مریم، مادر عیسی مسیح، نشانه ای از الله
مریم باکره
نشانهای از الله
یک آیتالله راستین
هرکه قرآن را بهدقت بخواند در آن آیات منحصر به فرد و بیانات هیجان انگیزی درباره مسیح و مادرش مییابد.
«و مریم را یاد کن که ناموس خود را حفظ کرد و ما از روح خود در او دمیدیم و او و پسرش را برای افراد بشر نشانهای (عبرتی) قرار دادیم» (سوره انبیا 21: 91).
در فهرست پیامبران عهد عتیق، مریم باکره در اوج پایانی قرار دارد (سوره انبیا 21: 50- 91). مریم شخصیت برجستهای است؛ زیرا از طرف خداوند صدایی شنید و مکاشفهای دریافت نمود. علاوه بر این، روحِ الله در او حلول کرد و مسیح از وی متولد شد. به همین جهت است که قرآن او را «آیتی از الله» میخواند، که نَه تنها برای این جهان بلکه برای فرشتگان و دیوهای عالم دیگر نیز این موضوع صدق میکند. روحِ الله در مریم انسان شد! از این جهت، پسرش قدرت داشت که دیوها را از دیوزدگان اخراج نماید، بیماران را شفا دهد و توبهکاران را بیامرزد، و پارساشدگان را با روح الله مسح نماید. مسیح در دنیای فاسد ما بدون هیچگونه لکه گناه، از روحالقدس متولد شد. مریم آن سوراخ سوزنی بود که الله، مسیح را از طریق او به جهان فرستاد. به همین جهت سوره 19 «سوره مریم» خوانده شده است.
امری شگفتانگیز است که مریم یگانه زنی است که نامش درقرآن ذکرشده است. نام مادر محمد و نام زنهای او در قرآن نوشته نشده است. در مورد زنان دیگر که در قرآن به آنها اشاره شده ، فقط با ذکر نام شوهرشان شناخته شدهاند – مثلاً زن عمران و زن فرعون. در رابطه با خویشاوندان و پسر مریم و شیوه زندگیاش سزاوار است که مطالعه دقیقی به عمل آید.
خاندان مریم بر طبق نوشته قرآن
در مورد پدرش «عمران»، چنین میخوانیم که الله وی را به همراه آدم و نوح و ابراهیم از میان مردان دیگر انتخاب فرمود، و اینکه این امتیاز را به نسل وی تفویض خواهد نمود و آخرالعمر به مریم و پسرش خواهد بخشید. «خدا آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برگزید، فرزندانی که از همدیگر هستند، خدا شنوا و داناست» (سوره آل عمران 3: 33- 34).
بر طبق قرآن زن عمران حامله بود، و طفلی را که در رحِم داشت به عنوان هدیه قبل از تولدش نذرِ الله نمود. ولی هنگامی که طفل به دنیا آمد دختر بود و مادرش افسوس خورد و نامش را مریم یعنی «تلخ» نهاد، زیرا میدانست که بر طبق قرآن نوزادِ دختر نصف ارزش پسر را دارد (سوره بقره 2: 282 و سوره نسا 4: 11). با وجود این تحقیر، آن زن، دختر نوزاد خود را به دنیا آورد و تحت محافظت خدای قادر مطلق قرار داد، تا وی و پسرش از هرگونه نفوذ شیطانی محفوظ بمانند.
«وقتی را یادآوری کن که زن عمران گفت خداوندا، من فرزندی که در شکم دارم نذر خدمت تو کردهام، آن را از من بپذیر. چون تو شنوا و دانایی. چون وضع حمل کرد گفت: خداوند، من دختر زاییدهام و پسر مثل دختر نیست، و اسم او را مریم گذاشتم و او و فرزندش را از شر شیطان رجیم (رانده شده) در پناه تو قرار دادم. در صورتی که خدا بهتر میدانست که او چه زاییده» (سوره آل عمران 3: 35- 36).
اهالی دهکدهای که مریم در آن زندگی میکرد، بعداً او را دختر عمران (سوره تحریم 66: 12) و خواهر هارون خواندند (سوره مریم 19: 28). این خصوصیات به ما کمک میکند تا رابطه او را با خاندانش در تورات پیدا کنیم. در کتاب اعداد میخوانیم که نام پدرش عمرام و نام مادرش یوکابد و نام برادرانش هارون و موسی بود. «اما قهات، عمرام را آورد. و نام زن عمرام، یوکابد بود، دختر لاوی که برای لاوی در مصر زاییده شد و او برای عمرام، هارون و موسی و خواهر ایشان مریم را زایید» (اعداد 26: 58- 59).
در تورات سه واقعه برجسته در زندگی مریم دختر عمرام ذکر شده است:
1- مریم با کمک مادرش یوکابد، برادر کوچکتر خود موسی را نجات داد، و این در زمانی بود که فرعون دستور داده بود هر نوزاد پسر از طایفه یعقوب را بکُشند. سپس مادر او قایقی (سبد کوچکی) از نی برایش بساخت، و آن را با قیر اندود کرد، و طفل را در آن نهاد و او را در کنار رودخانه قرار داد. خواهرش از دور ایستاد، تا بداند بر سر او چه واقع خواهد شد. آنان موسی را عمداً در جایی پنهان کردند که دختر فرعون برای آبتنی به آنجا میآمد. و زمانی که کنیزانش در کنار رودخانه قدم میزدند، آنها ناگهان سبد را در میان نیزار و طفل را در آن دیدند. شاید از گرسنگی و تشنگی گریه میکرد. کنیزان سبد را نزد دختر فرعون بردند، و او دلش به حال طفل بسوخت و متوجه شد که یکی از اطفالِ طرد شده عبرانیان است. آنگاه مریم ، خواهر موسی، نزدیک شد و با مهربانی پرسید: «آیا پرستاری برای این طفل میخواهید؟» دختر فرعون دستور داد که فوراً چنین پرستاری را بیاورند. مریم به سرعت نزد مادرش رفت تا او را بیاورد. دختر فرعون موافقت کرد که طفل را به دست یوکابد بسپارد و بابت پرستاری وی نیز مزدی پرداخت نمود. شاهزاده مصری آن طفل را به فرزندی پذیرفته بود و میخواست او را تربیت نماید. بدین طریق موسی به خاندان فرعون پیوست و به بهترین تعلیم و تربیتِ موجود در دره رود نیل نائل شد. (خروج 2: 1-10 و سوره قصاص 28: 11- 13).
2- مریم و همه فرزندان یعقوب توسط خداوند از دست سربازان فرعون نجات یافتند. آبهای یکی از شاخههای دریای سرخ توسط توفان شدید به کنار رفت و پناهندگان از دریای خشک عبور کردند. وقتی آب دریا به جای خود برگشت، تمام لشکر فرعون غرق شد. بعد از این نجات عظیم، موسی در حضور قوم خود شروع به ستایش خداوند نمود. مریم نیز دف را به دست گرفته آغاز سراییدن و تمجید خداوند و نجات دهنده نمود. بدین گونه مریم برای همه زنان در نماز سمّتِ امام را داشت (خروج 15: 20- 21).
3- وقتی موسی با یک زن سیاه پوست حبشی بیگانه ازدواج کرد، مریم و هارون به مخالفت با او برخاستند. شاید موسی فکر میکرد که میتواند بدون تبعیض بر همه طوایف فرمانروایی کند. خداوند مریم را تنبیه کرد به طوری که او مبتلا به جذام شد. ولی موسی برای خواهر سرکش خود دعا کرد، و او بعد از هفت روز توبه و انزوا در بیابان، شفا یافت (اعداد 12: 1- 15).
زکریا کیست؟ آیا او پدرخوانده مریم است؟
در کتاب قرآن میخوانیم که الله مریم را با لطف خود پذیرفت، زیرا او در نماز وفادار بود. زکریا، پدرخوانده او، سرپرستی او را به عهده گرفت: «خداوندش او را (یعنی مریم را) با بهترین وجه قبول کرد و او را به خوبی پروراند و خدا سرپرستی او را به زکریا سپرد. هرگاه زکریا وارد محرابش میشد غذایی پیش او مییافت. زکریا به او گفت ای مریم این غذا از کجا برایت آمده ؟ او گفت این از جانب خداست. چون خدا به هر کس که بخواهد بدون حساب روزی میدهد» (سوره آل عمران 3: 37).
از اینجا و از آیات دیگر قرآن روشن میگردد که محمد درباره یک مریم دیگر یعنی مادر مسیح سخن گفته است. مریم خواهر هارون نخست در مصر زندگی میکرد، سپس با قوم خود به بیابان فرار کرد و 1350 سال قبل از مسیح در بیابان درگذشت (اعداد20: 1). مریم نخست از طایفه لاوی بود، که طایفه کاهنان اسراییل میباشد. مریم مادر مسیح صدها سال بعد از آن ، در زمان زکریا میزیست که در دوران حکومت رومیها به سمّت کاهن معبد اورشلیم خدمت میکرد. این مریم دوم نیز از طایفه لاوی بود زیرا الیزابت زن زکریا از تبار هارون بود (و مانند موسی به طایفه لاوی تعلق داشت، خروج 6: 16-20) و مریم مادر مسیح از خویشاوندان این الیزابت بود ( به لوقا 1: 5 و 36 رجوع فرمایید). بنابراین، مریم دوم که مادر مسیح باشد، مانند خواهر هارون، به همراه موسی از مصر فرار نکرد، و به همراه قوم خود در صحرای سینا سفر نکرد. او به فاصله یک صد کیلومتر شمال اورشلیم در ناصره ، شهری از جلیل به سر میبرد. در بیانات محمد این دو زن یک نفر هستند.
علیرغم پیری، زکریا پدر یحیی شد،که همان یحیی تعمیددهندهای است که راه را برای پسر مریم مهیا ساخت. زمانی که این یحیی پسر زکریا در مقابل هیرودیس پادشاه ایستاد و او را به سبب زناکاریاش توبیخ نمود، به دستور پادشاه آن نبی را که در بیابان ندا میکرد، به زندان انداختند و سپس سرش را از تن جدا کردند (سوره آل عمران 3 : 38 – 41 و سوره مریم 19: 3- 15 و لوقا 1: 5- 80 و غیره).
واقعه شگفتانگیز در زندگی مریم باکره
بر طبق قرآن فرشتگانِ الله در سر نماز بر مریم ظاهر شده و پیامی آسمانی به وی ابلاغ کردند:
«زمانی را یادآوری کن که فرشتگان به مریم گفتند ای مریم، خدا تو را برگزیده و پاک کرده و تو را بر زنان عالم برتری داده است. ای مریم از خداوندت اطاعت کن و سجده کن و با رکوع روندگان به رکوع برو» (سوره آل عمران 3: 42- 43).
در این آیه محمد به وضوح گواهی میدهد که مریم بهترین زن این دنیا و دنیای دیگر است. او یگانه زنی است که برای همه زنان مسلمان، نمونه و امام گشت. برطبق قرآن، او در ذاتِ خـود پاک نبود، ولی الله وی را با
انتخاب و فراخواندن پاک نمود.
جبرییل فرشته (و سایر فرشتگان) در قرآن ، به ناگاه بر مریم ظاهر شده و این آیه برجسته را اعلام نمودند: «هنگامی که فرشته گفت ای مریم، خدا تو را به کلمهای از جانب خودش بشارت میدهد. اسم او مسیح، عیسی ابن مریم است که در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان خداست» (سوره آل عمران 3: 45).
بعد از دریافت این مکاشفه مریم هراسان شد و به خدای رحیم پناه برد تا از این پیامآور عجیب محفوظ باشد (سوره مریم 19: 19). ولی فرشته به ندای خود ادامه داد و تأکید نمود که مأموریت ویژهای دارد تا به مریم پاکترین فرزند را عطا کند. مریم از قبول این وعده امتناع نمود و اقرار کرد که دست هیچ مردی به او نرسیده است: «مریم گفت چه طور من میتوانم پسری داشته باشم در صورتی که دست بشری به من نرسیده و آدم بدکاری نبودهام؟» (سوره مریم 19: 20).
اگر کسی به دقت گفتگوی جبراییل و مریم را که در قرآن آمده است موشکافی کند این اصول چشمگیر را خواهد یافت:
* مریم باکره مستقیماً با جبراییل سخن گفت، که همانا فرستاده خدا بود، و او به مریم پاسخ داد؛ بنابراین در قرآن مریم نبیه شمرده شده است، زیرا از جانب خدای قادر مطلق الهام یافته است. علاوه بر این، الله کلمه خود را در وی قرار داد و او را برای همه موجودات آیت گردانید.
* الله شخصاً به مریم مژده داد که مسیح از او متولد خواهد شد. چه کسی جرأت دارد که نگذارد الله سخن بگوید و الهام ببخشد؟ الهام او نه به صورت تهدید، یا هشدار یا فرمان بیان شد، بلکه به صورت مژده تولد «کلمة الله» که در مسیح تجسم یافت.
* مریم باکره نتوانست بلافاصله راز این خبر را درک نماید. او ادعای بچه دار شدن را رد کرد. مریم گواهی داد که باکرهای پاک است و هرگز دست مردی به او نرسیده، و مورد تجاوز واقع نشده است. کتاب قرآن و همچنین انجیل هر دو باکره بودن مریم مادر مسیح را تأیید میکند.
* فرشته در کتاب انجیل برای مریم چنین توضیح داد: «نزد خدا هیچ امری محال نیست» (لوقا 1: 37). بر طبق نوشته قرآن، الله خودش در مریم دمید تا اینکه فرزندی بدون گناه و بسیار پاک به دنیا آورد ( سوره نسا 4: 171 و سوره مریم 19: 19 و سوره انبیا 21: 91 و سوره تحریم 66: 12).
نامها و لقبهای مسیح که به مریم ابلاغ شد
اولین نام مسیح که در این مکاشفه قرآن (سوره آل عمران 3 : 45) ذکر شده «کلمة الله» است. پسر مریم مانند سایر انبیا یک نبی معمولی نبود، زیرا از یک پدر دنیوی متولد نشده بود. او از کلمة الله تولد یافت و کلمه تجسم شده الله «روح الله بود که در جسم راه میرفت» و به صورت انسان درآمده بود (سوره نسا 4: 171). بعضی از علما در مورد این حقیقت شک کردهاند. لیکن قرآن و انجیل هر دو متفقاند که کلمه و روحِ الله در پسر مریم جسم گردید. او کلمه متحرک و روح دیدنی الله است. در ذات او قدرت کامل کلام الله ساکن است: یعنی قدرت خلاقه، رحمت شفابخش، اقتدار آمرزش گناهان، رحم و شفقت او برای تسلی شخص غمگین، قدرت او برای تبدیل فرد فاسد، و حق او برای داوری همه گناهکاران.
مسیح بر طبق آنچه میگفت زندگی میکرد. بین سخنان و اعمالش فرقی نبود. او بیگناه به دنیا آمد و بدون لکه گناه و پاک باقی ماند. خواست الله در ذات او آشکار بود. هر که سخنان او را حفظ کند و در مورد آیاتش تفکر نماید از قدرت خالق پاک برخوردار خواهد شد.
مسیح یعنی مسح شده
عنوان دوم پسر مریم بر طبق گفته جبرییل، مسیح است که به معنای کسی است که با روح و قدرت الله مسح شده است. در کتاب عهد عتیق، پادشاهان و کاهنان و انبیا با روغن شادمانی درحکمِ نشانه ظاهریِ دریافت قدرتِ روحالقدس مسح میشدند تا بتوانند مأموریت خود را انجام دهند. لقب مسیح به معنای کسی است که با روحالقدس مسح شده است، و در این خصوص پسر مریم در شهر ناصره درباره خود چنین گواهی داد: «روح خداوند بر من است ، زیرا مرا مسح کرده تا فقیران را بشارت دهم، و مرا فرستاده تا رهایی را به اسیران ، و بینایی را به نابینایان اعلام کنم، و ستمدیدگان را رهایی بخشم، و سال لطف خداوند را اعلام نمایم» (لوقا 4: 18- 19).
مسیح کسانی را با روح قدوس خودش مسح مینماید که به گناه و شرارت خود پی میبرند، آن را اعتراف میکنند، و به کفاره نیابتی او ایمان میآورند. او به گناهکارانِ توبه کار این امتیاز را میدهد که از وی این مسح روحانی را بطلبند، زیرا مسیح آمد تا گناهکارانِ گمراه را حیاتی نو ببخشد. اگر به او اعتماد کنند، قادر است آنان را تقدیس نماید. آنگاه از حیات خود در آنها ودیعه میگذارد و با قدرت روحانی آنان را حمایت مینماید تا بتوانند خدمت مؤثری انجام دهند.
عیسی
نام پسر مریم «عیسی» است. بعضی از محققان میگویند که این اسم از تلفظ سریانی کلمه عیسی در زبان آرامی گرفته شده است. در هر صورت انجیل میگوید که جبراییل فرشته به یوسف، پدر خوانده عیسی، دستور داد که نوزاد را «عیسی بنامد زیرا او قوم خود را از گناهانشان نجات خواهد بخشید» (متی 1: 21). این نام منحصر به فرد، 975 بار در کتاب عهد جدید دیده میشود. الله در وجود پسر مریم طهارت کاملی را برای همه مردمان از تمام گناهانشان، و رستگاری از غضب الهی را در روز داوری، مهیا ساخته است. عیسی به دنیا آمد تا به جای همه مردمان بمیرد و کفارهاش موجب تبرئه همه کسانی بشود که بر او ایمان میآورند. جایگزینی برای گناهکاران رازی است که در نام عیسی نهفته است. او به همین جهت به دنیا آمد. هر کسی که نجات مسیح را میپذیرد که برای همه مردم مهیا شده است، خداوند او را به رایگان تقدیس میکند. در نام عیسی است که ما نقشه عظیم خدا را برای پارسا شمردن و تجدید حیات جهان کشف مینماییم. این نام بی نظیر، حاوی قدرت اجرایی تمام جزئیات این نقشه نیز میباشد.
پسر مریم
چهارمین لقب مسیح در این آیه «پسر مریم» است که در واقع به ُحجب و حیا مربوط میشود. نام پدر او
ناشناخته بود؛ بنابراین، او را به نام مادر خواندند. قرآن چند بار مریم باکره را تبرئه میکند و گواهی میدهد که تولد فرزندش با رضایت و خرسندی الله صورت گرفته است، و در این خصوص مسیح در کتاب قرآن چنین میفرماید: «سلام بـر من روزی که زاییده شدم و روزی که بمیرم و روزی که زنده شـوم» (سوره مریم 19: 33).
سلام الهی بر مریم و بر پسر او از روز تولدش تا رستاخیزش قرار داشت. همچنین قرآن دو بار گواهی میدهد که دست کسی به مریم نرسیده و او بیعفت نبوده است. ولی الله روح قدوسش را در او دمید؛ زیرا مریم بکارت خود را حفظ نموده بود. مسیح پدر جسمانی نداشت ولی خدای قدوس کلمه و روح خود را در مریم قرار داد.
از روی این حقیقت است که ما حق داریم پسر مریم را ، پسری از روحِ الله یا پسر روحانی الله بخوانیم، بدون اینکه رابطه جسمانی مطرح باشد. هرگونه تماس جسمانی کاملاً از فکر به دور است. از آنجا که این لقب به دشواری از طرف اقوام سامی پذیرفته میشد، قرآن او را پسر مریم میخواند. ولی روحالقدس، زندگی، مرگ و رستاخیز عیسی را در سلامتی الهی محفوظ داشت. پسر مریم میخواهد افتخار سهیم شدن در مقام فرزندی روحانی خدا را که حق اوست به ما نیزعطا فرماید و ما را تقدیس نماید تا آماده پذیرفته شدن از سوی خدا باشیم؛ به شرطی که دلهای خود را به روحِ محبتِ مقدسِ او باز کنیم.
او در این دنیا و دنیای دیگر حرمت بسیار دارد
علاوه بر چهار لقب مذکور در فوق، کتاب قرآن مسیح را در حکم کسی یاد میکند که در این دنیا و دنیای آینده بسیار مورد احترام است. بیش از دو میلیارد مسیحی و بیش از یک میلیارد مسلمان در تمام دنیا آن کسی را که از روح الله مولود شده است احترام مینمایند. فروتنی، محبت، پاکی و ملایمتِ وی بسیاری از حقجویان را مجذوب و تحت تأثیر قرار داده است. ولی ما فقط تا آن حد میتوانیم به سیرت عالیِ وی پی ببریم که مثل او متبدل شویم. کتاب تورات آن کسی را که از روح خدا متولد شده است «بنده خداوند» میخواند زیرا او بود که ما را با خدای قدوس آشتی داد و صلح دایمی را با خدا برقرار نمود.
عیسی در انجیل چنین تعلیم میدهد:
«زیرا هر که خود را بزرگ سازد، پست خواهد شد و هر که خویشتن را فروتن سازد، سرافراز خواهد گردید» ( متی 23: 12).
«چنانکه پسر انسان نیز نیامد تا خدمتش کنند بلکه آمد تا خدمت کند و جانش را چون بهای رهایی به عوض بسیاری بدهد» (متی 20: 28).
فرشتگان آسمانی پسر مریم را برای کفارهاش میستایند. او دنیا را با خدای قدوس آشتی داد و راه را به سوی الله یعنی پدر روحانی ما باز کرد. هیچکس قادر نیست بر طبق شرایط خویش وارد قلمرو سلامتی الهی شود. این کار فقط از طریق پسر مریم ممکن است، زیرا او در این دنیا و دنیای آینده بسیار مورد احترام میباشد.
او یکی از مقربین درگاه الله است
خدای قادر مطلق، پسر مریم را نزد خود برافراشت زیرا او مهربان، رحیم و صبور بود و کفاره بسیاری را فراهم ساخت. قرآن در دو مورد گواهی میدهد که مسیح زنده است و نزد الله به سر میبرد! (سوره آل عمران 3 : 55 و سوره نسا 4: 158). مرگ نمیتوانست بر او تسلط یابد، زیرا او بدون گناه زیست و بر دشمنِ زندگی غلبه یافت. پسر مریم در ذات خود حیات جاویدان دارد و روح خود را به هر کسی که بر وی اعتماد کند تقدیم مینماید.
بر طبق قرآن، الله شخصاً با مسیح سخن میگوید و بلافاصله پاسخش را میدهد (سوره مائده 5 : 110-118). پسر مریم برای پیروانش در درگاه الله، یگانه شفیع، واسطه و نجات دهندهای است که کفاره را تهیه کرده است. او هرگز نخواهد مرد و برای همیشه زنده است، زیرا او کلمه و روحِ الله است. او به جایگاه قبلی خود بازگشته است. مسیح، پیروان وفادارش را به سوی خود جذب میکند و غرور آنان را به تواضع و خودخواهیِ آنان را به خدمتِ نیازمندان مبدل میسازد. او آنان را نزد الله خواهد آورد. آیا شما طرفدار او یا مخالفش هستید؟
سرود حمد مریم
بر طبق روایت انجیل، بعد از اینکه جبراییل فرشته به مریم اسرار تولد پسرش را توضیح داد و به وی اسم بینظیر، لقب و صفاتش را آشکار ساخت، مریم در اطاعتِ ایمانی که داشت با نقشه نجاتی که خداوند طرح کرده بود موافقت کرد (لوقا2: 34 – 38).
سپس مریم باکره با شتاب به خانه زکریای کاهن و همسرش الیزابت رفت که علیرغم سن زیادی که داشت به لطف خداوند حامله شده بود. در آنجا مریم خداوند را ستایش کرد و با سرود معروفش که میلیونها نفر در دعاهایشان تکرار میکنند حمد گفت. کلمات این سرود، تفکر عمیق او را نسبت به کتابهای مقدس خاطر نشان میسازد. او ذات خداوندِ عهد و راههای عادلانه او را نسبت به مردم تصدیق کرد و در نتیجه او را پرستش نمود و سرایید:
46 جان من خداوند را میستاید
47 و روحم درنجات دهندهام خدا، به وجد میآید،
48 زیرا بر حقارت کنیز خود نظر افکنده است.
زین پس، همه نسلها خجستهام خواهند خواند،
49 زیرا آن قادر که نامش قدوس است،
کارهای عظیم برایم کرده است.
50 رحمت او ، نسل اندر نسل،
همه ترسندگانش را در بر میگیرد.
51 او به بازوی خود، نیرومندانه عمل کرده
و آنان را که در اندیشههای دل خود متکبرند،
پراکنده ساخته است؛
52 فرمانروایان را از تخت به زیر کشیده
و فروتنان را سرافراز کرده است؛
53 گرسنگان را به چیزهای نیکو سیر کرده
اما دولتمندان را تهی دست روانه ساخته است.
54 او رحمت خود را به یاد آورده،
و خادم خویش اسراییل را یاری داده است،
55 همانگونه که به پدران ما ابراهیم و نسل او وعده داده بود
که تا ابد چنین کند.
(انجیل لوقا 1: 46- 55)
«فرشته گفت: ای مریم ، خدا تو را به کلمهای از جانب خودش بشارت میدهد. اسم او مسیح عیسی ابن مریم است که در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان خدا است»
(سوره آل عمران 3: 45 )
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |