کتاب مقدس

فن تفسیر کتاب مقدس

رای بدهید

اولین قدم برای تفسیر کتاب مقدس این است که بفهمیم منظور نویسنده در زمان نگارش کتاب چه بوده است. به بیانی واضح تر نویسنده چه چیزی را می خواسته بگوید و خوانندگان در آن زمان سخنان او را چگونه درک می کردند. این قدم را در اصطلاح فنی تاویل (Exegesis) می نامند.

برای اینکه بتوانیم هر چه بهتر منظور نویسنده را در زمان نگارش کتاب یا رساله درک کنیم باید زمینه تاریخی، مضمون ادبی و منطقی متن را بفهمیم.

زمینه تاریخی

به منظور آگاهی از زمینه یا چارچوب تاریخی باید از اوضاع اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی زمان نویسنده و مخاطبانش با خبر بود.

آگاهی داشتن از شرایط و اوضاع اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی از این جهت مهم است که به ما در درک صحیح از هدف نویسنده کمک می کند. برای مثال می توانیم بفهمیم چه شرایطی وجود داشت که پولس یا پطرس چنین تعلیمی داده است و یا اینکه چرا مسیح در مثل های خود از غلام و ارباب، کشاورز و بذر و …. استفاده کرده است.

علاوه بر این به ما کمک می کند تا تاثیری را که آن سخنان با تعالیم داشته است بهتر درک کنیم. به عنوان نمونه برای اینکه به خوبی بتوانیم معنی تعالیمی که مسیح درباره دعا، روزه و صدقه (متی باب 6) داده است و یا مثلی که درباره دعای شخص گناهکار و فریسی (لوقا 18: 10-14) زده است درک نمائیم، باید از شرایط اجتماعی به ویژه شرایط اجتماعی-مذهبی که در آن زمان حاکم بوده است، آگاهی داشته باشیم. در واقع شرایط اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی مانند زمینه یک طرح است که می تواند طرح فوق را تحت تاثیر خود قرار داده و آن را برجسته‌تر یا تعدیل کند.

مضمون منطقی

منظور این است که خط فکری و استدلال نویسنده را درک نماییم. باید پیوند منطقی بین کلمات و آیات را بیابیم و از خودمان بپرسیم “مقصود و هدف چیست؟”. همچنین باید واحد فکری را تشخیص داد. واحد فکری یک یا چند آیه یا پاراگراف و یا حتی باب است که هدف خاصی را دنبال کرده و معنای مشخصی را می رساند.

مضمون ادبی

در مضمون ادبی از قبیل: معانی لغات، دستور زبان، سبک نگارش، و انتخاب بهترین نسخه اصلی مطرح است.

البته در این راه مشکلات فراوانی وجود دارد که لازمه رسیدن به جواب، تلاش و تحقیق های بسیار دقیق و وقت گیر است. برای مثال به بعضی از آنها اشاره می کنیم:

  • معنی

تفسیر هر نوع متنی با مشکلات خاصی درباره معنی صحیح و واقعی آنچه گفته شده، روبرو است. اولین مشکل در ارتباط با معنی ویژه لغات بکار برده شده است. زمانی که جملات کوتاه و مجزا هستند و درباره امور کاملاً مشخص سخن می گویند معمولاً مشکلی را به وجود نمی آورند اما هنگامی که جملات طولانی و پیچیده می گردند، متوجه می گردیم که همیشه معنی بکار رفته لغات، قابل تشخیص نمی باشد. آنها می توانند معانی ومفهوم متفاوتی داشته باشند و با معانی تحت الفظی، مجازی یا عاریه ای بکار روند. همچنین امکان دارد حاوی اشارات و کنایات پوشیده و مبهمی باشند که در صحبت کردن کمتر بکار می رود.

  • متن

در یک متن طولانی جملات مرکب، مستقل نبوده و به همین دلیل نباید به تنهایی ترجمه گردند. در یک مقیاس بزرگتر این اصل در مورد هر جمله که با سایر جملات در ارتباط است و یک متن را تشکیل می دهد، صادق است. در نتیجه معنی واقعی یک جمله در یک متن با توجه به کل متن فهمیده می شود. به بیان دیگر خود متن از نظر تفسیری مهم بوده و قسمت های جزئی در پرتو کل متن درک می گردند. برای مثال زمانی که پولس رسول از درخت زیتون سخن می گوید (رومیان 11: 16-25) از کل متن می توان فهمید که ما با یک تمثیل روبرو هستیم و نه با اطلاعاتی درباه درخت کاری. در نتیجه معنی احتمالی کلمات، به طور قابل ملاحظه ای به وسیله متن محدود می گردد. علاوه بر این در ارتباط با متن، مسائل و مشکلات دیگری نیز وجود دارد: نخست آنکه، طولانی شدن متن، دامنه معانی را افزایش می دهد. دوم اینکه، تعیین کردن قسمتی از متن که یک فکر یا موضوع شروع می شود و پایان می یابد (واحد فکری) و تشخیص ارتباط این قسمت با سایر موضوعات و بقیه قسمت های متن، مشکل تر از آن چیزی است که در ظاهر به نظر می رسد. سوم، روش و درجه ای که یک جمله در متن به وسیله سایر جملات محدود (تعدیل) می گردد و یا محدود می کند می تواند بسیار قابل بحث باشد.

  • کتاب مقدس به عنوان کلام ثبت شده خدا

ویژگی های خاص کتاب مقدس در سبک و محتوا، در واقع به یک تفاوت عمیق و بنیادی تر اشاره می کند. تفاوتی که میان کتاب مقدس با سایر نوشته ها وجود دارد، به همین دلیل تفسیر آن مشکلات خاص خود را دارا است. همان طور که گفته شد، کتاب مقدس در واقع سخنان الهی است که به وسیله کلمات انسانی ثبت شده است. همین امر باعث بروز سوالات و مشکلاتی گردیده است. آیا باید پیغام الهی را از مطالب ملموس و عینی گفته شده جدا کرد؟ این مشکل مخصوصاً در مواردی از قبیل شناخت شخصیت مسیح جدی تر می گردد. آیا پیغام الهی آن از اهمیت بیشتری برخوردار است یا سایر مطالب بیان شده؟ در واقع نباید جنبه الهی را کاملاً از جنبه انسانی جدا کرد و نه اجازه داد که یک جنبه، بُعد دیگر را کاملاً محو سازد، بلکه هر دو جنبه را در اتحاد و یگانگی در نظر گرفت و این کار ساده ای نیست.

دومین قدم برای تفسیر کلام خدا، تعبیر (Hermeneutics) است.

تعبیر یعنی کشف و درک معنی و پیام کلام خدا برای ما در زمان حاضر. در واقع هدف از تعبیر، ربط دادن پیام کلام خدا به زندگی امروزی خودمان است. البته باید توجه داشت که اگر شرایط زندگی ما با شرایط زندگی در دوران نوشته شدن کتاب مقدس و خوانندگان اولیه آن متفاوت است اما پیام خدا به ما، همان پیامی است که خدا در آن زمان به مردم داده است. در واقع امروز معنی و مفهوم کلام خدا نمی تواند با آنچه در آن زمان بوده، متفاوت باشد.

بنابراین برای تفسیر صحیح کلام خدا ابتدا باید فهمید که کلام خدا در آن زمان چه مفهوم و پیامی داشته است (تاویل). سپس باید کشف کرد که پیام آن با زندگی امروز ما چگونه وفق پیدا می کند (تعبیر). رابطه بین تاویل و تفسیر بسیار مهم است. بسیاری از اشتباهات و تفرقه های موجود میان مسیحیان، ناشی از این امر است که قبل از تاویل صحیح متن،  دست به تعبیر زده اند و در نتیجه تعبیر آنها اشتباه بوده است. برای مثال مورمون ها بر اساس 1قرنتیان 15: 29 معتقد هستند که می شود برای مردگان تعمید گرفت و یا عده ای با استناد به رساله 3یوحنا 2 معتقدند که یک مسیحی می باید همیشه از نظر مالی متمول بوده و از سلامتی بدنی برخوردار باشد.

در صورتی که پولس و یوحنا نمی خواستند چنین تعالیمی را بدهند و خوانندگان این رسالات نیز در آن زمان چنین برداشتی (تعبیری) نمی کردند. باید توجه داشت که متون کتاب مقدس نمی توانند امروز مفهومی داشته باشند که در آن زمان نداشته اند.

برگرفته از دائره المعارف کتاب مقدس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO