دفاعیات ایمانکتاب مقدسکتاب نکات مبهم در کتاب مقدس

کتاب نکات مبهم در کتاب مقدس- فصل بیست و سوم: آیا عیسی و پولس در مورد زمان بازگشت ثانوی اشتباه می‌کردند؟

رای بدهید

فصل بیست و سوم: آیا عیسی و پولس در مورد زمان بازگشت ثانوی اشتباه می‌کردند؟

گاهی نه فقط توسط  بیایمانان بلکه از زبان واعظین مسیحی و حتی در سمینارهای الهیاتی این مطلب اعلام  میشودکه عیسی و پولس درمورد زمان بازگشت ثانوی دچار اشتباه شده بودند. در جزوه کوچک و جالبی که توسط اتحادیه یونیتاریان آمریکا چاپ شده، پنج کشیش که سابقا در کلیساهای راست دین خدمت  میکردند، شرح  دادهاند که چگونه پیرو فرقه یونیتاریان  شدهاند. یکی از آنها اظهار داشته است: «روزی هنگامی که استاد دانشگاه ما درباره قسمتی از رسالات تسالونیکیان سخنرانی  میکرد، اظهار داشت که پولس آشکارا درمورد زمان بازگشت مسیح دچار اشتباه بود. من با شنیدن این حرف، مات و مبهوت شدم و طوری به استاد خیره شدم که مداد از دستم افتاد. بله ،آنچه که  میشنیدم حقیقت داشت. نقد مفهوم کتاب مقدس دچار اشتباه  نمیشود، بلکه  برداشتهای سطحی و کم عمق را کنار  میزند. الان هم بعد از  سالها صدای افتادن مداد از دستم در گوشم  طنینانداز است و آن واقعه را به یاد  میآورد ».

بدیهی است که این جوان، خیلی زود تحت تأثیر سخنان آن استاد دانشگاه قرار گرفته است.  بعضیها در شرایطی هستند که هر چه از زبان یک پروفسور الهیات بشنوند، بلافاصله و تمام و کمال باور  میکنند. ظاهرا نویسنده سطور بالا فورا حرف استاد خود را پذیرفته و پیش خود چنین فرض کرده که فقط نظریه آن شخص صحیح است و سایر پروفسورهایی که عقیده دیگری را تعلیم  میدهند در اشتباهند. طبیعتا سایرین را هم که کتاب مقدس را مرتبا برای خود مطالعه  مینمایند و به چنین  نتیجهای  نرسیدهاند، باید غافل و نادان محسوب نمود! اما چنانکه خواهیم دید، آن استاد در اشتباه بوده و نه پولس رسول. در ابتدا بحث را درمورد عیسی شروع  میکنیم. آیا عیسی درمورد زمان بازگشت خود دچار اشتباه بود؟ آنانی که پاسخ سؤال فوق را مثبت  میدانند، در تأیید نظر خود به متی 34 :24 و تکرار همین آیه در سایر اناجیل )مرقس 30 :13، لوقا 36 :21( استناد  میکنند. در این آیه نوشته شده که خداوند ما فرمود:

«هر آینه به شما  میگویم تا این همه واقع نشود، این طایفه نخواهد گذاشت» )متی 34 :24( و چنین استنباط  میشود که عیسی در  اینجا صریحا تعلیم داده که مردم آن زمان، شاهد همه آن چیزی که وی در آیات قبلی پیشگویی کرده ،خواهند بود.

البته اگر مسیح واقعا این را  میگفت، اشتباه بودن آن غیرقابل انکار  میبود، اما اگر کسی تمام آیات این قسمت را به دقت مطالعه نماید، درخواهد یافت که مسیح در اینجا چنین تعلیمی  نمیدهد. زمینه این آیه این است که او تعلیم  میداد که چگونه همه چیز به سرعت به اوج نهایی و پایان خود خواهد رسید و اینکه  نشانههایی دیده خواهند شد که حاکی از آغاز همان دوره خاص نهایی خواهند بود. آن نسل نیز که دوره آینده خواهند زیست، آنقدر زنده خواهد ماند تا به انجام رسیدن همه چیز را ببیند. این نشانه ها که حاکی از تسریع وقایع  زمانهای آخر خواهد بود، در آیه 29 شرح داده  شدهاند: آفتاب تاریک خواهد شد، ماه دیگر نور نخواهد داشت، ستارگان از آسمان فرو ریخته خواهند شد و  قوتهای افلاک متزلزل خواهد گردید. در زمانی که مسیح جسما روی زمین زندگی  میکرد، چنین  نشانههایی دیده نشدند. نسل هم دوره مسیح هم چنین چیزی ندید، ولی وقتی که این  نشانهها دیده شوند، همه چیز به سرعت جلو خواهد رفت تا علامت پسر انسان در آسمان پدید آید و او در برابر دیدگان نسل آن روز بر ابرهای آسمان با قوت و جلال عظیم بیاید.

آیه 33 دلیلی است بر صحت این تفسیر که در آن مسیح  میفرماید: «همچنین شما نیز چون این همه را ببینید، بفهمید که نزدیک بلکه بر در است.» تعلیم مسیح در این فصل این است که همانطور که برگ آوردن درخت انجیر  نشانهای است از نزدیک بودن تابستان، ظهور این  نشانهها هم حاکی از  قریبالوقوع بودن آمدن خداوند خواهد بود، به حدی که آن نسلی که  نشانههای فوق را ببیند تا آمدن مسیح را نبیند، نخواهد گذشت. عبارت «این طایفه» که در آیه 43 آمده با در نظر گرفتن مفهوم زمینه متن؛ یعنی نسلی که در زمان ظهور  نشانهها زنده خواهد بود. همین توضیح درمورد مرقس فصل 13 و لوقا 32-25 :21 نیز مصداق دارد. پس نکته مبهم در سخنان مسیح نیست، بلکه در برداشت مفسرین. تفسیر دیگری نیز وجود دارد  بعضیها معتقدند که منظور از «طایفه» مذکور در آیات فوق؛ یعنی «نژاد ،»«خاندان» و یا «افراد وابسته به یک گروه نژادی.» این را هم باید صحیح محسوب نمود، چون با مراجعه به فرهنگ لغت یونانی  درمییابیم که این مفهوم،  مناسبتر از معنای نسل یا دوره  میباشد. پس بدین ترتیب  میتوان گفت کهمنظور مسیح این بوده که تا زمان بازگشت ثانوی، یهودیان به عنوان یک نژاد باقی خواهند ماند و  نشانهها را خواهند دید. این یکی از عجایب تاریخ است، چون با اینکه یهودیان در طی قرون متمادی در میان تمام ملل پراکنده  شدهاند ،اما همیشه هویت ملی و نژادی خود را حفظ  نمودهاند.

مخالفین در تأیید ادعای خود مبنی بر اشتباه کردن مسیح درمورد زمان بازگشت ثانوی، از متی 28 :16 نیز نمونه  میآورند: «هر آینه به شما  میگویم که بعضی در اینجا حاضرند که تا پسر انسان را نبینند که در ملکوت خود  میآید ،ذائقه موت را نخواهند چشید» )و رجوع کنید به تکرار همین آیه در مرقس 9: 1، لوقا 9: 27(. گفته  میشد مسیح تعلیم داده که قبل از مردن بعضی از حاضرین در آنجا بازگشت ثانوی او به وقوع خواهد پیوست. در اینجا هم توجه به زمینه متن مسأله را حل  میکند. لازم به ذکر است که در متن اصلی کتاب مقدس،  فصلبندی نشده و  فاصلهای بین  فصلها وجود نداشت. بدین ترتیب آیه آخر فصل 16 انجیل متی به آیه اول فصل 17 متصل بوده است. آیه فوق در حقیقت پیشگویی مسیح راجع به تبدیل هیأت وی بوده است. آیه اول فصل 17 متی نیز با حرف «و» به همان گفته مربوط  میشود. از میان کسانی که سخن مسیح را در متی 28 :16  میشنیدند، سه تن در تبدیل هیأت او بر کوه حاضر بودند و دیدند که  چهرهاش چون خورشید درخشید و  جامهاش چون برف سفید گردید )متی 71: 2(.

آنها صدای خدای پدر را هم شنیدند که گفت: «این است پسر حبیب من که از وی خشنودم» )آیه 5(. در همه این اوضاع آنها پسر انسان را دیدند که در ملکوت خود  میآید، اما در آن زمان موقع آن نبود که تمام جهان، عیسی را در جلال و شکوه  شاهانهاش ببیند، بلکه لازم بود که تبدیل هیأت او خاتمه پذیرد و وی همچنان به سوی صلیب پیش رود تا برای نجات جهان جانش را فدا نماید. در این مورد باید دقت کنیم که در تبدیل هیأت مسیح، موسی و ایلیا با او درمورد عذاب و مرگ وی در اورشلیم صحبت کردند )لوقا 9: 31(. باز  میبینیم که اشکال متوجه گفته مسیح نیست و مفسرین باید توجه بیشتری به آیات زمینه داشته باشند. بدین ترتیب همه  بحثها و ایرادات،  بیمورد هستند ،اما درمورد پولس چه  میتوان گفت؟ این مطلب بارها تکرار شده که پولس در  نوشتههای اولیه خود به طور آشکار درمورد زمان بازگشت ثانوی مسیح دچار اشتباه بوده است. مخالفین در تأیید این ادعای خود از اول تسالونیکیان 18-15 :4 مثال  میآورند: «زیرا این را به شما از کلام خدا  میگویم که ما که زنده و تا آمدن خداوند باقی باشیم، بر خوابیدگان سبقت نخواهیم جست.» گفته  میشود که همین مطلب، آشکارا نشان  میدهد که پولس انتظار داشته در هنگام آمدن مسیح زنده باشد.

نمیدانم که پولس چه انتظاری داشته است. مسلما او مایل بوده که در موقع آمدن خداوند، زنده باشد، اما چنین تعلیم نداده که حتما مسیح در زمانی خواهد آمد که وی در قید حیات باشد. البته باید توجه داشت که ممکن است بعضی از نویسندگان کتاب مقدس شخصا امیدهای واهی هم داشته باشند، اما مصون از خطا بودن کتاب مقدس بدین معنی است که  روحالقدس در الهام کامل خدا مانع نفوذ تعالیم غلط شده است. پولس هم این امید و آرزوی خود را به عنوان یک تعلیم قطعی مطرح نکرده است که او مطمئنا در زمان بازگشت ثانوی مسیح، زنده و باقی خواهد بود. همه منظور پولس در این آیات این است که در آن زمان بعضی خوابیده و بعضی زنده خواهند بود، چون خود وی به هنگام نگارش رساله زنده بود، طبیعتا خود را جزو گروه زندگان قلمداد  مینماید. پولس در آن زمان زنده بود و در زمره زندگان، اما  نمیگوید که همیشه زنده خواهد ماند. هر ایماندار که تعلیم بازگشت ثانوی مسیح را به طور صحیح آموخته و درک کرده است، طبیعتا امیدوار است که آمدن خداوند را ببیند .

من هم امیدوارم که آمدن مسیح را ببینم، اما هرگز چنین تعلیم  ندادهام که مسیح حتما در مدت حیات من خواهد آمد، اما در حال حاضر که این سطور را  مینویسم، زنده و جزو زندگان هستم. پس بدیهی است که من هم مانند پولس در گروه بندی مردگان و زندگان به هنگام آمدن خداوند، خود را جزو زندگان بشمار آورم، چون این را هم  نمیدانم که آمدن مسیح حتما بعد از مرگ من واقع خواهد شد. پولس از این حقیقت به خوبی آگاه است که  سالها قبل از نوشته شدن رساله اول تسالونیکیان، خود مسیح خداوند اعلام کرده که دانستن زمان بازگشت ثانوی به ما داده نشده، بلکه خدای پدر، این را در حیطه قدرت خود نگاه داشته است )اعمال رسولان 1: 7(. مقصود پولس این نیست که زمان بازگشت ثانوی مسیح را به طور دقیق اعلام نماید، بلکه او  میخواهد که مخاطبینش درمورد ایمانداران مرده که خوابیده نامیده  میشوند غم نخورند، بلکه بدانند که آنها بر مؤمنین زنده مقدم خواهند بود.

پس باید اذعان داشت که در این قسمت از کتاب مقدس نیز  روحالقدس بر الهام و نگارش کلام الهی کنترل کامل داشته و اجازه نفوذ به تعلیم غلط را نداده است. این متن به جای اینکه مورد استناد مخالفین صحت لغوی کتاب مقدس قرار گیرد، باید از سوی معتقدین به مصون از خطا بودن کلام خدا مطرح شود، چون هر روز آرزو و امید و تمایل شخصی پولس چنین بوده که به هنگام آمدن مسیح زنده باشد، اما  روحالقدس اجازه نداده که وی چنین چیزی را به عنوان تعلیم قطعی درمورد زمان دقیق بازگشت ثانوی اعلام نماید.

نوشتۀ آر. اِی. تورِی
ترجمۀ کشیش نینوس مقدس‌نیا

– متن این مقاله در دست ویرایش است و به زودی به شکل زیبا و مرتب‌تر ارائه خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO