بررسی و نقد کلیساهای آزاد
بررسی و نقد کلیساهای آزاد
در دنیای امروز اکثریت کلیساها دارای ساختار رهبری متفاوتی هستند که خود را معمولاً در حوزه کاتولیک ، پروتستان و ارتدوکس و کلیساهای پنطکاستی یا کاریزماتیک، کلیسای آزاد وغیرفرقه ای دسته بندی می کنند ودر این نوع دسته بندی ها ، فرمول های مشترکی عرضه می شود که آنها را از کلیسا های دیگر جدا می سازد.
ولی وقتی به اساسنامه و آموزه های این نوع کلیساها با دقت نگاه می کنیم، حوزه های اشتراکی الهیاتی آنها بسیار زیاد است، و بیشتر اختلافات آنها از اختلاف سلیقه و کیش شخصیت ناشی می شود، به ویژه در حوزه کلیساهای پروتستان. البته باید اشاره نمود که تقسیم بندی کلیسا به کلیسای کاتولیک ، ارتدوکس وپروتستان، که یک ضرورت تاریخی درمسیحیت معا صر است به معنی اختلافات در جهان مسیحی نیست، اما دلایلی که برای این تقسیم بندی عرضه می شود با اندیشه کتاب مقدس سازگاری ندارد وهم چنین با تعریف کلیسا از عهد جدید، منطبق نیست . به عنوان مثال کلیسای انگلیکن را نمی توان پروتستان خواند چون در آیین عبادی و کلیسایی خود، به کلیسای کاتولیک وفادار مانده است.
آیا رشد و زایش کلیساهای ازاد وغیر پاسخ گو، خارج از فرم کلام خدا، می تواند یک رفرم منطقی ودرست کتاب مقدسی باشد؟ درپاسخ به این پرسش باید گفت خیر.
زیرا کلیسا در کتاب مقدس از دموکراسی یونانی پیروی نمی کند. درست است که نوعی مدیریت دموکراتیک مرکزی در آن حاکم است ولی حاکمیت خدا در عطای رسولان یا رسول یعنی به بنیانگذار کلیسا داده می شود. این قدرت به شورای کلیسایی منتقل می شود که نهاد کلیسا را تبدیل به نهادی با مدیریت دمکراتیک مرکزی می کند.
پولس رسول بنیانگذار بسیاری از کلیسا های عهد جدید بوده ولی خود را در برابر برادران وشورای اورشلیم و کلیسای واقع در انطاکیه پاسخگو ومسئول می دید.
برای پاسخ دقیق به این ابهام کلیسایی باید به مفهوم کلیسا و رهبری کلیسا در عهد جدید مراجعه کرد و سرانجام باید قانع شد که چقدر ما در مورد تشکیلات کلیسا آزادیم که بتوانیم نام کلیسای آزاد را بر خود بگذاریم. باید اعتراف کنیم افراط در مرکزیت رهبری در کلیسای کاتولیک یعنی پاپ ما را به یک تفریط چپ بنام کلیسای آزاد می کشاند.
رهبری در کلیسای مسیحی دوران تکاملی طولانی و سختی را پشت سر گذاشته است. منظور از این موضوع، تغییر ساختار رهبری در کلیسای شما نیست. اما این مطالعه به شما و کلیسایتان کـمک می کند که نگرش کتاب مقدس را نسبت به کلیسا یک تفکر شخصی نسازید. ساختار رهبری کلیسا در سالهای ۳۷ تا ۹۰ میلادی، بدون سلسله مراتب کلیسایی بود که در آن مشایخ کلیسا عمل می کردند. این جریان خود را به دوصورت نشان داد اول شورای مشایخ کلیسای محلی و دوم مجمع یا شورای مشایخ کلیساها.
۱) در دوران عهد جدید، واژههای ناظر (یونانی: episkopos)، شبان (لاتین: pastor) و پیر (یونانی: presbuteros) بدون هیچ تفاوتی برای یک اشخاص بطور یکسان استفاده میشوند.
۲) کلیسا توسط ” شورای مشایخ کلیسا ” (یونانی: presbuterion) (اول تیموتائوس ۴: ۱۴) هدایت میشد. همه مشایخ برابر بودند، گرچه بعضی از آنها وظیفه موعظه و تعلیم را داشتند (اول تیموتائوس ۵: ۱۷). مشایخ کلیسا درهیچ مدرسه یا آموزشگاه کتاب مقدس آموزش ندیده بودند. آنها فقط از بالغترین ایمانداران کلیسا بودند که بر اساس شرایط کتاب مقدس برای رهبری انتخاب میشدند.
اما باید توجه داشت که در طول تاریخ کلیسا، ساختار رهبری تحت هدایت روح القدس تغییر می کرد که تصمیم گیرنده این تغییر روح القدس بوده نه سلیقه های شخصی و بینش های الهیاتی.
ساختار رهبری کلیسا هیچگاه از مدل های انسانی ولیبرال پیروی نمی کند، چرا که رهبری کلیسا در هر شرایطی باید پاسخ گو باشد. امروزه بسیاری از این تفکرات، که ازآیات کلام خدا منتج شده اند (به عنوان نمونه: یک خانواده مسیحی، زن وشوهر و فرزندان در یک خانه کلیسا محسوب می شود یا هر گاه دو نفر در جایی بنام مسیح جمع می شوند، آن مکان کلیسا می باشد)، مشارکت ایمانداران در مسیح را بیان می کنند و نه همه حقیقت کلیسا را، که ما آزاد باشیم هر تشکیلاتی را که نام مسیح را یدک می کشد، کلیسا بنامیم به عبارت دیگر این آیات همه نتایج ساختار کلیسا را در بر می گیرد و ساختار رهبری کلیسا را تعریف نمی کند. ساختار رهبری یک کلیسا با رسولان، ویا رسول برگزیده وشناخته شده خدا آغاز می گردد وبا خدمت و مشارکت کشیشان خوانده شده ادامه می یابد و در همه حال رسول و کیشش یا شبان به یکدیگر پاسخگو می باشند.
بنابراین در کلیسای عهد جدید ، کلیسای ازاد چه در غالب الهیات وچه در چارچوب تشکیلات، مفهومی نخواهد داشت و نمی تواند موجه ومنطقی باشد.
نوشته: استاد علی خیراندیش
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |