معرفی کتابهای کتاب مقدس: یوشع
یوشع Joshua
کتاب یوشع از جمله کتابهای تاریخی عهد قدیم است که از ۲۴ فصل و ۶۵۸ آیه تشکیل شده و بیان کننده یک دوره مهم تاریخی در طی دوران حیات اسرائیل است که همانا قوم برگزیده خداوند بودند. وقتی خداوند ابراهیم را فرا خواند، برنامه وی این بود که یک قوم خاص از نسل ابراهیم شکل دهد تا بواسطه آن کل جهان را برکت دهد (پیدایش ۱۲: ۱-۳). خداوند بر این اساس به ابراهیم وعده داد که نسل وی را کثیر خواهد ساخت و سپس به آنها سرزمینی برای خودشان خواهد داد. و خداوند ابراهیم را مطمئن ساخت که در زمان مناسب هر دو وعده را به تحقق خواهد رساند (پیدایش ۱۲: ۷؛ ۱۳: ۱۴-۱۷).
یوشع روایتی از فتح و تحقق این وعده برای قوم خداست. قوم اسرائیل بعد از سالها بردگی در مصر و ۴۰ سال سرگردانی در بیابان، سرانجام اجازه ورود به سرزمینی را یافتند که به پدران ایشان وعده داده شده بود.
نویسنده
دقیقا معلوم نیست چه کسی کتاب یوشع را نوشته است. بعضی از محققین بر این باورند که اغلب این کتاب بوسیله خود یوشع نوشته شده است. دیگران بر این باورند که این کتاب بعدها بوسیله یک مؤلف گرد آوری و به پایان رسیده است.
ممکن است بعضی از کاهنان اعظم از جمله العازار یا فینحاس پس از مرگ یوشع، نسبت به تکمیل و نگارش برخی از مطالب که در ارتباط با رویدادهای پس از فتح کنعان رخ داده است اقدام کرده باشند.
تحقق وعده
در طی دوران اقامت چهار صد ساله اسرائیل در مصر، خداوند اولین وعده خود را با افزایش تعداد جمعیت آنها به دو میلیون نفر تحقق بخشید. سپس بعد از یک دوره انتظار چهل ساله در شبه جزیره سینا، خداوند آماده بود تا آنها را تحت رهبری یوشع رهسپار ”سرزمین موعود“ (کنعان) نماید، و بدینسان دومین وعده خود به ابراهیم را مبنی بر اسکان دادن نسل او در سرزمین کنعان به ثمر برساند. کتاب یوشع شامل وصف حال تحقق دومین وعده خداوند است.
شکل دادن یک قوم تقریبا کار بسیار بیشتری نسبت به فقط کثیر کردن و فراهم نمودن سرزمین برای آنها دارد. خداوند قصد داشت که اسرائیلیها را برای خودش جدا ساخته تا از آنها یک قوم مقدّس بسازد و خدای ایشان باشد (پیدایش ۱۷: ۸). برای انجام چنین کاری، خداوند با ابراهیم عهدی را برقرار ساخت (پیدایش ۱۵: ۱۸-۲۱). این عهد بعدها با کل قوم اسرائیل در کوه سینا تجدید شد؛ عهد مبتنی بر این اصل بود که اگر چنانچه اسرائیلیها از خداوند اطاعت کنند، آنگاه خداوند آنها را قوم خود میساخت و آنها را به فراوانی برکت میداد (خروج ۱۹: ۵-۶).
تاریخ رویداد
از اینرو همانطور که کتاب یوشع آغاز میشود، اسرائیلیها دیگر به صورت یک قوم شکل یافته پدیدار میشوند؛ آنها دیگر وارد عهد با خداوند شده و به آنها شریعت و احکام خداوند داده شده است، این احکام به آنها نشان خواهد داد چطور همانند قوم مقدّس خداوند زندگی کنند. سپس آخرین مرحله آن، شامل تسخیر و اسکان در کنعان است که مبحث اصلی این کتاب را تشکیل میدهد.
کتاب یوشع از جایی آغاز میشود که کتاب تثنیه پایان یافته است: اسرائیلیها در شرق رود اردن اردو زده و منتظر فرمان عبور از رودخانه و ورود به کنعان هستند. رهبر آنها یوشع است که از طرف خداوند ماموریت یافته تا جانشین رهبر بزرگ موسی شود (تثنیه ۳۱: ۱۴، ۲۳).
تسخیر کنعان در حدود سال ۱۴۰۰ قبل از میلاد رخ داد. مطابق با اول پادشاهان ۶: ۱، چهارمین سال سلطنت سلیمان (۹۶۶ قبل از میلاد) مقارن با چهار صد و هجدهمین سال بعد از خروج بوده است. که تاریخ خروج را در حدود سال ۱۴۴۶ قبل از میلاد قرار میدهد. که پیروزی و فتح کنعان نیز چهل سال پس از آن رخ داد.
وقایع
وقایع کتاب یوشع، مدت زمانی در حدود ۲۵ سال را در بر میگیرد. که مدت زمان کوتاهی پس از مرگ موسی در حدود سال ۱۴۰۶ قبل از میلاد و پیش از دستور فتح کنعان شروع میشود؛ فتح کنعان در حدود هفت سال طول میکشد و متعاقب آن، آخرین خبر از یوشع در مورد مرگ وی است که حدوداً بیست سال بعد به وقوع میپیوندد. کتاب یوشع از اردوگاه قوم در کنار رود اردن شروع و در انتها با جمع شدن قوم و گوش فرا دادن به توصیههای نهایی یوشع به پایان میرسد.
در این کتاب ما شاهد افراد وفادار از قبیل راحاب و کالیب جنگاور، و شاهد سقوط شهر اریحا هستیم؛ ما همچنان شاهد عدم اطاعت و عواقب آن نیز هستیم: گناه عخان، و شکست از مردان عای را میبینیم، شاهد عدم توفیق برخی از اسباط اسرائیل در تصرف زمین هستیم چنانچه خداوند به آنها فرمان داده بود، و حتی یوشع را نیز میبینیم که بدون نظر خواهی از خداوند با جبعونیان صلح میکند.
می توان از یوشع، راحاب، عخان، العازار، و فینحاس به عنوان شخصیتهای اصلی این کتاب یاد کرد.
یوشع
یوشع جانشینی شایسته به جای موسی بود. او از زمان خروج از مصر در کنار موسی بود. او رهبری اولین نبرد اسرائیلیها را بعد از ترک مصر به عهده داشت (خروج ۱۷: ۸-۱۳). وقتی که موسی به بالای کوه سینا رفت و ده فرمان را از خداوند دریافت کرد او نیز با موسی به بالای کوه سینا رفته بود (خروج ۲۴: ۱۲-۱۳). وقتی موسی در ”خیمه اجتماع“ با خداوند رو در رو ملاقات نمود او نیز در آنجا باقی ماند (خروج ۳۳: ۱۱). یوشع به همراه کالیب یکی از دو جاسوسی بود که به اسرائیلیها اصرار نمود تا از خداوند اطاعت کرده و به کنعان حمله کنند، و آنهم درست در هنگامی که سایرین از حمله به کنعانیان ترسیده بودند (اعداد ۱۴: ۶-۹). به دلیل شجاعت و ایمان یوشع بود که خداوند او را به رهبری اسرائیلیها جهت ورود به سرزمین موعود برگزید.
تسخیر سرزمین موعود
این مهم است تا درک شود این خداوند بود که این سرزمین را فتح نمود. اسرائیلیها مردمانی تشنه به خون و سفّاک نبودند، قوم جنگ طلبی نبودند که به راحتی املاک سایر اقوام را تصرف کنند! از ابتدا این نقشه خداوند بود تا کنعان را به اسرائیلیها بدهد. و برای این منظور باید کنعانیان رانده میشدند.
به نظر خوانندگان امروزی ممکن است این غیر منصفانه به نظر بیاید. اما کنعانیان خودشان چنین سرنوشتی را برای خود رقم زده بودند: آنها قومی شریر و خدا نشناس بودند. در واقع خداوند به ابراهیم گفته بود قبل از اینکه نسل او وارد این سرزمین شود باید چهارصد سال سپری شود؛ آنها فقط بعد از اینکه گناه اموریان (کنعانیان) به اوج خود رسید میتوانند آن سرزمین را متصرّف شوند (پیدایش ۱۵: ۱۳-۱۶).
از اینرو، تسخیر کنعان در واقع جنگ مقدّس خداوند بود. خداوند جنگاوری است که بر علیه تمامی شریران و خدا ناشناسان وارد جنگ میشود (خروج ۱۵: ۳). اما در همان زمان، او خداوند محبت نیز هست؛ و فراهم نمودن سرزمینی برای خود اسرائیلیها، نشان محبت او میباشد. ما باید همیشه تعادل مابین تنفر خداوند از گناه و محبت او برای کسانی که از او اطاعت میکنند را حفظ کنیم؛ اینها هر دو از جنبههای لازم شخصیت خداوند هستند (خروج ۳۴: ۴-۷).
جمع بندی
خداوند قصد داشت تا یک سرزمین مقدّس برای یک قوم مقدّس تدارک ببیند، و او یوشع را به عنوان وسیلهای برای انجام چنین کاری برگزید. نام یوشع به معنی ”خداوند نجات میدهد“ است که شکلی یونانی از نام عیسی است؛ و عیسی بدین نام بود زیرا او امت خویش را از گناهانشان خواهد رهانید (متی ۱: ۲۱). کتاب عهد جدید در اصل به زبان یونانی نوشته شده است؛ اما کتاب عهد قدیم در اصل به زبان عبری نوشته شده است. پس نام یوشع شکلی عبری از نام عیسی میباشد.
بدینسان ما میتوانیم درک کنیم که یوشع پیشرو عیسی نیز بود. یوشع قوم خود را بسوی سرزمین موعود هدایت کرد که نمادی از رستگاری است. این زمین متعلق به اسرائیلیها بود چنانکه کلیسا متعلق به مسیحیان است: یک میراث، یک مکان برای آرمیدن، یک مکان رستگاری. اما مانند همیشه، یک شرط وجود دارد، الزامی برای باقی ماندن در این سرزمین وجود دارد؛ و این شرط اطاعت از فرامین خداوند است. نویسنده کتاب یوشع در ورای هر چیز دیگری بر این حقیقت تاکید کرده است: وقتی اسرائیلیها اطاعت میکردند، آنها پیروز میشدند، برکت مییافتند؛ اما وقتی آنها نا اطاعتی میکردند، آنگاه هم پیروزی و هم برکت را از دست میدادند.
برگرفته از وب سایت: www.razgah.com
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |