غزل غزلهای سلیمان (ترجمۀ احمد شاملو)

مقدمه‌ای بر شناخت کتاب غزل غزلهای سلیمان

رای بدهید


مقدمه‌ای بر شناخت کتاب غزل غزلهای سلیمان

غزل غزل‌ها (یا همان «غزل سلیمان» که به این نام نیز شناخته می‌شود) گنجینه‌ای روحانی است که در عمق صفحات کتاب مقدس دفن شده است. این کتاب حاوی برخی از گرانبهاترین و صمیمی‌ترین مکاشفات دربارۀ عشق خدا نسبت به قومش است که تاکنون به رشتۀ تحریر درآمده‌اند.
چهار روش اساسی برای نگاه به غزل غزل‌ها وجود دارد. در سطحی کاملاً انسانی، می‌توان آن را به عنوان کتابی دربارۀ تقدّس عشق بشری بین یک مرد و یک زن دید. در واقع، این کتاب یکی از تنها دو کتاب در کتاب مقدس است؛ کتاب دیگر استر است که در آن، به جز یک اشارۀ گذرا به «شعله‌های یهوه» در فصل ۸، کلمۀ «خدا» هرگز ظاهر نمی‌شود. این کتاب به دور از هر گونه معنای روحانی، صرفاً به خاطر توصیف غنی و رُمانتیک رابطه بین دو عاشق قابل تقدیر است.
اما به دلیل اینکه این غزل در کتاب مقدس گنجانده شده و «تمامی کتبِ مقدّس الهام خداست و برای تعلیمو تأدیب و اصلاح و تربیت در پارسایی سودمند است، تا مرد خدا به کمال برای هر کارِ نیکو تجهیز گردد» (دوم تیموتائوس ۱۶:۳)، چیزی منحصر به فرد از قلب خدا نیز در صفحات آن آشکار می‌شود.
یکی از روش‌های دیگر نگاه به این کتاب، این است که ببینیم خدا نه تنها از آفرینش برخوردهای رومانتیک و شهوانی بین دو جنس مخالف در صورت انجام آن در چارچوب مناسب لذت می‌برد بلکه آن را تأیید و تصویب می‌کند. اگر به دقت نگاه کنید، حتی اگر نام خدا ذکر نشده باشد، می‌توانید ببینید که حضور او به شکل یک ناظر ناشناس مشهود است. این ناظر با شادی فراوان عاشقان را در صمیمی‌ترین لحظاتشان تشویق می‌کند، همان‌طور که در بخشی که می‌گوید «بخورید و بیاشامید، ای دوستان! سرمستِ عشق گردید ای دلدادگان!» (غزل غزل‌ها ۱:۵) آمده است.
روش دوم که این کتاب مورد بررسی قرار گرفته، توسط علمای یهود است که آن را به عنوان داستانی تمثیلی دربارۀ یهوه و اسرائیل می‌بینند. در عهد عتیق، خدا اغلب به عنوان شوهر اسرائیل شناخته می‌شود: «آفرینندۀ تو شوهر توست، او که نامش خداوند لشکرهاست؛ و قدّوس اسرائیل ولی توست، او که خدای تمامی جهان نام دارد» (اشعیا ۵:۵۴).

برای مسیحیان عهد جدید، غزل غزل‌ها اغلب به عنوان داستان عشق مسیح به عروسش یعنی کلیسا، تفسیر می‌شود.

در نهایت، این کتاب را می‌توان به صورت شخصی‌تر، به عنوان پیامی از عشق خدا به هر یک از مقدسانش دید؛ یعنی من و شما.

غزل غزل‌ها یکی از کتاب‌های شعری در کتاب مقدس است. این کتاب نیز مانند مزامیر، به منظور تعلیم یک آموزه نگاشته نشده بلکه یک آهنگ است. از آنجا که امکان تفسیر در سطحی عرفانی، روحانی و تمثیلی را به ما می‌دهد، کتابی نیست که به صورت عقلانی و تحلیلی به آن نزدیک شویم، آن را تجزیه و تحلیل کرده و سازماندهی کنیم و به دسته‌بندی‌های منظم تقسیم کنیم. بلکه کتابی است که باید با دل به آن نزدیک شد: باید آن را مزه کرد، بر آن تعمق کرد و تجربه‌اش نمود. از آنجا که رابطۀ عاشقانه و صمیمی با خدا فقط از طریق تجربیات فردی و دگرگون‌کنندۀ زندگی با او کشف می‌شود، هر تفسیری از غزل غزل‌ها که تنها بر عقل تمرکز کند و دل و روح را درگیر خود نسازد، تأثیر کمی بر پیشرفت رشد روحانی ما خواهد داشت.

  • ویژگی‌ منحصربه‌فرد غزل غزلها

بسیاری از ادبیات مسیحی ماندگار که امروزه در قفسه‌های کتاب یافت می‌شود، حقیقت خدا را به صورت داستانی و تخیلی منتقل می‌کنند. به عنوان مثال، «سیاحت مسیحی» نوشتۀ جان بنیان را در نظر بگیرید. این یک تمثیل مسیحی است که در سال ۱۶۷۸ نوشته شده و پیوسته تجدید چاپ شده و به عنوان یکی از برجسته‌ترین آثار ادبیات انگلیسی شناخته می‌شود. «پای‌های آهو بر مکان‌های بلند» نوشتۀ هانا هورنارد و «سرگذشت نارنیا» نوشتۀ سی. اس. لوییس دو نمونۀ دیگر از داستان‌های تمثیلی هستند که قلب نسل‌های مختلف مسیحیان را لمس کرده‌اند.

دلیلی برای ماندگاری این آثار وجود دارد. عیسی نیز می‌دانست که ما انسان‌ها چگونه بهتر می‌توانیم حقیقت را درک کنیم. او به جای ارائۀ سخنرانی‌های مبتنی بر الاهیات نظام‌مند، به شاگردانش چیزهایی را که دربارۀ او در تمام کتابهای عهد عتیق؛ از جمله غزل غزل‌ها؛ آمده بود، توضیح می‌داد (لوقا ۲۴: ۲۷). او به جای سخنرانی رسمی، اغلب با مثل‌ها سخن می‌گفت یا داستان‌هایی تعریف می‌کرد که حقیقت را به شکل مجسم به ما ارائه دهد. به این طریق، او قادر بود (و هنوز هم قادر است) به طور مستقیم با قلب و روح پیروانش سخن بگوید.

  • نویسندۀ غزل غزل‌ها

غزل غزل‌ها توسط سلیمان، پسر داوود پادشاه نوشته شده است. سلیمان منبعی از حکمت و شعر بود و به او نسبت داده می‌شود که سه هزار مثل گفته و هزار و پنج آهنگ ساخته است (اول پادشاهان ۴: ۲۹-۳۴).

سلیمان در کتاب امثال خود دربارۀ حکمت و پاداش‌های آن نوشت. او دربارۀ تضاد بین درستکاران و شریران نوشت و مشورت‌هایی از درس‌هایی که در زندگی آموخته بود به ما ارائه داد. از هزار و پنج آهنگی که سلیمان نوشت، هیچ سابقه یا مجموعه‌ای باقی نمانده است. تنها یکی از آن‌ها حفظ شد و چقدر بجا “غزل غزل‌ها” یا “بهترینِ غزل‌ها” نامیده شد. این غزلی دربارۀ عشق است. عشقی که پایدار است و هرگز شکست نمی‌خورد. همانطور که در اول قرنتیان ۸:۱۳-۱۰و۱۳) آمده است:
«محبت هرگز پایان نمی‌پذیرد. اما نبوّتها از میان خواهد رفت و زبانها پایان خواهد پذیرفت و معرفت زایل خواهد شد. زیرا معرفت ما جزئی است و نبوّتمان نیز جزئی؛ امّا چون کامل آید، جزئی از میان خواهد رفت…و حال این سه چیز باقی می‌ماند: ایمان، امید و محبت. امّا بزرگترینشان محبت است.»

به لحاظ زمانی، سلیمان احتمالاً امثال را در دوران جوانی و قدرت خود نوشته است. در این دوره، می‌توانیم در نوشته‌های او قدرت شخصیت و نمایش استانداردهای بالای اخلاقی را ببینیم. اما کتاب مقدس به ما می‌گوید که قلب او از خدا دور شد و به دنبال زنان بیگانۀ بسیاری رفت. او هفتصد زن و سیصد صیغه گرفت، به بت‌پرستی افتاد و در نهایت موجب تقسیم پادشاهی‌های اسرائیل و یهودا شد. متأسفانه، سلیمان دارای پایان اندوهگینی بود.

کتاب جامعه احتمالاً زمانی نوشته شده که سلیمان در میانسالی بود. تا آن زمان، سلیمان همۀ چیزهایی را که دنیا می‌توانست به او ارائه دهد، تجربه کرده بود. در این دوره از زندگی‌اش، سلیمان دچار سرخوردگی شد و به این نتیجه رسید که همه چیز زیر آفتاب بیهوده است و او در پی باد دویده است.

در مورد غزل غزل‌ها، دشوار است که بگوییم دقیقاً چه زمانی نوشته شده است. به نظر نمی‌رسد که سلیمان این بهترین غزل عاشقانه را در سال‌های میانسالی و پریشانی که در حال جمع‌آوری زنان و صیغه‌های بسیار بود، نوشته باشد! برخی معتقدند که این غزل در دوران پیری او نوشته شده است، زمانی که پس از سال‌ها و تأملات بسیار، به درک هدف واقعی زندگی بازگشته بود. آن هدف این است که خدا و عشق او را بشناسیم، که با عشقی که سلیمان به شونمی داشت، نمایان می‌شود. عده‌ای دیگر بر این باورند که این غزل زمانی نوشته شده که او در نور حکمتی که خدا به او داده بود، و در دوره‌ای از بی‌گناهی و عشق اول زندگی می‌کرد. اما هیچ‌کس این را به‌طور قطع نمی‌داند.

اگر بخواهیم بین نوشتن در دوران اول یا دوران آخر انتخاب کنیم، احتمال امن‌تر این است که غزل غزل‌ها احتمالاً در دوران ابتدایی زندگی سلیمان نوشته شده و توصیفی از عشق اول بوده است.

  • دختر جوان در داستان عشق این کتاب چه کسی بوده؟

بسیاری کنجکاو بوده‌اند که هوّیت دختر جوان، یا همان «شولَمیت» که در این غزل از او یاد می‌شود، را شناسایی کنند. این زن مرموز که بود؟

با نگاه به کتاب مقدس، می‌توانیم فقط به دو همسر از هفتصد همسر سلیمان اشاره‌های مشخصی پیدا کنیم. زندگی سلیمان در اول پادشاهان ۲ تا ۱۱ و دوم تواریخ ۱ تا ۹ توصیف شده است. در این بخشها، به یکی از همسران خاص او یعنی دختر فرعون، چندین بار اشاره شده است. تنها همسر دیگری که به‌طور مشخص نام برده شده، نَعَمَه از عمونیان است که در اول پادشاهان ۱۴: ۲۱ ذکر شده و مادر پسر بدفرجام سلیمان، رحبعام، بود. هر دوی این زنان در اوایل دوران پادشاهی سلیمان و زمانی که او حکومت خود را آغاز کرد به عقد او درآمده بودند. برخی از دانشمندان معتقدند که شولَمیت در غزل غزل‌ها همان دختر فرعون است. اما برخی دیگر با این نظر مخالف‌اند و معتقدند که توصیف دختر جوان به عنوان یک دختر چوپان فقیر از روستا، کاملاً با کسی که در میان شکوه و جلال خانوادۀ فرعون بزرگ شده باشد، متفاوت است.

فرضیۀ دیگر این است که شولَمیت می‌توانست اَبیشَک باشد، دختر جوان و زیبایی که برای گرم نگه‌داشتن داوود پادشاه در بستر مرگش آورده شد، اما با او رابطۀ جنسی نداشت (اول پادشاهان ۱:۱-۵). در همان زمان، ادونیا، پسر بزرگ داوود، تلاش کرد تا حتی در حالی که داوود هنوز زنده بود، خود را به عنوان پادشاه معرفی کند. اما داوود به بت‌شبع قول داده بود که سلیمان جانشین او خواهد شد و تاج و تخت را به ارث خواهد برد. پس از اینکه سلیمان به عنوان پادشاه منصوب شد، ادونیا نزد بت‌شبع آمد و از او خواست که از سلیمان درخواست کند که دست اَبیشَک را برای ازدواج به او بدهد، اما سلیمان به شدت واکنش نشان داد و برادرش را کشت (اول پادشاهان ۱۹:۲-۲۵). این می‌توانست نشان‌دهندۀ این باشد که سلیمان نیز به این دختر زیبا توجه داشت و او همان شولَمیت در این غزل است. اما حتی این تفسیر نیز قطعی نیست.

آنچه با اطمینان می‌توانیم بگوییم این است که هم سلیمان و هم دختر جوان، تصاویری از عهد عتیق یا “نمونه‌هایی” هستند که به ما دربارۀ مسیح و رابطۀ او با عروسش یعنی کلیسا، یا با شخص ایماندار سخن می‌گویند. همه، نمونه‌هایی از مسیح (رومیان ۱۴:۵) هستند، حتی اگر گناه کردند و منجر به سقوط کل نژاد بشر شدند. موسی نمونه‌ای از مسیح بود (اول قرنتیان ۱:۱۰-۶)، اما نافرمانی او از صدای خدا در انتهای زندگی‌اش، او را از ورود به سرزمین موعود بازداشت.

بی‌تردید، سلیمان نقاط ضعف و گناهان خود را داشت، اما خدا همچنان او را به عنوان تصویری برای کمک به درک چندین مسئله به کار برد. در این غزلِ عاشقانه، خدا از سلیمان به عنوان مثالی استفاده می‌کند تا نشان دهد چگونه پادشاه آسمانی ما، ما را جذب، پیروز و به خود نزدیک می‌کند. دختر جوان نمادی از ما به عنوان ایمانداران است، بنابراین می‌توانیم از او بیاموزیم که چگونه به عشق خداوند خود پاسخ دهیم.

اگر کنجکاوی فکری شما همچنان نیاز به پاسخی برای هویت شولَمیت دارد، این را در نظر بگیرید: به احتمال قوی خدا عمداً هویت او را از ما پنهان کرده باشد. پولس در حالی که از آدم و حوا به عنوان مثال‌هایی از رابطۀ زن و شوهر در نامه‌اش به افسسیان استفاده می‌کند، چنین نتیجه‌گیری کرد که «این راز بس عظیم است- اما من دربارۀ مسیح و کلیسا سخن می‌گویم» (افسسیان ۵: ۳۲). از این منظر، به نظر می‌رسد که خدا تصمیم گرفته هویت شولَمیت را نیز به صورت یک راز باقی بگذارد، تا او به راستی نمادی از کلیسا باشد.

در حکمت الهی، شخص تاریخی، هر که بوده باشد؛ با تمام عیب‌ها و مشکلاتش؛ ما را از مسیر خود منحرف نمی‌کند و حواس ما را پرت نمی‌سازد. بلکه می‌توانیم دختر جوان در غزل غزل‌ها را به عنوان مثالی خالص از آنچه رشد و بلوغ در عشق به خداوندمان به نظر می‌رسد، ببینیم. هویت او یک راز است و بنابراین، هنگامی که داستان او را می‌خوانید، باور اینکه دختر جوانی که دربارۀ او نوشته شده، می‌تواند واقعاً شخص شما باشید، بسیار آسان‌تر می‌شود!

  • سه مرحلۀ عشق

احتمالاً بیش از هر کتاب دیگری در کتاب مقدس، غزل غزل‌ها حاوی پیامی است که کل تجربۀ مسیحی را در بر می‌گیرد. این کتاب مراحل مختلفی را که یک ایماندار به مسیح در مسیر بلوغ روحانی خود طی می‌کند، آشکار می‌سازد. با رشد عشق ما به خداوند، از عشق ابتدایی و سپس افزایش آن، در نهایت به عشقی بالغ تبدیل می‌شود. این غزل داستان دلنشین یک فرمانروا و یک دختر جوان؛ یک پادشاه و عروس جذابش را بیان می‌کند. این کتاب عشقی پرشور، عمیق و غیورانه‌ای را که خدا به شما دارد، آشکار می‌سازد!

داستان به سه بخش تقسیم شده که هر کدام با یکی از مراحل عشق مطابقت دارد. هر بخش دارای آیه‌ای خاص است که موضوع آن مرحله از رابطۀ عاشقانۀ شولَمیت با دامادش را توصیف می‌کند.

مرحلۀ اول، عشق ابتدایی است. آیه‌ای که این مرحله را توصیف می‌کند، فصل ۲ آیۀ ۱۶ است: «دلداده‌ام از آنِ من است و من از آنِ اویم». این دوره از زندگی دختر جوان، دوره‌ای از آشکارسازی و کشف است. او چیزهای جدید زیادی دربارۀ دامادش می‌بیند، اما این‌ها هنوز به خودی خود تبدیل به تجربه‌اش نشده‌اند. در مرحلۀ اول، تمرکز دختر جوان بر روی خود اوست.

مرحلۀ دوم، مرحلۀ افزایش عشق است. آیه‌ای که این مرحله را مشخص می‌کند، فصل ۶ آیۀ ۳ است. در این دوره، دختر جوان یاد می‌گیرد که به پادشاه و راه‌های او تسلیم شود. اکنون تمرکز ابتدا بر او و سپس بر خودش است. همانطور که یوحنای تعمیددهنده نیز دربارۀ مسیح گفت که: «می‌باید که او افزوده شود و من ناقص گردم» (یوحنا ۳۰:۳).

مرحلۀ سوم، عشق به بلوغِ خود می‌رسد. آیۀ متمایز در این بخش، فصل ۷ آیۀ ۱۰ است. این مرحله، مرحلۀ استراحت، اتحاد و باروری است. در این مرحله، دختر جوان به بلوغ روحانی رسیده است. او به یک اتّحاد با پادشاه وارد شده است. اکنون همه چیز دور او می‌گردد و خواسته‌اش برای اوست. تمام چیزی که این دختر جوان می‌بیند، عشق اوست. او به داماد اعتماد دارد. او با داماد راحت است. او در شخصیت و هدف با داماد یکی شده است.

  • درس‌هایی از کتاب غزل غزل‌ها

صرف نظر از اینکه این غزل کِی نوشته شده است، چه در زمان یا پس از سرودن سه‌هزار مَثَل و بیش از هزار آهنگ توسط سلیمان نوشته شده باشد و صرف نظر از اینکه دختر جوان که بوده است، نتیجه‌گیری یکسان باقی می‌ماند. اگر سلیمان، مردی که حکمتش از همۀ انسان‌ها فراتر بود، در نهایت به این درک رسیده که بهترین و بزرگ‌ترین چیز در زندگی عشق است، پس ما چه درسی می‌توانیم از او بگیریم؟ چگونه باید این مسئله بر اندازه‌گیری رشد ما در زندگی مسیحی تأثیر بگذارد؟ چه معیارهایی وجود دارد که بدانیم در حال رشد در خداوندمان هستیم؟

آیا رشد خود در خداوند را با درک‌مان از کلام خدا اندازه‌گیری می‌کنیم؟ آیا آن را با تعداد سال‌هایی که به طور متوالی کتاب مقدس یک‌ساله را خوانده‌ایم، اندازه‌گیری می‌کنیم؟ آیا با تعداد آیه‌هایی که از کتاب مقدس حفظ کرده‌ایم یا با تعداد افرادی که به مسیح هدایت کرده‌ایم، اندازه‌گیری می‌کنیم؟ همۀ این‌ها ممکن است ارزشمند باشند اما آیا نباید معیار واقعی رشد ما در خداوند، با میزان شناخت و درک عشق او نسبت به ما و با میزان رشدی که در عشقی که ما به او داشته‌ایم، سنجیده شود؟

یوحنای رسول این طرز فکر را در نوشته‌های خود ابراز کرده است. او پس از تقریباً چهل سال پیروی از مسیح، چنین نوشت:

«ما محبتی را که خدا به ما دارد شناخته‌ایم و به آن اعتماد داریم. خدا محبت است و کسی که در محبت ساکن است، در خدا ساکن است و خدا در او. محبت این چنین در میان ما به کمال رسیده است تا در روز داوری اطمینان داشته باشیم، در محبت ترس نیست، بلکه محبتِ کامل ترس را بیرون می‌راند؛ زیرا ترس از مکافات سرچشمه می‌گیرد و کسی که می‌ترسد، در محبت به کمال نرسیده است. ما محبت می‌کنیم زیرا او نخیت ما را محبت کرد»(اول یوحنا ۱۶:۴-۱۹).

یوحنا نه تنها می‌دانست که خدا او را دوست دارد، بلکه به این حقیقت ایمان آورده بود. پولس رسول نیز این موضوع را به گونه‌ای دیگر بیان نمود:

«یقین دارم که نه مرگ و نه زندگی؛ نه فرشتگان و نه ریاستها، نه چیزهای حال و نه چیزهای آینده، نه هیچ قدرتی، و نه بلندی و نه پستی، و نه هیچ چیز دیگر در تمامی خلقت، قادر نخواهد بود ما را از محبت خدا که در خداوند ما مسیح عیسی است، جدا سازد» (رومیان ۳۸:۸-۳۹).

به عنوان پیروان مسیح، ممکن است بدانیم که خدا ما را دوست دارد. اما آیا واقعاً به این حقیقت باور داریم؟ آیا به این حقیقت متقاعد شده‌ایم؟ حتی یوحنای رسول زمانی که مسیح بر روی زمین بود و با او راه می‌رفت و پولس رسول که این همه آزار و رنج را تحمل کرد، نیاز داشتند تا بارها و بارها به عشق پایدار مسیح متقاعد شوند تا اینکه واقعاً به این حقیقت ایمان آورند و سپس در این درک و شناخت زندگی کنند.

صرف نظر از اینکه در سفر درونی خود با خداوند در چه مرحله‌ای قرار دارید، چه به عنوان یک نوایمان و چه یک قدیس باتجربه، کتاب غزل غزلها با این امید نوشته شده است که داماد آسمانی ما از آن استفاده کند تا شما را لمس کند، به چالش بکشد و با عشقش شما را به رابطه‌ای صمیمی‌تر با خود بکشاند.

آرزو و اشتیاق ما این است که در حالی که به عشق عیسای مسیح، این پادشاه آسمانی، که نسبت به شما دارد، شناخت پیدا می‌کنید و آن را تجربه می‌کنید، واقعیت روحانی عشقی که بین این دختر یعنی شولَمیت و سلیمان پادشاه در کتاب غزل غزلها به تصویر کشیده شده است، شما را همراهی کند. «زیرا اینک در اینجا کسی بزرگتر از سلیمان است» (لوقا ۳۱:۱۱ ترجمۀ قدیمی).

برگرفته از کتاب: “اشتیاق او بر من است”
نوشتۀ باب اِمِری
ترجمۀ کشیش ورژ باباخانیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
Shield Security