معرفی عهد جدید: بشارت به غیریهودیان (فصل چهاردهم)
معرفی عهد جدید
بشارت به غیریهودیان
در سال ۶۴ میلادی، یا در آن حدود، کلیسای انطاکیه به کلیسایی باثبات و فعال تبدیل شده بود. اعضاء کلیسا در مورد ایمان تعلیم مییافتند و در شهر به قدری معروفیت داشتند که نام مخصوصی پیدا کردند و مسیحی خوانده شدند و حتی به جایی رسیدند که عدهای از میان آنها مأموریت یافتند اعانات جمعآوری شده را برای قحطیزدگان اورشلیم ببرند. در جلسۀ عبادتی کلیسایی از روح خدا الهام یافتند که برنابا و سولس را برای مأموریت مخصوصی جدا سازند (۲:۱۳). در اطاعت از این هدایت روحالقدس، کلیسا برای این دو نفر دعا کرد و آنها را برای بشارت فرستاد.
قبرس
اولین محل خدمت جزیرۀ قبرس یا وطن برنابا بود (۳۶:۴). امکان دارد کلیسا به این ناحیه علاقۀ مخصوص داشته است زیرا بشارتدهندگان اولیه در انطاکیه عدهای اهل قبرس بودند (۲۰:۱۱). برنابا و سولس، و یوحنای ملقب به مرقس که معاون آنها بود، به کنیسهها رفتند و پیام جدید را موعظه نمودند. در مخالفتی که بین آنها و علیما برای جلب توجه والی به وجود آمد پولس توسط خدا به کار برده شد. وی جنبۀ شیطانی جادوگری علیما را تشخیص داد و او را علناً توبیخ نمود و مجازات الاهی را دربارۀ او اعلام کرد. والی که از این مجازات سریع متحیر شده بود «ایمان آورد» (۱۲:۱۳).
آماری در مورد نتایج فعالیتهای بشارتی در قبرس ذکر نشده است ولی یک تغییر مهم حاصل گردید. در اعمال ۲:۱۳ نام این دو نفر را «برنابا و سولس» ذکر مینماید و بدین طریق برنابا بر پولس برتری دارد و نام عبری پولس ذکر شده است ولی در اعمال ۱۲:۱۳ از «پولس و رفقایش» سخن به میان میآید و نام غیریهودی پولس ذکر میگردد. از آن به بعد پولس نقش اول را پیدا میکند. خدمت در قبرس نشان داد که پولس دارای استعداد رهبری است و پیشوای بلامنازع گروه است.
در این موقع دو واقعۀ دیگر روی داد. پولس از قبرس خارج گردید و به آسیای صغیر رفت و یوحنای مرقس گروه را ترک نمود و به اورشلیم مراجعت کرد. برای پولس این آغاز یک برنامۀ جهانی برای رسانیدن انجیل به سرزمینهای جدید بود. ولی کار یوحنای مرقس به منزلۀ انحراف از یک برنامۀ صحیح محسوب میشد. روشن نیست که جدا شدن وی از گروه به این علت بود که خویشاوند وی یعنی برنابا در مقام پایینتری قرار گرفته بود یا از مسافرت به آسیای صغیر میترسید و یا اینکه در مورد تعالیم مسیحی با پولس اختلاف عقیده داشت. در هر حال از ادامۀ مسافرت خودداری نمود و مراجعت کرد.
انطاکیه پیسیدیه
سخنرانی پولس در کنیسۀ انطاکیۀ پیسیدیه توسط لوقا به تفصیل ثبت گردیده است (اعمال ۱۶:۱۳-۴۳). از نظر سبک کلی به خطابۀ استیفان شباهت زیادی دارد زیرا مربوط است به خلاصۀ تاریخ رفتار خدا با قوم اسرائیل. موضوع اصلی در آیۀ ۲۳ معرفی شده است: «از ذریت او خدا بر حسب وعده برای اسرائیل نجاتدهنده یعنی عیسی را آورد». تشریح موضوع با موعظۀ رسولان در بابهای اول کتاب اعمال تفاوت زیادی ندارد ولی وقتی پولس به پایان موعظه خود میرسد نکتۀ جدیدی معرفی مینماید:
«پس ای برادران عزیز، شما را معلوم باد که به وساطت او به شما از آمرزش گناهان اعلام میشود و به وسیلۀ او هر که ایمان آورد عادل شمرده میشود از هر چیزی که به شریعت موسی نتوانستید عادل شمرده شوید» (۳۸:۱۳و۳۹).
هر چند پطرس دربارۀ رستاخیز مسیح و آمرزش توسط وی موعظه کرده بود (۳۲:۲و۳۶و۳۸و۱۵:۳و۱۹و۳۰؛۵و۳۱و۴۰:۱۰و۴۱و۴۳)، ولی تا این موقع کسی به این صراحت اعلام نکرده بود که انسان میتواند به وسیلۀ ایمان در حضور خدا عادل شمرده شود. عادل شدن یعنی اینکه خدا انسان را عادل و پاک اعلام نماید. وقتی گفته میشود که انسان فقط به وسیله ایمان میتواند در حضور خدا از نجات خود اطمینان داشته باشد، مفهوم آن این است که اجرای شریعت موسی بیفایده و غیرضروری است. این یک پیشرفت شجاعانه در بیان حقایق مربوط به مسیح محسوب میگردد.
این امر دو نتیجۀ فوری داشت. موعظۀ پولس موفقیت بینظیری پیدا کرد زیرا «در سبت دیگر قریب به تمامی شهر فراهم شدند تا کلام خدا را بشنوند» (۴۳:۱۳). از طرف دیگر، مخالفت یهودیان بسیار شدید گردید و به حسادت و کفر گفتن انجامید (۴۵:۱۳) نتیجۀ نهایی این بود که پولس اعلام داشت که به سوی امتها خواهد رفت (۴۶:۱۳) و عدهای از آنها ایمان آوردند (۴۸:۱۳). امتها، نه یهودیان، هستۀ مرکزی کلیسای انطاکیۀ پیسیدیه را تشکیل دادند.
ایقونیه، لستره، دربه
همین وضع در شهر ایقونیه، که در جنوب شرقی انطاکیه قرار داشت، تکرار شد. در آنجا در داخل کنیسه یک کلیسای قوی به وجود آمد ولی اختلاف عقیده به قدری شدت یافت که واعظان از شهر رانده شدند و به شهرهای لستره و دربه پناه بردند.
در لستره پولس با بتپرستان روبرو شد. کاهن مشتری (۱۳:۱۴) وقتی دید که پولس یک لنگ مادرزاد را شفا داد و به تصور اینکه پولس و برنابا خدایانی هستند که به زمین آمدهاند، در صدد بر آمد برای آنها قربانی بگذارند. عکسالعمل و اعتراض شدید و توأم با ترس پولس در مقابل این خطا نشان میدهد که وی در برابر طرز فکر بتپرستان که از حقایق عهدعتیق بیخبر بودند چه موضعی داشته است. پولس و برنابا توجه مردم را به سوی خدای واحدی جلب کردند که «از آسمان باران بارانید و فصول بارآور بخشید» (۱۷:۱۴) زیرا این حقیقت صرفنظر از طرز فکر رسمی دربارۀ خدا مورد قبول این روستاییان ساده بود.
اقامت آنها در لستره بر اثر ورود یهودیان آشوبگری که از انطاکیۀ پیسیدیه و ایقونیه آمده بودند، خاتمه یافت زیرا این یهودیان مردم بیاطلاع و دمدمی مزاج را متقاعد ساختند که پولس یک مُبلغ خطرناک است. در نتیجه پولس سنگسار شد و او را از شهر بیرون کشیده تصور کردند که مرده است ولی او به هوش آمد و برای موعظه به شهر دربه رفت. پولس و برنابا در آن شهر عدهای ایماندار جمع کردند و کلیسایی تأسیس نمودند و آنها را تقویت و سازمان دادند. سپس به انطاکیۀ سوریه مراجعت کرده گزارش دادند که خدا با آنها چه کارهایی کرده و چگونه «دروازۀ ایمان را برای امتها باز کرده بود» (۲۷:۱۴).
هر چه دربارۀ اهمیت این مسافرت بگوییم باز کم است. این مسافرت مقام پیشوایی پولس را در کلیسا روشن ساخت و او را در ردیف رسولان قرار داد (با غلاطیان ۷:۲-۹ مقایسه شود). همچنین به تربیت و آموزش یوحنای مرقس کمک کرد هر چند وی شکست خورد. احتمالاً تماس او با تیموتائوس در این مسافرت حاصل گردید زیرا پولس سالها بعد در نامۀ خود به تیموتائوس به این دیدار اشاره میکند (۲تیموتایوس ۱۱:۳). مهمتر از همه اینکه این مسافرت طرز فکر کلیسا را در مورد خدا تغییر داد زیرا بر اثر تجارب حاصله در این مسافرت به این نتیجه رسید که عادل شدن در حضور خدا به وسیلۀ ایمان امکانپذیر است.
برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |