آیا امکان دارد که عیسی برای کسب منفعت شخصی ادعا کرد که خداست؟
تعداد افرادی که به خاطر منافع شخصی خود دروغ گفته اند کم نیست. در واقع انگیزه بسیاری از دروغ ها برای کسب منفعت شخصی می باشد. راستی عیسی با گفتن دروغ در باره هویت خویش چه چیزی را می توانست به دست آورد؟ واضح ترین پاسخ می تواند کسب قدرت باشد. اگر مردم باور می کر دند که عیسی خداست او می توانست قدرت خارق العاده ای را کسب کند. (از این سبب بسیاری از رهبران زمان باستان مانند قیصرها، ادعای خواستگاه الهی داشتند.)
مشکل این توضیح در این است که عیسی مانع از هر اقدامی برای نشستن بر کرسی قدرت شد و بالعکس آنانی را که از چنین قدرتی سوء استفاده می کردند و تمام زندگی خود را صرف کسب این قدرت می کردند، مورد نکوهش قرار می داد و نیز داوطلبانه به دستگیری مطرودین جامعه (یعنی روسپی ها و جذامی ها) و آنانی که هیچ منصبی نداشتند پرداخت و پیروانی را به گرد خویش جمع کرد که نفوذ آنها در جامعه کمتر از صفر به شمار می آمد به حدی که می توان آن را باورنکردنی و نامأنوس به حساب آورد. تمام آنچه عیسی به عمل آورد و تعلیم داد به کلی بر خلاف مسیر کسب قدرت حرکت می کرد.
چنین به نظر می رسید که اگر انگیزه عیسی کسب قدرت می بود، تلاش می کرد که به هر قیمتی از صلیب دوری گزیند. با این حال او در موقعیت های متعدد به شاگردانش می گفت که صلیب سرنوشت و مأموریت او بود. چگونه امکان داشت که مُردن بر صلیب رومیان، برای او قدرت را به ارمغان آورد؟
البته این امر حقیقت دارد که مرگ همه چیز را به کانون توجه در می آورد. و در حالی که بسیاری به خاطر باورهایشان جان خود را از دست دادند، تعداد کسانی که در تاریخ به خاطر دروغی که از آن آگاه بوده اند حاضر به جانفشانی بوده اند، بسیار کم است. مطمئناً با مصلوب شدن عیسی تمام امیدهای او برای کسب منفعت شخصی بر باد می رفت. با این همه او تا آخرین لحظات عمرش از این ادعای خود که پسر بی نظیر خداست، دست نکشید. دانشمند عهد جدید جی آی پکر تأکید می ورزد که عنوان پسر خدا مؤید الوهیتِ شخصِ اوست.
برگرفته از وب سایت: www.y-jesus.com
ترجمه: مهتاب
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |