کتاب مقدس

اعیاد زیارتی قوم یهود در کتاب مقدس

رای بدهید

پ) اعیاد زیارتی:

عید فصح و عید نان فطیر (لاویان 23: 5)

اولین عید زیارتی سالانه و مهمترین عید در میان سه عید بزرگ بنی اسرائیل است. در چهاردهمین روز ماه نیسان جشن گرفته می شد و به عنوان عید نان فطیر از پانزدهم تا بیست و یکم ادامه می یافت.

ماه نیسان آغاز سال مذهبی به شمار می رفت (خروج 12: 29).

معنوی لغوی نام این عید “عبور” است و به خروج اسرائیل به دنبال مرگ نخست زادگان مصر اشاره دارد (خروج 12). فصح مربوط به شامی می شود که در شب چهاردهم آماده می گردد و پانزدهم تا بیست و یکم، عید نان فطیر خوانده می شود (خروج 12؛ 13: 1-10؛ لاویان 23: 8-5؛ اعداد 28: 16-25؛ تثنیه 16: 1-8)، هدف از آن یادآوری رهایی اسرائیل از اسارت مصر و نحات نخست زادگان اسرائیل در هنگامی است که خداوند نخست زادگان مصر را نابود ساخت. در روز دهم ماه نیسان رئیس خانواده بره بی عیبی را جدا ساخته و شب چهاردهم آن را ذبح کرده و خون آن را بر سر در و دو قائمه آن می پاشید. این خون به نشانه این بود که داوری مصر بر این خانه واقع نخواهد شد. سپس بره را سرخ کرده و با نان فطیر می خوردند. اگر خانواده بسیار کوچک و کم جمعیت بود خانواده همسایه در آن شریک می گشتند. هر آنچه که از آن باقی می ماند صبح روز بعد سوزانده می شد. بعد از برقراری خیمه و کهانت، مراسم تا حدودی دچار تغییر شد:

الف) بره فصح در خیمه کشته می شد و نه در خانه (تثنیه 16: 5-6).

ب) خون آن را بر مذبح می پاشیدند و نه بر بر سر در خانه ها.

پ) علاوه بر قربانی خانوادگی برای خوراک فصح، قربانی های قومی و عمومی نیز هر هفت روز (در طی مدت عید نان فطیر) گذرانده می شد (اعداد 28: 16-34).

ت) مفاهیم روحانی عید فصح از حفظ شده و به نسلهای بعدی منتقل می گشت (خروج 12: 24-27).

ث) در زمان خوردن خوراک فصح، مزامیر خوانده می شد (مزمور 113-118). فصح دوم یا روز چهاردهم ماه دوم به وسیله آنانی نگاه داشته می شد که از نظر شرکت در مراسم ناپاک بوده و یا در زمان مراسم روز چهاردهم نیسان در مسافرت بوده باشند (اعداد 9: 9-12).

فصح یکی از مراسمی بود که می بایست تمام ذکور قوم در آن شرکت داشته باشند. حضور آنان بایستی با دست پر از هدایا برای خداوند صورت می گرفت (خروج 23: 14-17؛ تثنیه 16: 16-17). از اواسط روز چهاردهم خوردن نان غیر فطیر ممنوع می شد و هر نوع کار به استثنای چند مورد ممنوع می گردید. یوسفوس می نویسد که هر بره توسط ده تا دوازده نفر خورده می شد. هیچ زن یا مرد ناپاکی نمی بایست به مراسم پذیرفته می گردید. ابتدا قبل از اینکه بره و نان فطیر خورده شود یک فنجان شراب و سبزیهای تلخ خورده می شد. سپس فنجان دوم شراب آماده می گردید؛ در همین حین پسر خانواده از پدر درخواست می نمود تا مفاهیم و اهمیت فصح را بازگو سازد. در پاسخ به وی شرح اسارت مصر و رهایی از آن از بر خوانده می شد. بعد از آن از مزمور 113 تا 114 قرائت می گردید و شام فصح پس از خوردن فنجان سوم و چهارم شراب و خواندن مزمور 115 تا 118، خورده می شد.

عید نان فطیر همانند عید فصح یادآور واقعه خروج است، فصح یادآور خروج بنی اسرائیل پس از کشته شدن نخست زادگان مصر و عید نان فطیر یادآور مصیبتهایی است که خداوند بنی اسرائیل را از آنها رهایی داد (تثنیه 16: 3). روز اول و آخر عید مصادف با روز سبت بوده که قوم در آن روزها دست از کار کشیده و فقط خوراک خود را تدارک می دید. فصح مصادف با آغاز برداشت محصول در فلسطین است. در روز دوم عید نان فطیر، بافه ای از نوبر محصول به عنوان هدیه جنبانیدنی به خداوند تقدیم می گشت (لاویان 23: 9-119. در سرتاسر این هفته یعنی روزهای پانزدهم تا بیست و یکم بنی اسرائیل نان فطیر می خوردند و هدایای روزانه اضافی برای تمام قوم تقدیم می گردید که متشکل بود از گاو نر جوان، یک قوچ، هفت بره نر به عنوان قربانی سوختنی، همراه با هدیه آردی تعیین شده و یک بز نر به عنوان قربانی گناه (اعداد 28: 23-29؛ لاویان 23: 8). همراه با مراسمی که طی آن کاهن، بافه نوبر محصول را در خداوند می جنبانید یک هدیه سوختنی متشکل از یک بره نر و یک هدیه آردی تهیه شده از آرد نرم مخلوط شده با روغن، و نیز یک هدیه آشامیدنی که شراب بود، به خداوند تقدیم می گردید. به این ترتیب بنی اسرائیل نه تنها کار رهایی بخش خدا را از اسارت به یاد می آورد بلکه این واقعیت را نیز اعتراف می کرد که برکت الهی در رفع نیازهای مادی آنها کاملاً آشکار است.

عید پنطیکاست (خروج 34: 22؛ لاویان 23: 15-22)

واژه پنطیکاست از کلمه ای یونانی به معنی “پنجاهم” ریشه گرفته است و در زبان عبری “عید هفته ها” خوانده می شود. عید هفته ها، پنجاه روز بعد از حصاد گندم جشن گرفته می شد (خروج 16: 9). همچنین “عید حصاد” (خروج 23: 16) و “روز نوبرها” (اعداد 28: 26) نیز خوانده می شود. این عید فقط یک روز طول می کشید. تمام ذکور قوم می بایست در خیمه اجتماع، جمع شده و دست از کار می کشیدند. در این روز یک هدیه آردی مخصوص شامل دو قرص نان خمیر مایه دار از نوبر محصول گندم به خداوند تقدیم می گردید (لاویان 23: 17). روز شکرگزاری و تقدیم هدایای داوطلبانه محسوب می شد (تثنیه 16: 10). در این روز توجه خاصی نسبت به لاویان، غریبان، یتیمان و بیوه ها به عمل می آمد (تثنیه 16: 10-12). عهد عتیق اهمیت تاریخی این روز را کاملاً آشکار نمی سازد، پنطیکاست یکی از سه عید زراعتی یهودیان محسوب شده و یادآور واقعه خاصی در تاریخ یهودیان نیست. بر اساس خروج 19: 1 و سنن دیرینه چنین تصور می شد که عطای شریعت در کوه سینا پنجاه روز بعد از خروج و فصح صورت گرفت به همین علت “جشن تورات” نیز شناخته می شود. اهمیت این روز در عهد جدید در اعمال باب دوم شرح داده شده است. در واقع این روز، روز تولد کلیسا است.

عید خیمه ها (لاویان 23: 33)

سومین عید زیارتی است که به مدت هفت روز از پانزدهم تا بیست و یکم ماه تیشری جشن گرفته می شود. عید خداوند (لاویان 23: 29) و عید جمع نیز خوانده می شد (0روج 23: 14). زیرا بعد از برداشت پائیزه میوه ها و زیتون، خرمن کوبی و چرخشت انگور انجام می گرفت (لاویان 23: 39؛ تثنیه 16: 13). در طول این هفت روز بنی اسرائیل می بایستی در خیمه ها زندگی می کردند. این کار یادآور سالهای سرگردانی است، یعنی وقتی که نیاکان ایشان در پناهگاههای موقتی سکونت داشتند. بر طبق نحمیا 8: 14-18 خیمه ها از شاخه درختان زیتون، خرما، آس و دیگر شاخه ها ساخته می شد. خیمه ها را بر پشت بامها، در بارگاه هیکل و یا  در نقاط وسیع خیابانهای شهر برپا می ساختند. قربانی های این عید بسیار پیچیده تر از اعیاد دیگر بوده و 189 حیوان در عرض این هفت روز قربانی می گردید. زمانی که این عید با سال سبت مصادف می گردید، شریعت می بایست در خیمه اجتماع و برای عموم مردم خوانده می شد (تثنیه 31: 10-13). در طی آن معمولاً هفتاد گاو نر قربانی می گردید. سیزده گاو را در روز اول قربانی می کردند و در روزهای بعد از تعداد قربانیهای هر روز یکی کاسته می شد. علاوه بر این هر روز یک قربانی سوختنی دیگر نیز تقدیم می گردید که شامل چهارده بره و دو قوچ بود و به همراه همه اینها هدایای آردی و آشامیدنی مناسب نیز داده می شد. یک محفل مقدس، اعمال مذهبی سال را به پایان می رسانید. روایات یوسفوس و تلمود حاکی از آن است که بعدها مراسم جدیدی به آن اضافه گردید که مهمترین این تحولات “کشیدن آب” بوده است. در این مراسم کوزه ای طلایی از حوض سیلوحا پر از آب گشته و به نزد کاهن اعظم در هیکل آورده می شد. کاهن اعظم آب را بر مذبح می ریخت (یوحنا 7: 37-38). شبها در خیابانها جشن و سرور برپا بوده و خیمه ها را روز هفتم جمع آوری می کردند و روز هشتم مصادف با روز سبت بود. زکریا به آن به عنوان یکی از جشن های مسرت بخش در سلطنت هزار ساله اشاره می کند (زکریا 14: 16).

برگرفته از کتاب دائرةالمعارف کتاب مقدس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO