پاسخ به اسلام

آیا قرآن کلام خداست؟ فصل سوم- نقد خارجی قرآن: جمع بندی و نتیجه گیری در بارۀ عدم اعتبار قرآن (مقالۀ بیست و ششم)

رای بدهید

8) قرآن

اکنون به خود قرآن می رسیم. همان طور که قبلاً نیز گفته شد، بدیهی به نظر می رسد که قرآن در طول 100 سال پس از مرگ پیامبر، دستخوش تغییرات زیادی شده است. ما اکنون سکه هایی کشف کرده ایم که مطالب شبه قرآنی روی آن ها مربوط به سال 685 میلادی است و در زمان سلطنت عبدالملک ضرب زده شده است. علاوه بر این، قبه الصخره که در بیت المقدس یا همان اورشلیم در سال 691 میلادی توسط عبدالملک ساخته شده است، گواهی بر وجود این اطلاعات قرآنی در اواخر قرن هفتم است. با این وجود، عبارات قرآنی موجود روی سکه ها و قبه الصخره از نظر جزئیات با آن چه امروز در قرآن می یابیم، متفاوت است. وُن برچم و گرومان، دو ریشه شناس در حوزۀ زبان شناسی اند که پژوهش های گسترده ای بر روی کتیبه های قبه الصخره انجام داده اند، آن ها بر این باور هستند که قدیمی ترین کتیبه ها حاوی «شکل های مختلف کلامی، انحرافات گسترده و همچنین حذفیاتی از متن است که امروز شاهد آن هستیم»… (برای تشخیص این انحرافات به وُن برچم قسمت دوم، جلد سوم شماره 1927: 215-217 و پاپیروس عربی گرومن از هیربت المرد شماره 72 رجوع کنید). اگر این کتیبه ها با همه انحرافات موجود در خود، برگرفته از قرآن هستند، پس چطور قبل از این زمان (اواخر قرن هفتم) قرآن می توانسته مدون شده باشد؟ تنها می توان این گونه نتیجه گرفت که در طی سال ها، احتمالاً در انتقال قرآن تغییرات تکاملی ایجادشده است (البته اگر واقعاً از قرآن گرفته شده باشند).

همچنین منابع حاکی از آن هستند که قرآن خیلی عجولانه گردآوری شده است (همان طور که در بخش قبلی، یعنی بخش نقد داخلی قرآن گفته شد). دکتر جان وانسبرو تأکید می کند که «این کتاب به طور قابل ملاحظه ای فاقد ساختار کلی است و هم از نظر زبان و هم از نظر محتوا غالباً مبهم و غیر منطقی و بی ربط است، از نظر پیوند مطالب متفاوت و ناهمسان و به لحاظ تکرار کل متن به شیوه های مختلف، بی مبالات و باری به هر جهت است. بر این اساس، می توان به طور معقولانه ای استدلال کرد که این کتاب محصول ویرایش دیرهنگام و ناقص مطالب و سنت ها و عقاید رایج بسیار زیادی است» (به نقل از کتاب هاجریسم-پاتریشیا کرون). در نتیجه، کرون و کوک معتقدند که به دلیل نقص در ویرایش، ظهور قرآن باید یک اتفاق ناگهانی و معاصرتر باشد.

در مورد زمان وقوع این واقعه ما کاملاً مطمئن نیستیم، اما می توان برآوردی علمی برای آن داشت. از مباحث پیشین در مورد قدمت اولین نسخه های خطی می توان نتیجه گرفت که در اواسط و اواخر قرن هفتم هیچ اسناد قرآنی وجود نداشته است. قدیمی ترین ارجاع به کتاب «قرآن»، خارج از احادیث اسلامی در اواسط قرن هشتم و بین یک عرب و یک راهب به نام بت هیل رخ داده است.

اما هیچ کس نمی داند که به لحاظ محتوایی با قرآنی که امروزه در اختیار ما است، تفاوت قابل ملاحظه ای دارد یا خیر. کرون و کوک هر دو این گونه نتیجه گیری کردند که به جز این مرجع کوچک، هیچ نشانه ای از وجود قرآن در قبل از پایان قرن هفتم وجود ندارد. کرون و کوک در ادامۀ پژوهش های خود مدعی شدند که تحت حاکمیت شخصی به نام حجاج در عراق در سال 705 میلادی یک زمینۀ تاریخی منطقی ایجاب می کرد که در آن «قرآن» (یا مجموعه ای از نوشتجات نوپا که بعداً تبدیل به قرآن شده است) برای نخستین بار به عنوان کتاب مقدس محمد گردآوری شود…گفته شده که حجاج، حاکم آن دوره، تمام مطالب قدیمی هاجریون را جمع آوری کرده و مطالب دیگری را «مطابق با سلیقۀ خود جایگزین آن ها کرده و آن ها را در همه جای کشور خود پخش کرده است».

نتیجه ای که به طور طبیعی می توان از مطالب گرفت این است که در این دوره بوده است که قرآن تکامل خود را آغاز کرده و احتمالاً به صورت مکتوب در آمده تا این که سرانجام در اواسط و اواخر قرن هشتم به عنوان قرآنی که اکنون ما می شناسیم، مدون (کانُن) شده است.

تمام این یافته ها دلیل خوب و کافی را در اختیار ما قرار می دهند تا اعتبار حقیقی قرآن فعلی به عنوان کلام خدا را زیر سؤال ببریم. باستان شناسی و همچنین شواهد مستند و مکتوب نشان  می دهند که بسیاری از آن چه قرآن بیان داشته است، با داده ها و اطلاعات در دسترس ما مطابقت ندارند. از مطالب گردآوری شده از منابع خارجی در قرن هفتم و هشتم نیز می توان نتیجه گرفت که:

  • هجرت به احتمال قریب به یقین، نه به سمت مدینه بلکه به طرف فلسطین بوده است.
  • این که تا قرن هشتم سمت و سوی قبله به طرف مکه نبوده است، بلکه به سمت منطقه ای واقع در شمال و احتمالاً اورشلیم یا همان بیت المقدس بوده است.
  • یهودیان حداقل تا سال 640 میلادی با اعراب رابطۀ خوبی داشتند.
  • به احتمال قریب به یقین، بیت المقدس (و نه مکه)، شهری بوده است که در آن مکان مقدس مسلمانان واقع شده و تا پایان قرن هفتم، مکه نه تنها شهری مترقی نبوده است بلکه حتی در مسیر تجارت بین المللی نیز قرار نداشته است.
  • احتمالاً قبه الصخره به عنوان مکانی مقدس مورد استفاده قرار می گرفته است.
  • محمد تا اواخر قرن هفتم به عنوان پیامبر جهانی خدا مشهور نبوده است.
  • اصطلاحات «مسلمان» و «اسلام» تا پایان قرن هفتم مورد استفاده قرار نمی گرفته است.
  • تا بعد از 717 میلادی، پنج نماز روزانه و همچنین حج متعارف وجود خارجی نداشته اند.
  • قدیمی ترین چیزی که از قرآن می شنویم، مربوط به اواخر قرن هفتم است.
  • قدیمی ترین مطالب قرآنی با متن قرآنی فعلی همخوانی ندارد.

تمام این داده ها در مغایرت با قرآنی است که امروزه در اختیار ماست و این شبهه به وجود می آید که احتمالاً قرآنی که اکنون می خوانیم، آن چیزی که ظاهراً در سال 650 میلادی تحت سلطنت عثمان جمع آوری و در زمرۀ کتب مقدس قرار گرفته، نمی تواند باشد (البته اگر واقعاً در آن زمان وجود داشته). تنها می توان فرض کرد که باید تغییرات تکاملی در متن قرآن صورت گرفته باشد. در نتیجه، آنچه می توان به یقین بیان داشت این است که فقط اسناد تاریخ دار 790 میلادی به بعد با اسنادی که امروز دردست ما است، شباهت دارد که نه 16 سال، بلکه 160 سال پس از مرگ، محمد در نتیجه نه 1400 سال، بلکه 1200 سال پیش به رشتۀ تحریر در آمده است. نتیجۀ این ادعا واقعاً حیرت انگیز است.

متن مناظرات دکتر جی اسمیت (کاری از چوب مینیستری)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO