سخنی با رهبران کلیساها: هفت روش برای تجربۀ دوباره تازگی و احیای شخصی
اگر خدا قصد دارد بیداری و تازگی به کلیسای شما ببخشد، این کار را از شما شروع خواهد کرد – یعنی از درون قلب یک رهبر. شما نمی توانید بیشتر از حدّی که خود با خدا رابطه دارید اعضای کلیسایتان را به سوی او هدایت کنید.
وقتی بیداری روحانی در زندگی شما اتفاق می افتد، سریعاً متوجه می شوید که این مسئله ربطی به مذهب، مراسم، قوانین و مقررات ندارد بلکه موضوع اساسی در این میان داشتن رابطه با عیسی مسیح است.
فوراً متوجه می شوید که نه فقط خدا شما را دوست دارد بلکه از شما خوشش می آید!
راستی چگونه می توان چنین تجربه ای از بیداری داشت؟ در زیر هفت پیشنهاد کاربردی را نام می برم:
– از فیض خدا لذت ببرید.
هرگز از این حقیقت غافل نشوید که هر کاری که خدا از طریق شما، با شما و برای شما انجام میدهد، آن را به وسیله ایمان و با فیضش تحقق می بخشد. هر ذره از اعمال او در زندگی شما عطایی خاص است.
شیطان علاقه زیادی دارد که در گوش ما پیوسته این را زمزمه کند که ما به اندازه کافی خوب نیستیم. اما فیض به ما میگوید که خدا هر خطای احمقانه ما را میداند، اما با تمام این احوال او مصمّم است تا ما را به کار گیرد. اگر این موضوع را به خوبی درک نکنیم، در دام کمال گرایی گرفتار میشویم.
بعضی دوستان تمام عمر خود را صرف موعظه در باره فیض می کنند اما هرگز محبت بیقید و شرط و پیگیر خدا را احساس نکردهاند. هر گاه این نوع محبت را تجربه کردید، روش خدمت شما تغییری اساسی خواهد کرد.
– صادق و قابل اعتماد باشید.
اگر چیزی که تظاهر به بودن آن می کنید و نیستید، خدمت شما دوامی نخواهد داشت. مهم است که کسی باشید که خدا برای شما در نظر گرفته است.
اگر برای توقعات و تأئید دیگران زندگی کنید، همیشه تحت فشار قرار خواهید گرفت و از اینکه دیگران شما را بشناسند، در هراس خواهید بود.
پولس در دوم قرنتیان 4: 2 مینویسد: "بلکه از روشهای پنهانی و ننگین دوری جسته ایم و به فریب کاری توسل نمی جوییم و کلام خدا را نیز تحریف نمی کنیم، بلکه به عکس، با بیان آشکار حقیقت، میکوشیم در حضور خدا مورد تأیید وجدان همه باشیم" (ترجمه هزاره نو).
پولس چیزی برای پنهان کردن نداشت. او کاملاً شفاف بود. اگر خواهان بیداری شخصی در زندگی خود هستیم، باید با خود و دیگران شفاف و صادق باشیم.
– به خاطر بسپارید که همه چیز بر محور شما نمی چرخد.
وقتی فراموش می کنید که فیض خدا فقط حول و حوش شما نمی گردد، همه چیز شخصی میشود. اگر به خاطر خود و تأئید دیگران خدمت می کنید، به مرور زمان یا دچار تلخی و یا مغرور خواهید شد و دوامی نخواهید داشت.
پولس در مورد علت خدمت خودکاملاً روشن و شفاف است: "زیرا ما خود را موعظه نمی کنیم بلکه عیسی مسیح را به عنوان خداوند موعظه می کنیم، و از خود تنها به خاطر عیسی، و آن هم فقط به عنوان خادم شما سخن میگوییم" (دوم قرنتیان 4: 5، ترجمه هزاره نو).
پولس فقط برای یک نفر زندگی می کرد.
– محدودیتهای بشری خود را پذیرا باشید.
سریعترین راه برای احساس خستگی مفرط، تلاش برای اَبَرمرد بودن است. شما نمیتوانید مشکلات همه را حل کنید.
کشیشی که همه اوقات در دسترس مردم است، مردم ارزش او را نخواهند دانست. حتی خودِ عیسی خداوند در دوران زمینی خود، به طور هم زمان در همه جا حاضر نمی شد. پس این طرز فکر چطور در شما شکل گرفته که حتماًَ بایستی بتوانید همزمان در چهار جلسه مختلف حضور داشته باشید؟ محدودیتهای خود را بپذیرید. پولس رسول در دوم قرنتیان 4: 7 مینویسد: "اما این گنجینه را در ظروفی خاکی داریم، تا آشکار باشد که این قدرت خارقالعاده از خداست نه از ما" (ترجمه هزاره نو). بدنهای ضعیف و شکننده ما همچون کوزههای سفالی است. وقتی ظرف گلِی از دست شما می افتد، فوراً می شکند. همه ما ضعف داریم و کمی هم تَرَک خوردهایم. هیچ اشکالی ندارد، خدا می تواند شکنندگی ما را به کار گیرد.
– هر کاری را با عشق و محبت انجام دهید.
ممکن است موعظه های عالی بکنید و گروههای عالی و بی نظیری را رهبری کنید و مشاوره های شما بسیار مؤثر باشند، اما اگر فاقد محبت باشید، همه اینها بی ارزش هستند. برای رسیدن به خط پایان خدمت خود، باید همه کارهای شما از محبت تراوش کند.
من هرگز از ابراز علاقه شدید کشیشان به موعظه کردن، تحت تأثیر قرار نمی گیرم. برای من اصلاً اهمیت ندارد که عاشق موعظه کردن هستید یا خیر! آنچه برایم مهم است این است که آیا عشق و علاقه کافی به آنانی که موعظه می کنید دارید؟ من کشیشان زیادی را ملاقات کرده ام که از شلوغی جمعیت به هیجان می آیند اما به خودِ جماعت علاقه ای ندارند. آنها خواهان سیاهی لشگر هستند اما وقتی در میان جماعت هستند ماهی یخ زده ای بیش نیستند!
– برای احیاء و تازگی مرتب خود، وقتی را کنار بگذارید.
یک بار صاحب اتومبیلی شدم که 20 سال برای من کار کرد چون به طور مرتب به آن رسیدگی می کردم. اگر مرتباً از خود مراقبت نکنید، به هیچ وجه خدمت شما به سن اتومبیل من که 20 سال طول کشید، نخواهد رسید.
توصیه میکنم این فرمول کوچک را دنبال کنید:
- هر روزه وقت تفریح برای خود داشته باشید. هر روز کاری بکنید که فشارهای وارده بر شما را بکاهد.
- در طول هفته یک روز را تعطیل کنید. استراحت سبت خود را هر هفته رعایت کنید.
- سالی یک بار از همه کارهای خود دست بکشید. هر ساله برای گذراندن ایام تعطیلات از مشغله روزانه دوری گزینید.
نمی توانید منتظر باشید که تصادفاً تعادلی در زندگی شما رخ دهد. بلکه نیاز به یک نقشه یا برنامه دارید و نیز به یک دوست صمیمی در زندگی خود احتیاج دارید که به او پاسخگو باشید.
– زندگی در پرتو ابدیت را بیاموزید.
راز بقای قدرت خدمت شما در کلیسا، در این است که دید و رؤیای خود را از دست ندهید. وینس لومباردی گفته معروفی داشت که: "خستگی و فرسودگی از همه ما افراد ترسویی می سازد." تصور می کنم پس از چند ماهی که از آنها عبور کرده ایم، همه ما با این عبارت توافق خواهیم داشت.
وقتی عیسی با سخت ترین زمان زندگی زمینی خود درگیر بود، نگاه خود را به ابدیت دوخت. عبرانیان 12: 2 درباره عیسی میفرماید:" و چشمان خود را بر قهرمان و مظهر کامل ایمان یعنی عیسی بدوزیم که به خاطر آن خوشی که پیش رو داشت، صلیب را تحمل کرد و ننگ آن را ناچیز شمرد" (ترجمه هزاره نو).
تنها زمانی میتوانید به غیرممکن ها دست یابید که توجه شما به نادیده ها باشد. اگر بر مشکلات خود تمرکز کنید، از پا در خواهید آمد و خُرد خواهید شد.
برای تر و تازگی و احیای شخصی همیشه می تواند زمانی مناسب باشد. اما در این ایام حساس این مسئله از اهمیت خاصی برخوردار است. آرزو و دعای من برای شما این است که در این دوران به روشی بسیار نو و تازه عاشق و سرسپرده مسیح شوید!
نوشته: ریک وارِن
ترجمه: ناجیه راعی
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |