عیسی یا محمد؟ مقایسه ای میان بنیانگذاران دو مذهب بزرگ جهان: برده داری در زندگی عیسی مسیح و محمّد
عیسی یا محمد؟ بردهداری در زندگی عیسای مسیح و محمّد
عیسای مسیح:
هیچ بردهای نداشت. عیسی چنین تعلیم میداد که با دیگران چنان رفتار کنیم که دوست داریم با ما رفتار شود. عیسی بردهای نداشت، و از آموزههایش آشکار است که او هرگز نمیخواست بردهای داشته باشد. او بسیاری را آزاد کرد و نه برده. هیچ کس نمیخواهد برخلاف خواست خود برده شود.
پولس رسول در نامۀ اول تیموتائوس ۸:۱-۱۰ مینویسد:
«ما میدانیم که شریعت نیکوست، اگر کسی آن را به درستی به کار بندد. نیز میدانیم که شریعت نه برای درستکاران ، بلکه برای قانونشکنان و سرکشان وضع شده است، برای بیدینان و گناهکاران، و ناپاکان و کافران، برای قاتلان پدر و قاتلان مادر، برای آدمکشان، زناکاران و لواطگران، تاجران برده، دروغگویان و شهادتدهندگان به دروغ و نیز برای هر عملی که خلاف تعلیم صحیح باشد».
در این آیهها کاملاً مشخص است که شخصی را به زور به بردگی گرفتن یا فروختن آنان، بر خلاف آموزههای مسیحی است.
محمد:
از سوی دیگر محمّد بردهدار بود . او صاحب و فروشندۀ بردههای بسیار بود. چه زن و چه مرد. او گفت الله این اجازه را به او و پیروان مسلمان خود داده است تا هر وقت که بخواهند میتوانند با غلامان یا بردههای زن خویش رابطۀ جنسی برقرار کنند! به سورههای الآحزاب آیههای ۵۰و۵۲ و المؤمنون آیۀ ۵ و المعارج آیۀ ۳۰ در قرآن مراجعه نمایید. بردههایی که توسط مسلمانان غارت شده بودند به عنوان “غنیمت جنگی” به شمار میآمدند و در نتیجه بخشی از دارایی آنان بودند. یکی از افتخارات و اسباب غرور محمد این بود که صاحب هزاران برده بود!
طبری تاریخ نگار بزرگ اسلامی در مورد رابطۀ جنسی محمد با بردۀ خود به اسم ماریه چنین مینویسد:
”محمد در سال ششم هجرت سفیرانی به کشورهای خارج فرستاد و طی نامههایی فرمانروایان این کشورها را به آئین توحید و اسلام دعوت کرد. در این میان نامهای به مقوقس(پادشاهان اسکندریه) فرمانروای مصر نوشت و او را به آیین اسلام دعوت کرد. اگرچه مقوقس اسلام را نپذیرفت، اما هدایایی برای محمد فرستاد. در میان این هدایا کنیزی بود به نام ماریه که محمد او را به خدمت حفصه، دختر عُمَر بن خطاب گذاشت. وی از پیامبر باردار شد، نام فرزند او را ابراهیم نهادند، دوسال زیست و بمرد. ( تاریخ طبری جلد ۸ و تاریخ طبری جلد ۳۹ / سیرۀ ابن هشام، ص ۵)
محمد اشخاصی را که با آنان میجنگید و غارت می کرد به بردگی میگرفت. به زنان و بچههایی (سنین نوجوان و بالا) که بعد از کشتار ۸۰۰ مرد یهودی بنیقریظه توسط محمد به بردگی گرفتار شدند توجه کنید: سورۀ الآحزاب آیۀ ۲۶.
در تاریخ طبری اینگونه آمده:
“سپس رسول الله اموال و زنان و کودکان بنی قریظه را تقسیم نمود. در آن هنگام پس از دریافت خمسش، سه سهم برای سوارکار مرد و یک سهم برای سوارکار زن و برای پیاده نظام یک سهم و در آن روز تعداد اسبهای بنیقریظه ۳۶ اسب بود…. سپس سعد ابن زید انصاری از برادران بنی عبد الاشهل را به همراه زنان و کودکان اسیر بنیقریظه برگزید و به نجد فرستاد تا بوسیلۀ فروش آنان اسحله و اسب بیاورد و رسول الله (ص) ریحانه بنت عمرو بن جنانه یکی از زنان بنی عمرو بنقریظه را تا آخر عمر برای خودش برداشت، رسول الله از او خواست تا مسلمان شود و او با وی ازدواج نماید و محجبه شود، ولی او به رسول الله گفت: مرا به عنوان کنیزت نگه دار که این برای من راحتتر است و او هم وی را به همین حال وا گذاشت.”
البخاری نیز همچنین استناد میکند که محمد بردههای بسیاری داشت. محمد بردههای سیاهپوست، عرب، مصری، مرد، زن، یهودی، مسیحی و عربهای مشرک داشت.
محمد همچنین اجازه میداد تا پیروانش، اسیران و بردگان را به شدت مجروح سازند. هنگامی که همسرش مورد بازجویی بود که آیا مرتکب زنا شده یا خیر، علی یعنی داماد محمد، کنیز عایشه را جلوی چشمان محمد وحشیانه و به شدت کتک زد، تا اطمینان حاصل کند که او حقیقت را در مورد عایشه بیان میکند. در اینجا به نقل قولی از کتاب ”سیرۀ رسول الله” به نقل از ابن اسحاق که دربارۀ ”زندگی محمد” است، توجه کنید:
”پس پیامبر بریره (کنیز عایشه) را صدا کرد و از او سؤال کرد، و علی برخاسته او را به شدت کتک زد و گفت، ”به پیامبر حقیقت را بگو”،…(قابل ذکر است که محمد مانع علی در کتک زدن بریره نشد!)
در حدیث صحیح مسلم آمده که محمد حتی اجازه میداد تا پیروانش زنانی را که اسیر میکردند، به منظور داشتن رابطۀ جنسی، آنان را مورد سوءاستفاده قرار دهند:
“ابو سیرما به ابو سعید الخدری گفت: آه ابو سعید، آیا شنیدی که رسول الله در بارۀ العزل چه گفته؟ او پاسخ داد: “بله” و اضافه کرد : ”ما با رسول الله به مستعلق برای مأموریت اعزام شدیم و در آنجا زنان عالی عرب را اسیر کردیم و به آنان تمایل داشتیم چون از دوری زنانمان رنج میبردیم، (اما در عین حال) میخواستیم که آنان را بازخرید نماییم. پس تصمیم گرفتیم که با آنان ضمن رعایت عزل ( خارج کردن آلت جنسی مرد قبل از جاری شدن منی برای جلوگیری از بارداری) رابطۀ جنسی برقرار کنیم. اما به خود گفتیم” وقتی رسول الله با ما است، چرا از او دربارۀ کاری که میخواهیم بکنیم سؤال نکنیم؟” پس از رسول الله پرسیدیم و او پاسخ داد: ”اهمیتی ندارد که این کار را نکنید، چون هر فردی که میبایست تا قبل از روز قیامت به دنیا بیاید به هر حال زاده می شود.”
و باز در صحیح مسلم میخوانیم که:
“ابو سعید الخودری از جنگ خونین شرح میدهد که رسول الله سپاهی را برای نبرد فرستاد و در آنجا با دشمن مقابله کرده و جنگیدند. بعد از اینکه بر آنان پیروز شدند و آنان را به اسارت گرفتند، همراهان رسول الله از رابطۀ جنسی با اسیران زن خودداری میکردند، چون همسران آنان معتقد به خدایان مختلف بودند. پس الله تعالی، در این مورد وحی فرستاد: ”[ازدواج با] زنان شوهردار [بر شما حرام شده است] مگر زنانی که [به سبب جنگ با شوهران کافرشان از راه اسارت] مالک شدهاید؛ [این احکام] مقرّر شدۀ خدا بر شماست.” (سورۀ النساء آیۀ ۲۴) ، ( آنها بعد از پایان دوران عادت ماهیانه، برای رابطۀ جنسی قانونی و مشروع بودند.)
نتیجه:
آموزههای عیسی افراد را از اینکه به زور اشخاص دیگر را بردۀ خود سازند منع مینماید. ”با مردم همانگونه رفتار کنید که میخواهید با شما رفتار کنند” (لوقا ۳۱:۶). ولی محمد و سپاهش بارها به مردم هجوم برده و آنان را به اسارت و بردگی میگرفتند. بدتر از آن، محمد خانوادههای اسیران را در میان سربازان خود تقسیم کرده و به مردان خود اجازۀ تجاوز به زنان اسیر میداد.
نوشته: سیلاس
برگرفته از وب سایت: www.answering-islam.org
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |