روح القدس در تو- فصل نهم: بارش محبت خدا
فصل نهم
بارش محبت خدا
بزرگترین و عالیترین برکتی که روح القدس به ما ارزانی می دارد، ریختن محبت خدا در دلهای ما است. رومیان ۵: ۱-۵ میفرماید:
پس چونکه به ایمان عادل شمرده شدیم، نزد خدا سلامتی داریم، به واسطۀ خداوند ما عیسی مسیح که به واسطۀ او همچنین به وسیلۀ ایمان، به این فیض دسترسی داریم، که در آن پایداریم، و به امید جلال خدا شادی میکنیم. و نه تنها این بلکه در مصیبتها هم فخر میکنیم، چون که میدانیم که مصیبت صبر را به وجود میآورد و صبر، تجربه را و تجربه، امید را. و امید باعث شرمساری نمیشود زیرا که محبت خدا در دلهای ما توسط روح القدس که به ما عطا شد، ریخته شده است.
نقطۀ اوج این آیهها در آیۀ پنج است: «امید باعث شرمساری نمیشود زیرا که محبت خدا در دلهای ما توسط روح القدس که به ما عطا شد، ریخته شده است.»
پولس بعضی از مراحل رشد روحانی را در این پنج آیه شرح میدهد که مایلم به طور خلاصه به آنها اشاره کنم.
اولین مرحله این است که “از صلح با خدا برخورداریم.”
دوم: از راه ایمان به فیض خدا دسترسی یافتهایم.
سوم: ما در امید جلال خدا فخر میکنیم. یعنی امیدِ چیزی در آینده.
چهارم: در سختیها، به خاطر نتایجی که این سختیها در ما به بار میآورند، شادی میکنیم.
سپس پولس سه نتیجهای را که سختیها به بار میآورند، نام میبرد یعنی سختیهایی که در راستی متحمل آنها شدهایم: اولین نتیجه، صبر، دومی، شخصیتِ شکل گرفته، و سوم، امید.
اینجاست که به اوج آیهها میرسیم: محبت خدا توسط روح القدس که به ما بخشیده شد، در دلهای ما ریخته شده است. کلمۀ یونانی که برای محبت استفاده شده، همان آگاپه است که معمولاً البته نه همیشه، منحصر به محبتِ خودِ خداست.
از نظر انسانی، محبتِ آگاپه بدون همراهی روح القدس، امری غیر قابل دسترسی است و در بسیاری از موارد، هرگز نمیتوانیم با تلاش انسانی خود محبت آگاپه را داشته باشیم.
کمی پیشتر در باب پنج، پولس طبیعت محبت از نوعِ آگاپه را توضیح میدهد. او در این باب به ما میگوید که چگونه اینگونه محبت در خدا و در مسیح ظاهر شده است:
هنگامی که ما هنوز ضعیف بودیم، در زمان معین، مسیح برای بی دینان مُرد. زیرا بعید است که برای شخص عادل کسی بمیرد، هر چند در راه مَرد نیکو ممکن است کسی نیز شهامت کند که بمیرد. اما خدا محبت خود را در ما ثابت میکند از این که هنگامی که ما هنوز گناهکار بودیم، مسیح در راه ما مُرد. (رومیان ۵: ۶-۸)
به گفتۀ پولس، وقتی مسیح برای ما مُرد، سه کلمهای که وضعیت ما را بیان میکند: “ضعیف”، “بیدین” و “گناهکار” است. این محبتِ آگاپه است که خود را فدا میکند و هیچ قید و شرطی هم برای این محبت ندارد. این محبتی نیست که میگوید تو باید نیک باشی ، یا این و آن را انجام دهی. این محبتی است رایگان، حتی به کسی که به هیچ وجه لیاقت آن را ندارد و کاملاً بیکس و ناشایسته است.
اکنون در عهد جدید مراحل مختلفی را که در آن محبتِ آگاپه در ما به وجود می آید، دنبال میکنیم.
اول از همه، اینگونه محبت ثمرۀ تولد تازه است. در اول پطرس ۱: ۲۲-۲۳ میخوانیم:
حال که با اطاعت از حقیقت، جانهای خویش را طاهر ساختهاید تا محبت برادرانۀ بیریا داشته باشید، بر شماست که یکدیگر را از صمیم دل به شدت محبت کنید. زیرا تولد تازه یافتهاید، نه از تخم فانی بلکه از تخم غیرفانی، یعنی کلام خدا که زنده و باقی است.
با تولد نو، امکان محبت کردن از نوع آگاپه در ما خلق میشود. یعنی تولد تازه از تخم غیرفانی و ابدیِ کلام خدا که یک زندگی جدید در ما تولید میکند. محبت از نوع آگاپه، طبیعت مخصوص این حیات نو است.
اول یوحنا ۴: ۷-۸ به ما میگوید:
ای عزیزان، یکدیگر را محبت کنیم، زیرا محبت از خداست و هر که محبت میکند، از خدا مولود شده است و خدا را می شناسد. آن که محبت نمیکند، خدا را نشناخته است، زیرا خدا محبت است.
کاملاً روشن است که این نوع محبت ثمرۀ تولد تازه است. کسی که تولد تازه یافته، این را دارد، و کسی که تولد دوباره نیافته میتواند آن را دریافت کند.
پولس کمی جلوتر مرحلۀ بعدی این فرایند انتقال محبت الهی به ما را شرح میدهد:
امید باعث شرمساری نمیشود زیرا که محبت خدا در دلهای ما توسط روح القدس که به ما عطا شد، ریخته شده است (رومیان ۵:۵).
پس از تولد تازه، در طبیعت تازهای که در ما به وجود آمده، روح القدس تمامیت محبت خدا را به دلهای ما سرازیر میکند. ما در محبت غوطهور شدهایم. ما با بخششی بیپایان تماس یافتهایم یعنی محبت کامل خدا که در دلهای ما توسط روح القدس ریخته شده است. به جاست این را تأکید کنم که این عملی الهی است، چیزی که فقط روح القدس میتواند انجام دهد.
این را با آنچه عیسی در یوحنا ۷: ۳۷-۳۹ فرمود مقایسه کنید:
در روز آخر که روز بزرگ عید بود، عیسی ایستاد و به بانگ بلند ندا در داد: ”هر که تشنه است، نزد من آید و بنوشد. هر که به من ایمان آورد، همانگونه که کتاب میگوید، از بطن او نهرهای آب زنده روان خواهد شد.” این سخن را در بارۀ روح گفت، که آنان که به او ایمان بیاورند، آن را خواهند یافت” (یوحنا ۷: ۳۷-۳۹).
در این عبارات تضادی را مشاهده میکنیم. اول، کسی را داریم که تشنه است و آب کافی برای خود ندارد. اما وقتی روح القدس داخل او میشود، همان شخصِ تشنه تبدیل به کانالی برای نهرهای آب زنده میشود. این همان محبت خداست که در دلهای ما ریخته شده است. این محبت، از جنس بشری نیست؛ و نیز بخشی از محبت خدا نیست بلکه همۀ محبت خداست و ما به راحتی در آن غوطهور شدهایم. محبت کامل، بیپایان و فسادناپذیرِ خدا کانالی را توسط زندگی ما به وجود آورده تا به وسیلۀ روح القدس از ما جریان یابد. کسی که تشنه بود، اکنون تبدیل به کانال نهرهای آب زنده شده است.
حال به فصل معروف محبت که توسط پولس در اول قرنتیان نوشته شده نظری میافکنیم. در پایان فصل دوازده، او مینویسد: «من عالیترین طریق را به شما نشان میدهم.» این “عالیترین طریق” در آیه های اول فصل ۱۳ این رساله دیده میشود:
اگر به زبانهای آدمیان و فرشتگان سخن گویم، ولی محبت نداشته باشم، زنگی پرصدا و سنجی پرهیاهو بیش نیستم. اگر قدرت نبوت داشته باشم و بتوانم جمله اسرار و معارف را درک کنم؛ و اگر چنان ایمانی داشته باشم که بتوانم کوهها را جا به جا کنم، اما محبت نداشته باشم، هیچم. اگر همۀ دارایی خود را صدقه دهم و تن خویش به شعلههای آتش بسپارم، اما محبت نداشته باشم، هیچ سود نمیبرم (اول قرنتیان ۱۳: ۱-۳).
این مسئله از اهمیت بسیاری برخوردار است که همۀ عطایا و مظاهر روح القدس کانالهایی هستند که بایستی محبت خدا از آنها جاری شود. اگر ما از این عطایا استفاده کنیم و به آنها بدون محبت خدا عمل کنیم، هدفهای خدا بینتیجه خواهند ماند. شاید ما همۀ عطایا را داشته باشیم ولی چیزی جز زنگی پر سر و صدا و سنجی پرهیاهو نخواهیم بود. ما بدون محبت الهی هیچ هستیم و چیزی نداریم.
در آیۀ اول پولس میفرماید: «اگر به زبانهای مردم و فرشتگان سخن گویم، ولی محبت نداشته باشم، زنگی پرصدا و سنجی پرهیاهو بیش نیستم.» وقتی روح القدس داخل میشود، او وارد قلبی میشود که با ایمان پاک شده و به سوی خدا بازگشت کرده. اما این هم ممکن است که بعدها خشک شده و هدف خدا را از دست بدهیم و یا از آنچه خدا به ما بخشیده سوءاستفاده کنیم. در چنین شرایطی همان چیزی برای ما رخ میدهد که پولس در این آیه به آن اشاره میکند: «زنگی پرصدا و سنجی پرهیاهو بیش نیستم». در واقع چنین کسی اعتراف میکند که: «وقتی آن را دریافت کردم، چنین نبودم، اما با از دست دادن هدف خدا، به چنین وضعی دچار شدهام و هدف خدا را خنثی کردهام».
این را با آنچه پولس در اول تیموتاؤس ۱: ۵-۶ میگوید، مقایسه کنید:
هدف از این فرمان، محبت است، محبتی برخاسته از دلی پاک، وجدانی صالح و ایمانی بیریا. بعضی کسان از اینها منحرف شده، به بیهودهگویی روی آوردهاند.
هدف تمام خدمات مسیحی محبت است. هدف خدا برای مسیحی ابراز دائمی محبت خدا است.
در این جا به سه گام برای انتقال محبت خدا به ما اشاره میکنم:
گام اول: تولد تازه است. وقتی تولد تازه مییابیم، قادر به محبت آگاپه میشویم.
گام دوم: ریزش تمام محبت خدا به دلهای ما با حضور روح القدس که به ما بخشیده شده است. منابع بیحدّ خدا در دسترس ما قرار دارد.
گام سوم: ابراز این محبت در زندگی روزمرۀ ما با انضباط و شکلگیری شخصیت ما میسر است. این در حالی است که محبتی را که از خدا دریافت کردهایم به همنوعان خود منتقل میکنیم.
اولین بار که آبشار نیاگارا را دیدم، آن همه آب را به محبت خدا که در دلهای ما ریخته میشود، تشبیه کردم. بعدها با خود اینطور فکر کردم: “ریزش این همه آب چه فایدهای دارد مگر اینکه مهار و هدایت شود و برای ارائۀ نور، گرما و انرژی به ساکنین اکثر شهرهای بزرگ قارۀ آمریکای شمالی استفاده شود.”
این دقیقاً آن چیزی است که در ما اتفاق میافتد. وقتی تولد تازه مییابیم، محبت خدا به وسیلۀ روح القدس در دلهای ما ریخته میشود، اما وقتی با زندگیهای منضبط و تربیت شدۀ ما، نفعی به همنوعان میرسد، در آن صورت هدایت و در مسیر درستی حرکت میکند.
کتاب “روح القدس در تو” نوشتۀ دکتر دِرِک پرینس
ترجمۀ: کشیش ورژ باباخانیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |