هنر و ادبیات

اشعار جلیل قزاق ایروانی: عبادت در کلیسا

رای بدهید

اشعار جلیل قزاق ایروانی:

عبادت در کلیسا

چنین گفتی ای خالق مهربان     اجابت کنی حاجتم هر زمان

کنون حاجت ما همین است و بس      نباشد مرا غیر از این ملتمس

چو روز عبادت رسد بی امان     دوان سوی قدس تو گردم روان

چو زنگ پرستش رسانی بگوش    ز هر غفلتی باز آیم به هوش

زهر خواهش جسم دم در کشیم      بهر آرزویی قلم در کشیم

گذاریم پا اندر آن جای پاک         به افتادگی و حقارت چو خاک

چنان آتش طبع خاموش کنیم       که خود هر دو عالم فراموش کنیم

که با چشم ایمان و نور یقین          به بینیم روی جهان آفرین

حضورت چنان سایه گستر شود  که هر چیز ناپاک بر در شود

چنان کن تجلی رویت بسیط       که جز تو نبینیم در آن محیط

به زانو در آییم ما بنده وار        نه بینیم غیر از خداوندگار

به قدس درون راه ما ساز ده      و گر یاوه گوئیم آوازه ده

فرود آئی آنجا تو بر تخت دل    به تختی که خود ساختی ز آب و گل

چو شاه و گدائی بهم رو برو     کنم شرح هر حاجتی مو به مو

در آن جای ناچیز مسکن نما     که یک لحظه از تو نمانم جدا

وز آنجا چنان باز بیرون شویم    که از بخشش روح قارون شویم

برگرفته از کتاب چون محزون ولی شادمان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO