توضیحی مختصر در مورد روح القدس در عهدعتیق
توضیحی مختصر در مورد روح القدس در عهدعتیق
روح القدس از کتاب پیدایش تا مکاشفه در کتاب مقدس حضور دارد.
در کتاب پیدایش به عنوان یکی از سه اقنوم تثلیث در کار خلقت فعال است و در همان کتاب به عنوان تغییر دهندۀ شخصیت در ابراهیم و اسحق و یعقوب عمل می کند.
روح القدس در آدم و حوا حیات ایجاد می کند و به نَفَسِ خدا در پیدایش به آن اشاره شده است. او در خلقت، عمل حیات بخش را شروع می کند. او آغاز حیات در انسان است.
روح القدس در تمام عهد عتیق بر انبیاء و کاهنان و پادشاهان قرار داشت و آن ها را مسح کرده بود، اما در عهد عتیق مردم عامّه از حضور و مسح روح القدس در زندگی شان محروم بودند.
تعلیم روح القدس با، بر و در شخص (تعلیم غلطی است که در تعالیم بعضی از واعظین وجود دارد)، اما واقعیت این است که همان روح القدس در عهد عتیق نیز کار می کرد و مسح موسی و داود و دیگران با مسح عهد جدیدی فرقی ندارد.
کار روح القدس بطور مداوم چه در عهد عتیق و چه در عهد جدید ادامه دارد. اما همان طور که مکاشفۀ کتاب مقدس فرایندی تدریجی می باشد، هر چه پیشتر می رویم، تعلیم در مورد روح القدس در کتاب مقدس پیشرفته تر و بلوغ بیشتری می یابد و نهایتاً در عهد عتیق، در کتاب یوئیل نبی، این نبی پیشگوئی می کند که روح القدس بر همۀ اقشار مردم خواهد ریخت، و این اوج مکاشفۀ خدا در عهدعتیق است که بر قوم یهود در بارۀ روح القدس آشکار می شود.
در اشعیا 11: 2 اشاره می شود که روح القدس «روح حکمت و فهم، روح مشورت و قوت، روح معرفت و ترس خداوند است».
اگر به مکاشفۀ خدا در کتاب مقدس که به صورت تدریجی در مورد روح القدس آشکار می شود توجه کنید، شاهد زیبایی خاصی در این فرایند خواهید بود.
در حزقیال 36: 24-27 در بارۀ دلی تازه در همۀ قوم اسرائیل و روح خدا در اندرون آن ها صحبت می کند. این برای قوم یهود پیمان جدیدی بود. عهدی که در آن شریعت خدا توسط روح القدس در دل های مردم نوشته می شد (ارمیاء 31: 33و34).
در حزقیال 37 با وادی استخوان های خشک روبرو می شویم و این ادامۀ همان فصل 36 می باشد که خدا عهدی جدید با قوم اسرائیل می بندد و آن ها را توسط روحش زنده می کند و حیاتی نو می بخشد.
در این جا به جاست به عنوان قوم ایرانی اشاره کنیم که پادشاه فارس یعنی کورش تنها پادشاه غیریهودی است که مسح شده خدا نامیده شده.
روح القدس در عهد عتیق به عنوان خالق و معلم و رهبر و شخصیت حیات بخش تثلیث و تغییر دهندۀ شخصیت انسان سقوط کرده و تسلی دهنده (در زندگی داود و انبیاء مختلف)، به عنوان بخشندۀ پیام به انبیاء، بخشندۀ حکمت و علم و دانایی و معرفت و فطانت، و به عنوان مشاور شناخته شده است.
در عهدعتیق روح القدس به باد و باران و نهر و چشمه و آتش و روغن و نَفَس و دَم خدا (نِفِش به عبری) تشبیه شده است.
کاملا” مشخص است که روح القدس در عهد عتیق فقط یک نیرو یا قوت الهی نیست بلکه شخصیت کاملی است. او به انبیاء و پادشاهان تعلیم و مشورت می دهد. روح القدس روح حیات بخش است. الوهیت او حتی در عهد عتیق نیز به صورت کامل محسوس است:
روح القدس شخصیت کامل در عهد عتیق:
او تعلیم می دهد (نحمیا 9: 20؛ ایوب 32: 8؛ مزمور 143: 10). در عهد عتیق به روح القدس به عنوان روح مشورت اشاره شده است (اشعیاء 11: 2) او شادی نجات می بخشد پس احساس دارد. داود در دعای توبۀ خود وقتی در مزمور 50: 11 می گوید روح قدوس خود را از من مگیر، فوری پس از این گفته اش می گوید: شادی نجات خود را به من باز ده.
روح خدا باعث شادی داود شد به حدی که شروع به رقصیدن در حضور خدا کرد. روح القدس احساس دارد. و روح القدس بارها در عهد عتیق مردان خدا را هدایت کرد. کسی که هدایت می کند اراده دارد و کسی که تعلیم و مشورت می دهد دارای تفکر است و کسی که شادی می بخشد احساس دارد (اراده، احساس و تفکر سه عملکرد شخصیت هستند). پس روح القدس حتی در عهد عتیق نیز به عنوان شخصیتی الهی است و به هیچ عنوان یک نیروی محض نیست.
نوشتۀ: کشیش ورژ باباخانیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |