کتاب مقدس

کتب برحق متأخر و کتب جعلی- کتاب حکمت بن سیراخ SIRACH یا کتاب کلیسایی

رای بدهید

برای اولین بار تاریخ تالیف کتابی تعیین گردید. بن سیراخ آن را حدود سال 190 قبل از میلاد مسیح نوشته است. 15 سال بعد بحران شدیدی در فلسطین، بنیان یهودیت را متزلزل ساخت. قبل از این جریان شخص بن سیراخ زمانهای پر بهره و خوش قوم اسرائیل را می شناخت که کتابهای طوبیا، روت، یونس و تواریخ منعکس کننده آن می بودند ولی با این حال او وقوع اتفاقات مخوفی را پیش بینی می کرد که از برخورد ایمان با تمدن یونانی ناشی می شد.

شناسنامه کتاب

مؤلف

نام او عیسی بود و به رسم آن زمان او را با نام پدر “عیسی بن سیراخ” می نامیدند (بنسی 50: 27).

خیلی دیرتر مسیحیان تصمیم گرفتند طبق ترجمه لاتین آن را “کلسیاستیکوس” بنامند. بدون شک انتخاب این نام جهت پیوست آن به جماعت نیایشگر بود که کلیسا نام گرفت. بر حسب عادت دیرترین در این بحث به نام سیراخ خوانده می شود.

بن سیراخ و نوه او

این کتاب مقدمه ای کوتاه و شیرین دارد که توسط یک مترجم یونانی نگاشته شده. در مطالعه این مقدمه متوجه می شویم که نویسنده نوه مولف است. در این کتاب او از جدش عیسی ملقب به عیسی بن سیراخ سخن می گوید.

محتوای کتاب در اصل به زبان عبری بوده. اما در طول قرنها فقط به ترجمه یونانی آن مراجعه می شد، چون اصل عبری آن مفقود شده بود.

 

از اورشلیم تا اسکندریه

این کتاب در چه تاریخی به رشته تحریر در آمد؟ ترجمه یونانی آن در سال 132 قبل از میلاد مسیح و در مصر شروع شده. بن سیراخ با پدر بزرگ مترجم در اورشلیم می زیست. اوکاتب بود و به احتمال قوی این کتاب را در سال 190 قبل از میلاد نوشته است.

متن عبری و ترجمه یونانی

بنابر مقدمه ای که نواده بن سیراخ بر این کتاب نوشته، می دانیم که پدربزرگش کتاب خود را به زبان عبری نوشته بوده است. جِروم قدیس نوشته عبری مذکور را دیده و می شناخته اما از قرن 11 میلادی به بعد اثری از متن عبری وجود ندارد و فقط حدود پنجاه قطعه از آن در تلمود و ادبیات یهود نقل گردیده است.

یک رشته اکتشافات

در سال 1896 میلادی قسمت مهمی از متن عبری بن سیراخ کشف گردید، اوراق خطی این متن در قاهره و در یکی از کنیسه های قرائیان (فرقه ای از یهودیان) به دست آمده بود. مطالب مذکور درون مخزنی که یهودیان گنیزه می نامند، قرار داشت. یهودیان معمولاً مطالب مقدس خود را که کهنه و غیر قابل استفاده می شد در این مخازن می نهادند. “در این کشفیات روی هم رفته در حدود دو سوم کتاب به دست آمده بود که شامل فصل های 3 الی 16 الی 30 الی 51 بود و به چهار طومار دست نوشته تقسیم می شد.

در سال 1931 و سپس در سالهای 1956 الی 1960 قسمتهایی جدید دیگری کشف گردید. ضمناً دست مطالبی که در قمران به دست آمده بود به تکمیل و روشن شدن آنها کمک کرد. بالاخره در سال 1964 در خرابه های استحکامات مسادا کاوشهایی به عمل آمد و در مکانی که در سال 73 میلادی آخرین افراد گروه مقامات یهودیان به نام زلوتها در برابر رومیان از بین رفتند، قسمتی از یک طومار کشف شد که شامل فصل های 39: 27 الی 44: 17 می باشد.

متن عبری:

نسخه های خطی که که در قاهره کشف شده بود مربوط به قرنهای 9 الی 12 میلادی بود در صورتی که مداراکی که در قمران و مسادا به دست آمده مربوط به قرن اول میلادی یا قبل از آن است. با در دست داشتن آنها معلوم گردید که مدارک قاهره با این که نواقصی دارند برابر متون قدیمی عبری می باشند و ترجمه مجددی نیستند که در قرون وسطی از روی متون یونانی و سریانی شده باشد.

متونی که به این ترتیب به دست آمده مربوط به کتابهای خطی مختلف است ولی بیشتر آنها قسمت مشترک دارند و بدین وسیله توانسته اند تاریخ متن عبری را دقیقا تعیین کنند. حال دانسته شده یکی از نسخه های خطی که در قاهره کشف شده و مهمتر از همه است. (بیش از بیست هزار برگ) با ترکیب مدارکی که در مسادا به دست آمده است بهترین نوشته می باشد و به وسیله آنها می توان به متن اصلی و اولیه رسید (که آن را متن 1 می نامند). در این متن ضمائم فصل 51 وجود دارد. در نسخه های خطی دیگر متنی وجود دارد که نشان می دهد حتی قبل از پایان قرن اول میلادی قسمتهایی به آن افزوده شده است. (متن 2).

ترجمه ای صحیح و دقیق

ترجمه یونانی کتاب بن سیراخ اثر نواده نویسنده است و در مقدمه ای که نوشته چنین توضیح داده است “در سی و هشتمین سال سلطنت اورگت (132 ق.م) که به مصر رفته و در آنجا اقامت گزیده بودم یک نسخه از کتابی را کشف کردم که جنبه آموزشی داشت و متوجه شدم لازم است تمام کوشش و همت خود را برای ترجمه آن به کار برم”.

امروزه ترجمه او ر ا در دست داریم و همان است که در سه نسخه مشهور کتاب مقدس به نام واتیکائوس، سینائتیکوس و الکساندرینوس و دست مطالب دیگر منظور شده است. مقایسه آن متن عبری نشان می دهد که ترجمه کاملاً تحت الفظلی انجام شده و در کار ترجمه دقت و صحت کامل به کار رفته، حتی اگر در بعضی موارد مفهوم آن کاملاً درک نشده است. بنابراین هرگاه متن عبری در دست نباشد می توان به ترجمه یونانی اعتماد نمود. ضمناً نسخه های خطی که از ترجمه یونانی وجود دارند بر دو نوع می باشند. اکثر نسخه ها با ترجمه نواده مصنف یکسان می باشند، تعدادی از نسخه ها تجدید نظری از روی ترجمه اولی هستند و در حدود 150 بیت اضافی دارند که ریشه سامی دارند.

از تمام نسخه های خطی یونانی دو جزوه تغییر جا پیدا کرده اند بدین معنی که فصل های 30: 25 الی 36: 15 به این ترتیب قرار گرفته اند که بدوافضل های 33: 13 ب الی 36: 15 آمده است و سپس 30: 35 الی 33: 13 الف می باشد. در صورتی که در ترجمه های لاتین و سریانی ترتیب فصول متن عبری، کاملاً رعایت گردیده است.

منشا کتاب

عیسی بن سیراخ استادی دارای مکتب حکمت بود. از این جهت وی چون مولف کتاب امثال سلیمان است. اما احتمالاً بین این دو اثر اصلاحات عزرا عملی گردید. در نتیجه وی بیشتر در مورد تورات تاکید می کرد که تنها سرچشمه لایزال حکمت الهی است. اگر تصور کنیم که وی سلف مجتهدان تورات بوده که به چهره برخی از ایشان در انجیل بر می خوریم، تصور اشتباهی نکرده ایم. اما مشکل بتوان گفت آیا او به طبقه ای کهانت تعلق داشته، از آن رو که به تجلیل از هارون (45: 6-22) یا کاهن اعظم معاصر وی پرداخته، با اینکه مجتهدی از طبقات غیر کاهن بوده است. هر آنچه که بوده باشد در “مدرسه” وی، جوانان جویای حکمت گرد می آوردند وی به ایشان تعالیمی  بس سنتی می آموخت که در راه زندگانی مفید فایده بود. او در کتاب تصویری از کاتب آرمانی بدست داده که در لابلای خطوط آن بی تردید وی را می توان بهتر باز شناخت. استادی خوش بیان، دلبسته به متون مقدس، اندک زیاده گو که آوازه شهرتش در هر کوی و برزنی پیچیده بود. بی تردید او مقارن سالهای 200 الی 180 ق.م. است که ثمره اندیشه ها و تجربیات خود را در مجموعه ای فراهم آورده است.

این کتاب انعکاسی از دوران آرامش است. دورانی که می شد در اورشلیم تحت حکومت آزادمنشانه بطالسه به راحتی بسر برد. در این مجموعه به دنبال هیچ نظم منطقی نباید بود. بخش نخست (1: 1 تا 42: 14) یک سلسله قطعاتی است که در کنار هم قرار گرفته و در آن سخن از هر دری به میان است. پندها و اندرزها در این مجوعه بهتر از کتاب امثال سلیمان طبقه بندی گردیده است. بخش دوم (42: تا 50: 90) یک سلسله تفکرات مستمر در باب اعمال خداوند در آفرینش و در تاریخ است. ضمیمه شامل غزلی در باب فیض و نعم و قصیده ای بر اساس حروف تهجی در باب جستجوی حکمت است. یهودیت اسکندرانی این ترجمه را برای کلیسا به ودیعت نهاد و کلیسا در گذشته از آن برای تعلیمات اخلاقی نوگروندگان به کلیسا استفاده می کرد (که سبب نامیدن کتاب کلیسایی از همین جاست). بخشی از کتاب به زبان عبری یافت گردیده است اما بین این نسخه و نسخ متعدد دیگر اختلافات زیادی وجود دارد.

تعلیمات بن سیراخ

در سخن بن سیراخ نه بداعت است و نه تازگی. در برابر بدبختی ها و بینوایی زندگانی و یا مرگ، وی ناآرامی ها مولفینی چون کتاب ایوب یا کوهلت جامعه را ندارد. به نظر می رسد که او از این دردها آگاه است اما گویا از آنها فراتر رفته و در ایمان خویش رمز وقار و آرامش را یافته است. او مستقیماً به مکتب امثال وابسته است. او همان نگرش بدون ابهام و تصورات خیالی را درباره جهان و بی عدالتی دارد، همان ارزش را برای دوستی قائل است، همان حس را نسبت به کانون خانواده دارد، همان آرمان را درباره تعلیم و تربیت کودکان داراست، یا درباره تقابل حکمت و جهالت همان نگرش را دارد. آن اصول رفتاری که مورد تاکید اوست، مبتنی بر همان اصول سنتی حکمت است، که آگاهانه ملاحظات اخلاقی و توصیه هایی درباره تعلیم و تربیت مناسب را با آن در هم می آمیزد، زیرا مرد کامل باید در هر امری برتری داشته باشد. اما در این مورد نباید اشتباه کرد این حکمت اساساً دارای جنبه مذهبی است. سرچشمه آن از خداوند است و از ترس خداوند تغذیه می شود. اگر این حکمت از بهر آدمی خوشبختی به ارمغان می آورد به سبب آن است که خداوند به آنانی که از او می ترسند پاداش می دهد. ریشه های واقعی آن در شریعت خداوند است که راه و روش را در هر موقعی به یهودیان بر می نمایاند.

بن سیراخ از شریعت استنباطی قضایی ندارد، استنباطی که مسیح آن را نزد بسیاری از مجتهدان ملامت می کرد. هزاران نشان در دست است که وی شریعت را از دیدگاه تفاسیر سفر تثنیه و انبیاء درک می کرد. به همین دلیل است که برای فضیلت های اجتماعی جایگاهی بس .ولا قائل است. از جمله برای صمیمت، رحمت و بخشایش دشمنها که بدون این عناصر، مذهبی واقعی و صمیمی در کار نخواهد بود. موضوع آدمی در برابر این شریعت، موضع وی را در برابر ذات الهی آشکار می سازد. پس باید نسبت به مسئولیت های خود آگاهی یابد و به روز داروی ببیندیشید! باید به موقع توبه کند! باید از هم اکنون فروتنی را پیشه کند و نیز به خدا توکل کند، زیرا خدا قبل از هر چیز بخشاینده است. چنین حکمت عملی از انسان انتظارات روحانی عمیقی دارد.

نویسنده امثال سلیمان حکمت الهی را به صورت شخص مجسم داشته بود. بن سیراخ همین کار می کند و ستایش او را از زبان خود او انجام می دهد. تعلیم وی در این نکته حاکی از عمق مطلب است. وی با صراحت، حکمت را با کلام، شریعت و جلال الهی که در میان قوم بنی اسرائیل ساکن شده، پیوند می بخشد. وقتی در ستایش ابای قوم، تاریخ را با اندیشه های حکمتی می آمیزد و شخصیت های بزرگ گذشته را از برابر دیدگان شاگردانش می گذراند، این ابتکار را محبوبانه به انجام می رساند.

تراز نامه سنت

این چنین کتاب قابل تلخیص نمی باشد زیرا که از نظم خاصی برخوردار نبوده و از هر دری سخن می راند. در این کتاب به اثر بزرگی برخورد نمی نماییم، نه از لحاظ سبک و نه از لحاظ فکر. مطلقاً مساله نوینی در آن مطرح نیست و هیچ راه حلی ارائه نشده است که سابقه نداشته باشد. اما به تحقیق جالب بودن کتاب در همین نکات است: کتاب بن سیراخ نشان دهنده ترازنامه سنت یهود در عهد وی است و پژواکی است از تمام عهد عتیق. از رهگذر این کتاب پی به ارزشهایی می بریم که روح یهود در لحظه ای که در کشاکش نفوذ فرهنگ و تمدن و زبان یونانی بوده است، از آن تغذیه می نماید. با نفرت و کراهتی که از حکمت بیگانگان داشته، بنای زندگانی خود را بر دست آوردهای خویش می نهد. حتی نابسامانی هایی که برخی مسائل در قرون گذشته به بار آورده بودند، به نظر می رسد در خود تحلیل رفته باشد. مطلقاً منکر زندگانی باقی بوده و با خوشبینی تام نظریه خوشبختی عادلان در این جهان فانی را مورد تاکید قرار می دهد. در این کتاب معادشناسی در دعایی پرشور برای تجدید حیات قوم اسرائیل منعکس است (36: 1-17). اما این آخرت دیری نمی یابد: آیا خداوند مالک و حاکم بر زمان نیست؟ باید دانست که بیست سال بعد یهودیه غرق در آتش و خون می گردد. با اتکا به رویاهای دانیال نبی، اشخاص مذهبی در اشتیاق داوری بزرگ و روز بازخواست و قیامت مردگان و ملکوت ابدی خداوند بودند. مکابی ها جنگ مذهبی و مقدس را آغاز کردند، در حالیکه بخشی از طبقه اشراف روی به ارتداد آوردند.

درباره سبک کتاب باید گفت که هم فاقد جوش و خروش کتاب ایوب و هم فاقد دقت و صراحت کتاب امثال سلیمان است که از آن تقلید کرده است. باید گفت که سبک کلاسیک آن خوب، شکوفا، قدری تفصیل گرا، از لحاظ جملات خوش یمن پربار، دارای هنری متوسط، اما قابل احترام، از برای خواندن خوش آیند و اغالب شاعرانه است. بر روی هم رفته نزدیک به آن سبک حکمتی است که در عهد جدید ان را باز خواهیم یافت.

برگرفته از کتاب دائرةالمعارف کتاب مقدس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO