ماهیت و سبک های نگارشی کتاب مکاشفه یوحنای رسول
کتاب مکاشفه اگر چه جزو کتب رسمی و الهامی است، اما زمانی که آن را می خوانیم درک آن برای ما مشکل است. در بعضی از قسمتها نویسنده کاملاً واضح و صریح سخن می گوید: “من یوحنا که برادر شما و شریک در مصیبت و ملکوت و صبر در عیسی مسیح هستم به جهت کلام خدا و شهادت عیسی مسیح در جزیره مسمی به پطمس شدم”(1: 9). او کتاب خود را مخاطب به هفت کلیسای شناخته شده و با توجه به شرایطی که در قرن اول وجود داشته است می نویسد. اما در همان حال کتاب پر از نمادهای گوناگون است و بعضی دیگر مبهم هستند(دو شاهد 11:1-10). مشکل اصلی در تفسیر کتاب مکاشفه نمادهای مختلفی است که در آن بکار رفته و همچنین این واقعیت که وقایع زمان آینده را در زمینه و شرایط و اوضاع قرن اول ارائه می دهد. پاسخ دادن به تمام نکات مبهم و پیچیده مکاشفه امکان پذیر نیست. تا به حال کتابهای بسیاری درباره مکاشفه نوشته شده است. اما باز هم درک و تفسیر کتب مکاشفه مشکل است. همانند قسمت های مشکل در رسالات در ارتباط با کتاب مکاشفه نیز باید از هر گونه تعصب و یک بعدی نگاه کردن به موضوع اجتناب کرد، چون حداقل پنج تفسیر مهم درباره آن وجود دارد. متأستفانه اکثر کتابهایی که در ارتباط با مکاشفه نوشته شده اند قبل از اینکه به تأویل بپردازند فوری وارد تعبیر شده اند.
ماهیت مکاشفه
همانند سایر کتب کتاب مقدس کلید اصلی برای تفسیر صحیح مکاشفه، شناخت سبک ادبی آن است. در کتاب مکاشفه سه نوع سبک ادبی بکار رفته است: مکاشفه ای(Apocalypse)، نبوتی و رساله ای. سبک مکاشفه ای امروز دیگر بکار نمی رود. درباره سایر سبکها از قبیل رساله ای، شعر، امثال و روایت اگر چه مثالهای ما با نمونه های کتاب مقدسی متفاوت است، اما با این وجود یک شناخت اساسی و بنیادی از آنها داریم ولی سبک مکاشفه ای کاملاً برای ما نامأنوس است. بنابراین مهم است که ابتدا با این نوع سبک ادبی و نحوه کاربرد آن آشنا شویم.
سبک مکاشفه ای(آپوکالیپس)
کتاب مکاشفه در میان سایر کتبی که در طی سالهای 200 قبل از میلاد تا 200 میلادی به این سبک نوشه شده اند و یهودیان و مسیحیان با آنها آشنایی داشتند، کتابی منحصر بفرد است. چرا که بر خلاف سایر کتابهای مکاشفه ای، الهامی می باشد. با وجود این، کتب مکاشفه ای دارای خصوصیات مشترک زیر می باشند:
- سرچشمه اصلی سبک مکاشفه ای را کتابهای نبوتی عهد عتیق به ویژه کتابهای حزقیال، دانیال، زکریا و قسمتهایی از اشعیا تشکیل می دهند. موضوع کتابهای مکاشفه ای همانند بعضی از قسمتهای کتب نبوتی در ارتباط با داوری و نجات است. اما سبک مکاشفه ای در زمان جفاها و مخالفت های شدید پدید آمدند.
- بر خلاف کتب نبوتی، کتب مکاشفه ای از همان ابتدا جزو آثار ادبی می باشند. انبیا در واقع سخنگویان یهوه بودند که کلام آنها بعداً نوشته شد و سپس در یک کتاب جمع آوری گردید. اما مکاشفه یک نوع سبک ادبی است. این سبک از ساختار و شکل خاصی برخوردار می باشد. برای مثال به یوحنا گفته می شود: “بنویس چیزهایی را که دیدی”(1: 19)، در صورتی که انبیا آنچه را دیده بودند و یا به آنها گفته شده بود، بیان می کردند.
- بیشتر مطالب این سبک به شکل خواب و رویا است و زبان آن رمزی و نمادین می باشد. بنابراین در اکثر کتب مکاشفه ای صنایع ادبی وجود دارد تا به ظاهر نشان بدهد که مطالب گفته شده مربوط به زمان های آینده است. مهم ترین این صنایع استقاده از “اسم مستعار” است. به این صورت که اسم یک شخصیت قدیمی بعنوان نویسنده کتاب معرفی می شدکه به او گفته شده بود کتاب را برای روزهای آینده “مختوم” نماید، البته منظور از “روزهای آینده” همان دوران نویسنده اصلی کتاب است.
- تصاویری که در سبک مکاشفه ای دیده می شود بیشتر خیالی است تا واقعی. اما انبیا و مسیح نیز از زبان تمثیل و نماد استفاده می کردند با این تفاوت که اکثر نمادها و تصاویر واقعی بودند. برای مثال:نمک(متی 5: 13)، لاشه و کرکسان(لوقا 17: 37)، کبوتر ساده دل و بی فهم(هوشع7: 11) و قرص نان نیم پخته(هوشع 7: 8). اما اکثر تصاویر در سبک مکاشفه ای خیالی است. برای مثال: وحشی با هفت سر و ده شاخ (مکاشفه 13: 1)، زنی که آفتاب را برتن داشت (مکاشفه 12: 1) و ملخهایی با دم هایی مانند عقرب و سری شبیه انسانها (مکاشفه 9: 10).
- کتب مکاشفه ای چون از جنبه ادبی برخوردار بودند، از سبک معینی پیروی می کردند. وقایع و زمانها بصورت تقسیم بندی شده ارائه می گردید و اعداد بگونه نمادین بکار می رفت. به همین دلیل در نهایت مطالب بصورت رویدادهای منظم و مرتب ارائه می گردید. اغلب موارد آن، موضوعی(مانند داوری) را بیان می کنند بدون اینکه ضرورتاً لازم باشد رویدادها به ترتیبی که ذکر شده اند اتفاق بیفتند.
کتاب مکاشفه فقط یکی از خصوصیات سبک مکاشفه ای را دارا نمی باشد و آن هم استفاده از “اسم مستعار” است. یوحنا ضرورتی نمی دید که از این روش استفاده کند، به همین دلیل خودش را به خوانندگان معرفی می نماید. هفت نامه(بابهای 2 و3) مخاطب به کلیساهای آسیای صغیر می باشند که معاصر با خود یوحنا بودند. علاوه بر این به یوحنا گفته می شود: “کلام نبوت این کتاب را مُهر مکن زیرا که وقت نزدیک است” (مکاشفه 22: 10)
سبک نبوت
شاید مهم ترین دلیلی که یوحنا از اسم مستعار استفاده نمی کند، دیدگاه او نسبت به زمان آخر است، یعنی زمانی که قبلاً آغاز شده است نه اینکه در آینده باشد. او در انتظار آمدن ملکوت خدا نبود، بلکه می دانست با آمدن مسیح، ملکوت خدا آغاز شده است. سایر نویسندگان کتب مکاشفه ای، کتاب خود را به نام یکی از انبیای قدیمی می نوشتند، زیرا در زمانی زندگی می کردند که “روح القدس سخن نمی گفت” و منتظر عملی شدن وعده انبیا در مورد ریزش روح القدس در دوره جدید بودند. اما یوحنا در دوره جدید زندگی می کرد. زمانی که به یوحنا گفته شد آنچه را می بیند، بنویسد او “در روح” بود(1: 10-11). او کتاب خود را “نبوت” می نامد(1: 3؛ 22: 18-19) و می گوید که “شهادت عیسی” (1: 9؛ 20: 4) “روح نبوت است” (19: 10).
بنابراین آن چیزی که مکاشفه یوحنا را منحصر بفرد می گرداند ترکیب عوامل مکاشفه ای (Apocalyptic) نوشته شده و اکثر خصوصیات این سبک را دارا است و به دلیل اینکه در زمان جفا و سختی نوشته شده، صحبت از پیروزی نهایی مسیح و کلیسایش در آینده می کند. از طرف دیگر، یوحنا بطور واضح کلام نبوتی خود را برای کلیسا می داند. کتاب او نباید برای آینده مختوم گردد، بلکه پیغام خدا برای شرایطی بود که کلیسا در آن زمان داشت. همانطور که قبلاً گفتیم، نبوت فقط به معنی پیشگویی کردن آینده نمی باشد، بلکه بیشتر به معنی کلام خدا برای شرایط موجود است و معمولاً شامل پیغام داوری و یا نجات می گردد.
سبک رساله ای
باید توجه داشت که ترکیب عوامل مکاشفه ای و نبوتی در این کتاب در قالب یک رساله است. برای مثال مکاشفه 1:4-7 و 22: 21 تمام خصوصیات یک رساله را دارا می باشند. علاوه بر این یوحنا از ضمایر اول شخص و دوم شخص استفاده می کند. بنابراین در نهایت، کتاب مکاشفه نامه ای است که یوحنا به هفت کلیسای آسیای صغیر می فرستد.
نکته مهم این است که در ارتباط با کتاب مکاشفه مانند همه رسالات یک شرایط خاص وجود داشته که در این شرایط و نیاز کلیساها باعث شده این کتاب مخاطب به آنها باشد. در نتیجه برای تفسیر صحیح کتاب مکاشفه باید از زمینه تاریخی آن آگاهی داشته باشیم (که در مقاله ای دیگر به این مطلب مهم خواهیم پرداخت).
برگرفته از کتاب دائره المعارف کتاب مقدس
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |