واژۀ محبت در زبان یونانی و درک تفاوت های آن در کتاب مقدس
واژۀ محبت در زبان یونانی و درک تفاوت های آن در کتاب مقدس
در زبان یونانی و کتاب مقدس درعهد جدید، واژه هایی برای دوست داشتن و محبت وجود دارد که کیفیت و نگرش آنها با یکدیگر متفاوت است. حتی گاهی نیز در زمینه متن معنای خاصی را تداعی می کند. در زیر به چهار نوع استفاده از این واژه اشاره مختصری می نماییم:
واژۀ اول فیلیو یا فیلیا- Phileo= φιλία
فیلیو،یا فیلیا سطحی از دوست داشتن است که بالاتر از سطح فیزیکی قرار دارد. فیلیو یک رابطه احساسی همراه با آگاهی است و مفهوم آن بسیار عمیق تر از واژه اِروس است. در این نوع دوست داشتن، مشارکت وجود دارد و این مشارکت، دو جانبه است و کیفیتش این است که تعهدی را ایجاد می کند. فیلیو یک تجربه آگاهانه ودو طرفه می باشد.
فیلیا یا فیلیو، این واژه را در بهترین حالت میتوان دوست داشتن یا طرفداری خواند و آن کشش یا گرایشی است که در درون فرد به یک پدیدهٔ دیگری نیاز دارد؛ این پدیده میتواند خود یا خانواده یا تودهٔ مردم یا کار و دانش وهنر ویژهای را شامل شود. واژهٔ فلسفه (philosophia) ریشهٔ یونانی دارد و از دو بخش فیلو + سوفیا (دانایی) ساخته شده که به معنای دوستداشتن دانایی می باشد. واژهٔ فیلیا را ارسطو گسترش داد. میتوان آن را عشق ذهنی و اندیشه دانست
فیلیا از یک نظر به معنی ایمان داشتن و باور کردن است و
می توان آیات زیادی در کلام خدا یافت که این نوع محبت ودوست داشتن را برای ما تداعی می کند:
متی 10: 37 که درباره بها دادن ودوست داشتن بیش ازحد خانواده نسبت به خداوند به ما هشدار می دهد. اول قرنتیان 16: 22، که آیه ای چالش برانگیز وحساس درباره ایمان می باشد. مکاشفه 3: 19، آنانی راکه دوست می دارم توبیخ می کنم. تیطس 3: 15، دوست داشتن در ایمان را بیان می کند. لوقا 20: 46، دوست داشتن فریسیان به ریاکاری را نشان می دهد. ومتی ۲۳: 6، و یوحنا ۱۲: 25. امثال سلیمان 29: 3 و 8: 17و سرانجام اشعیا 56: 10 وغیره…… در همه این آیات به دوست داشتن ومحبت از نوع فیلیو یا فیلیا اشاره شده.
واژۀ دوم، محبت آگاپه- Agape= ἀγάπη
واژه آگاپه در آیه های بی شماری از عهد جدید مشاهده می شود و عالی ترین نوع دوست داشتن و محبت می باشد.
آگاپه، کمال دوست داشتن وعشق ورزیدن است و محبت در عمیق ترین شکل آن می باشد یعنی عشقی الهی و روحانی. اِروس Eros عشق واقعی نیست. اگر من در مفهوم اِروس بگویم “عاشق تو هستم”، آنچه واقعاً مقصودم است این است که: “من عاشق خودم هستم، و تو را دوست دارم چون به تو نیاز دارم”. اگر کسی بگوید: “نمی توانم بدون تو زندگی کنم”، این گفته الزاماً بیانگر ابراز عشقی عمیق نسبت به شما نیست ― بلکه فقط بیانگر این است که او به خویشتن خویش فکر می کند. محبت اِروس به شدت خودخواهانه است.
دوست داشتن در مفهوم فیلیو یا فیلیا، یک پدیده متقابل است: “من تو را دوست دارم چون تو نیز مرا دوست داری، تو را دوست دارم چون برایم کادو می خری، تو را دوست دارم چون علایق مشترک زیادی داریم، تو را دوست دارم چون با یکدیگر خوب کنار می آییم و وقتی کنار هم هستیم خیلی خوش می گذرانیم. تو را دوست دارم چون شخص خوش مشرب و دلپذیری هستی و با هم خیلی لذت می بریم”.
اما محبت آگاپه غیر از این است حتی اگر انعکاسی از محبت در آن نباشد همچنان به ابراز محبت ادامه می دهد به کلامی دیگر محبتی کاملاً بی قید و شرط. اوج این نوع محبت را در اول قرنتیان باب سیزدهم می بینیم. آگاپه، محبت عمیقی ست که همیشه دهنده است ولی در قبال آن چیزی طلب نمی کند. این محبت آنقدر عمیق و عظیم است که همواره آن را ابراز می کند. در واقع، اهمیت عمدۀ آن “ابراز کردن” و فدا شدن است. فدیه، کیفیت اصلی محبت آگاپه است. واژۀ آگاپه آنقدر وسیع و عظیم است که برای ما بسیار مشکل خواهد بود که حتی در زبان معمول خود، آن را تعریف کنیم. امکان ندارد جدا از روح خدا و مکاشفه ای که او در قلب ما ایجاد می کند، بتوانیم مفهوم آنرا به خوبی درک کنیم زیرا مفهومی متداول و معمول نیست. این محبت، در فیریک خود را نشان نمی دهد بلکه از نوع متا فیزیک می باشد. کلام خدا می فرماید: “خدا آگاپه است”.
در کلام زنده خدا آیات بی شماری وجود دارند که در آنها محبت از نوع آگاپه وجود دارد که به تعداد محدودی از آن ها، دراینجا برای برکت بیشتر خواننده اشاره می شود:
اول یوحنا 4: 10، که محبت میان پدر و پسر را مشخص می نماید. لوقا 4: 47، رابطه میان آمرزش و محبت را آشکار می سازد. اول یوحنا 4: 7، محبت آگاپه را بطور کامل در ذات الهی نشان می دهد و سرانجام متی 5: 43، متی 19: 19 و پیدایش 49: 25 و……در محبت آگاپه ریخته شده است وشما می توانید با استفاده از راهنمای کتاب مقدس، آیات بیشتری استخراج نمایید .
واژۀ سوم اِروس- Ἔρως= Eros
در زبان یونانی واژه دیگری برای محبت یا دوست داشتن در مفهوم جسمانی یا فیزیکی آن وجود دارد به نام اِروس. ما به سادگی می توانیم معادل برگرفته از زبان یونانی آن را در زبان انگلیسی ببینیم، مثل (erotic) اِروتیک. این واژه به معنای دوست داشتن جنسی یا جسمانی به طور خالص آن می باشد. همین واژه است که امروزه درمیان نسل جوان و به نظر من بزرگسالان نیز، متداول و مرسوم شده است. آنها می گویند: “بیا عشق بورزیم” و با این حرف به یک تجربۀ اِروتیک اشاره می کنند، چیزی که الزاماً به عشق و محبت واقعی ارتباطی ندارد.در دوران عیسی و رسولان، این اصطلاح در فرهنگ عامیانه مورد استفاده قرار گرفته بود ولی حتی برای یک بار به عنوان نمونه در عهد جدید از آن استفاده نشده است . اِروس، به عشق یا میل جنسی و وابسته به عشق شهوانی اشاره دارد.
اِروس واژهٔ کهن یونانی است که با خواهش و گرایش بسیار همراه است. «اِروتا» در این زبان معنای عاشق است، و در پی دیدن زیباییهای بیاندازه در یک فرد دیگر رخ میدهد. با این وجود، اِروس این توان را دارد که مردم را (به گفتهٔ فیلسوفان) به دریافت حقایق برساند. میتوان اِروس را عشق به بدن و ماده دانست!
پس عشق اروس وجود دارد. در اساطیر یونان ، اِروس خدای عشق و آرزوی عاشقانه است. کتاب مقدس از این عشق که بین زن و مرد تجربه می شود، سخن می گوید. بنابراین اصطلاح اِروس بیانگر جذابیت فیزیکی بین دو نفر، از طریق رابطه ای نفسانی یا جنسی و احتمالاً دوست داشتنی و پرشور می باشد. کتاب مقدس در پیدایش 4: 1 به ما می گوید: “آدم همسرش حوا را شناخت. او باردار شد و قائن را به دنیا آورد و گفت: “به یاری خداوند من مردی ساخته ام.” معنای شناختن در اینجا، از ginosko یونانی برگرفته شده که اشاره ای است به روابط جنسی بین زن و مرد. کتاب مقدس هیچ گاه مخالف روابط جنسی نبوده است (البته در محدوده پیمان و تعهد ازدواج). کتاب غزل غزلها بیانگر این موضوع است. این کتاب پر ازاِروتیسم است و حاوی کلمات زیبا و جملات پرشور و آتشین است که بین زن و مردی رد و بدل شده است که عشق و جذابیت خود را پنهان نمی کنند. (اِروس)
عشق واقعی، همانطور که در کتاب مقدس توضیح داده شده، خودخواهانه یا متمرکز بر عواطف و احساسات شخصی نیست بلکه به فراتر از خود او تبدیل می شود یعنی به دیگران و تمایل به خدمت بهتر به آنها و مراقبت بهتر از آنها. عشق واقعی در اول قرنتیان 13: 4-8 به زیبایی توصیف شده است: «عشق صبور است ، مهربان است. عشق حسود نیست؛ عشق لاف نمی زند، از غرور متورم نمی شود، هیچ کاری نادرست انجام نمی دهد، به دنبال علاقه خود نیست، عصبانی نمی شود، به شَرّ مشکوک نمی شود، از بی عدالتی خوشحال نمی شود اما او به خاطر حقیقت همه چیز را بهانه می کند، همه چیز را باور دارد، به همه چیز امیدوار است، از همه چیز پشتیبانی می کند. عشق هرگز از بین نمی رود.»
واژۀ چهارم استورگه: Storge= στοργή
این واژه در کتاب مقدس موجود نیست ولی درفرهنگ زبان یونانی وجود دارد. این واژه از عشقی بنیادی سخن می گوید که ریشه در بُنِ هستیِ بشر دارد؛ مانند عشقی که مادر به فرزندش دارد، یا عشق به خانواده. درادییات و فرهنگ یونان باستان نوع دیگری از عشق ودوست داشتن وجود داشته که به ان خونیا یا خُنیا می گویند که می توان ان را در داستان های ایلیاد واُدیسه، اثر هومر مشاهده کرد.
تهیه، تنظیم و ترجمه از: استاد علی خیراندیش
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |