مقایسه اسلام و مسیحیت: با استناد به ده فرمان (قسمت یازدهم)
5 . سومین فرمان : نام خدا را بیهوده به کار مبر
«نام یَهُوَه خدای خود را به باطل مبر، زیرا خداوند کسی را که اسم او را به باطل بَرَد بیگناه نخواهد شمرد» (خروج 20 : 7).
1 . نام خدا
انسان نمیتواند بدونِ آفرینندهاش زیست کند. او به صورت خدا آفریده شد، ولی خدا را ترک کرد. از آن زمان تا کنون، او در بیابانِ این جهان سرگردان بوده، به دنبال خانۀ گمشدهاش میگردد و در آرزوی رسیدن به سرچشمۀ پنهانش میباشد. از این رو، هزاران خدا ساخته است که با نگاهِ خشمگین که بر چهره دارند، فقط ترسها و آرزوهای ناگفته او را منعکس میسازند. او پول برای افسونهای سِحرآمیز، کف بینی و فالگیریها خرج میکند که هیچگونه حفاظت و امنیت فراهم نمیکند. مسلمانان سنگِ سیاه (حجر الاسود) را بهگونهای میبوسند و احترام میگذارند که گویا یک روحِ آسمانی را در خودش جای داده است. بوداییها مجسمه زرین بودا را میپرستند که با بیتوجهی بر پیروانِ ناآگاهِ روحانیاش خندان است.
مکاشفه مستقیم خداوند از خودش که میگوید: «من یَهُوَه خداوند تو هستم» باید به جستجوی مردم پایان بخشد. ظهور او در بوته مشتعل تاریخی بود، زیرا خداوند خودش را آشکار ساخت و نامش را اعلام کرد. در سراسر عهد عتیق و عهد جدید مکاشفات گوناگون از خدا هست. کتابمقدس 638 نام و نشان را از خدای تثلیث در اختیار ما قرار میدهد. در زبانهای سامی هر نشان و نمادی نامی دیگر است. بنابراین، نه تنها خدا عادل است، بلکه او یگانه عادلی است که تمام عدالت در او متمرکز شده است. او نه تنها قدوس است، بلکه یگانه قدوسی است که پُر از قدوسیت میباشد. هر یک از این نامها پرتویی از شکوه اوست. ولی نامی که بیشتر از همه نامها در عهد عتیق یافت میشود یَهُوَه است که 6828 بار بهکار رفته است. این نام یعنی توانا بر همه چیز و کس، یگانه قدوس، بیعیب و نقص، خداوندِ تاریخ که وفاداریاش هرگز دگرگون نشده و نخواهد شد.
2 . خداوند در عهد جدید
در عهد جدید خودِ خداوند درحُکمِ شخصِ عیسای ناصری جسم پوشید و انسان شد. فرشتگان، پیامبران و همه باورمندان، اعتراف میکنند و موافق هستند که «عیسی، خداوند است.» ولی عیسی هرگز خودش را جلال نداد، بلکه همواره پدر آسمانیاش را گرامی داشت. درواقع به ما آموزش داد که در دعا بگوییم: «ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدس باد.» در این دعا، نام پدر فوق از تمامیِ نامها گرامی داشته شده، جلال یافته و تقدیس گردیده است. مکاشفه خدای پدر توسط عیسی ما را به بلندترین سطح از شناختِ خدا بالا بُرده است.
عیسای خداوند، در کمالِ فروتنی جسم پوشید و آشتی بین خدای قدوس و همه گناهکاران را به وسیله مرگش بر صلیبِ خجالت به انجام رساند. «از این جهت خدا نیز او را به غایت سرافراز نمود و نامی را که فوق از جمیع نامهاست بدو بخشید. تا به نام عیسی هر زانویی از آنچه در آسمان و بر زمین و زیر زمین است خم شود؛ و هر زبانی اقرار کند که عیسی مسیح، خداوند است برای تمجید خدای پدر» (فیلپیان 2 : 9 – 11). از آن وقت تا کنون، روحالقدس نام اصلی عیسی را جلال داده و به ما اطمینا ن میبخشد که او «خداوند» است. در همان وقت، روحالقدس ما را از یگانگی خدای پدر، پسر و روحالقدس مطمئن میسازد. داوود پیشتر این مکاشفه را شنیده بود: «یَهُوَه به خداوندِ من گفت: به دست راست من بنشین تا دشمنانترا پای انداز تو سازم» (مزمور 110 : 1).
3 . مفهوم دانستنِ نام خداوند چیست؟
اگر کسی به یک شهر ناشناخته بیاید، خوشحال میشود اگر نشانی شخصی را داشته باشد که در آن شهر میشناسد. او میتواند با دوستش تماس بگیرد و از وی درخواست راهنمایی و کمک نماید. خوشا به حال کسی که نام راستینِ خدا را میداند و «شماره تلفن» او را نگه میدارد؛ مزمور 50 : 15 «در روز تنگی مرا بخوان تا تو را خلاصی دهم و مرا تمجید بنمایی.» خداوندِ زنده ما که در آسمان است به خواب نمیرود، و او مشتاقانه در انتظار تماسهای تلفنیِ روحانی ماست.
هرگونه رویارویی و برخوردی که با خدای قدوس داریم، گرفتاری، تنهایی و گمگشتگی ما را در گناه نشان میدهد. شکوهمندی قدوسیت او، سطحی بودن اخلاقیات و مردم دوستیِ نادرستِ ما را آنگونه که در واقع هست آشکار میسازد. مهربانی و نیکویی خدا ما را تشویق به اعتراف گناهانمان میکند، و فروتنی او، غرور زهرآگین ما را آشکار میسازد. شناختنِ نام خدا این امکان را برای مردم نابسامان و خُردشده فراهم میسازد تا شخصاً با او در تماس باشند.
ایمان روزافزون ما به خدا سبب میشود که در سومین فرمان خدا که میگوید: «من یَهُوَه خداوند تو هستم» ریشه بدوانیم. ضمیر مِلکی «تو» در اینجا نشان میدهد که خدای قدوس با مخلوقاتش که همانا انسانهای گناهکار، ناشایست و ضعیف هستند احساس وابستگی و همدردی میکند. درباره وفاداری و محافظتش آنان را مطمئن میسازد. بنا بر عهد جدید، او ما را جزو خانواده الهی کرده است که در آنجا عیسی سر است و ما اعضای خدمتگزار بدنِ روحانی او هستیم. خدای پدر مایل است که با فرزندانش یک فکر و یک روح باشد و به وسیله آنها کار کند تا این نسلِ شرور را رستگار گرداند. در رحمتش به آنان اقتدار میدهد تا به نامش توکل و عمل کنند.
4 . استفاده بیهوده از نام خداوند
در جهانی زندگی میکنیم که تحت تأثیر عمیقِ مکاشفات خدا در کتابمقدس قرار گرفته است. ولی مردم کمی هستند که از صمیم دل به او ایمان دارند. اگر انسان در حضور خدا نمانَد، در نهایت نام خدا را بیهوده بهکار خواهد بُرد. چنین کسانی نام او را با بیتوجهی بهکار میبرند درست مانند اینکه دارند پولی بیارزش را خرج میکنند. حتی مسیحیان تولد تازه یافته هم پاسخگوی محزون ساختن روحالقدس با یاوهگوییشان هستند. آنها گاهی درباره نام خدا نسنجیده سخن میگویند. سومین فرمان ما را آگاه میسازد و حفظ میکند تا نام خداوند را بیهوده به کار نبریم.
مسیحیانِ اسمی، پیوسته ولی نابخردانه از نام خدا استفاده میکنند در وقتی که میگویند: «خدایا! ای خدا!» و غیره. آنها مانند برخی از بچهها هستند که با تلفن بازی میکنند در زمانی که شمارهای را میگیرند ولی با کسی که به سرعت دویده تا پاسخ تلفن را بدهد سخن نمیگویند، بدیهی است که اگر آنها این کار را بارها و بارها ادامه دهند، کسی که زنگ تلفنش به صدا درآمده خشمگین میشود و از شنیدنِ زنگ مزاحم تلفنی خودداری خواهد کرد. هنگامی که خدا را میخوانیم، او میشنود. درباره زمانی که نامش را بر زبان میآورید چه فکر میکنید؟ اگر از نامش نسنجیده استفاده کنید، این کار نشان میدهد که چه زندگی بچگانهای در حضور خداوند دارید.
نوشتۀ عبدالمسیح
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |