع در برابر خدا هستند، خدا نیز عادلانه عمل میکند و حق الهی داشتن سرزمین را از آنان سلب میکند.
بخشی از نقشه نجات
عیسی بر فراز اورشلیم ایستاد و با اشک به این شهر نگریست و گفت: «کاش تو نیز در این روز تشخیص میدادی که چه چیز برایت صلح و سلامت به ارمغان میآورد. اما افسوس که از چشمانت پنهان گشته است … از موعد آمدن خدا به یاریات غافل ماندی» (لوقا ۱۹: ۴۱–۴۲، ۴۴). آنها سنگ زاویۀ بنا را رد کردند، و هنوز هم به این کار خود ادامه میدهند.
وقتی چنین کردند، عیسی گفت: «پادشاهی خدا از شما گرفته و به قومی داده خواهد شد که میوۀ آن را بدهند» (متی ۲۱: ۴۳). سپس توضیح داد: «بسیاری از شرق و غرب خواهند آمد و در پادشاهی آسمان با ابراهیم و اسحاق و یعقوب بر سر یک سفره خواهند نشست، اما فرزندان این پادشاهی به تاریکیِ بیرون افکنده خواهند شد …» (متی ۸: ۱۱–۱۲). فعلاً یک سختدلی بر اسرائیل حکمفرما شده است (رومیان ۱۱: ۲۵).
این دوران، دوران غیریهودیان و ملل دیگر است. اما این سختدلیِ اسرائیل، حرف آخر خدا نیست. او نقشه نجاتی برای اسرائیل دارد. همۀ اسرائیل روزی جمعاً به مسیح خداوند ایمان خواهند آورد. این عمق معنای رومیان فصل ۱۱ است. یک روز شاخههای بریده شده، به عروس مسیح که کلیسای اوست خواهند پیوست. باید برای آن روز دعا کنیم. دعای من این است که: «ای خداوند؛ روزی را بیاور که سختدلی از اسرائیل برچیده شود. ای خدا عطا کن که چشمانشان باز شود و عیسی را به عنوان مسیحای موعود خود ببینند و به کلیسای عیسای مسیح بپیوندند. یعنی در یک درخت عظیم و واحدِ پیمان محبت به نجات یافتگان درآویزند».
درخواستی از همۀ اقوام
این را به عنوان اختتام باید بگویم تا احتیاط کنیم که از هیچیک از گفتههایم برداشت نادرست و غیرکتاب مقدسی نکنیم و با خود چنین نگوییم که: «گناه کنونی اسرائیل نسبت به خدا، این حق را به سایر ملل میدهد که به او زیان برسانند». خیر، هیچ ملتی چنین حقی ندارد. با اینکه اسرائیل مانند هر ملت دیگری در حضور خدا مقصر است، اما هنوز حقوق انسانی خود را مانند هر ملت دیگری دارا است. ما اینگونه نتیجهگیری نمیکنیم که با هر ملّتی که مسیحی نیست و یا بیایمان است، بایستی ناعادلانه رفتار شود. اسرائیل نیز به همین ترتیب. در عهد قدیم، ملّتی که از انضباط الهی خدا شادی کردند و غبطه خوردند، مجازات شدند (اشعیا فصل ۱۰).
درخواست ما بهعنوان مسیحیان، از فلسطینیان و یهودیان این است: به خداوند عیسی ایمان بیاورید و نجات خواهید یافت.
مشتاق روزی هستیم که پیروان یهودی و غیریهودیِ عیسای پادشاه، نه فقط وارث یک سرزمین بلکه وارث تمام زمین شوند. منتظر روزی هستیم که با هم زمین را بدون برداشتن شمشیر و نشانه گرفتن اسلحه به سمت یکدیگر به ارث ببریم. حقوق ملتها باید بر اساس اصول شفقت و عدالت عمومی تعیین شود، نه با ادعاهای حقوق الهی یا جایگاه و رتبۀ الهی.
منبع مقاله:
https://www.desiringgod.org/interviews/should-we-side-with-israel-or-palestine
نوشتۀ جان پایپر- ۹ سپتامبر ۲۰۱۴
آشنایی با نویسنده: جان پایپر بنیانگذار و معلم وب سایت اشتیاق برای خدا (desiringgod.org) و رئیس دانشگاه الاهیات و کالج بیت لحم هستند و به مدت 33 سال به عنوان کشیش کلیسای باپتیست (تعمیدی) بیت لحم در شهر مینیاپولیس در ایالت مینه سوتا خدمت نموده. ایشان نویسندۀ بیش از 50 کتاب بوده اند که از آن جمله، اشتیاق برای خدا: تأملات یک مسیحی هِدونیست و اخیراً کتاب “تدارک” می باشند.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |