معرفی عهد جدید: اوضاع اجتماعی و اقتصادی- قسمت پنجم (فصل دوم)
معرفی عهد جدید
اوضاع اجتماعی و اقتصادی (فصل دوم)
امور مالی
سکۀ معتبر در امپراطوری، دینار و لیرۀ طلا بود، هر لیره (اوریوس) معادل چهل دینار بود. کلمۀ دینار بارها در عهدجدید بهکار برده شده است. ارزش پولی آن در حدود ده ریال ولی قدرت خرید آن خیلی بیشتر بود. یک دینار در مشرق زمین مزد یک کارگر برای یک روز کار بود (متی ۲:۲۰). بسیاری از شهرهای امپراطوری میتوانستتد برای خودشان سکه بزنند و سکههای ملل شکستخورده از اعتبار ساقط نمیشد و بدینطریق سکههای مختلفی مورد استفاده بود. صرافها از راه خرید و فروش پولهای مختلف مسافرین درآمد سرشاری داشتند چنان که از جریان پاک کردن معبد توسط عیسی میتوان فهمید (۲۱:۱۲).
بانکداری رواج فراوان داشت؛ هر چند تشکیلات آن مانند امروز مفصل نبود. دولت به کارهای بانکی کمک نمیکرد بلکه همۀ بانکها خصوصی بود. گاهی بعضی مؤسسات تجارتی که دارای تماسهایی با خارج بودند تجار را در مذاکرات و معاملات تجارتی کمک میکردند. وام گرفتن، وام دادن، تنزیل سفته و انجام معاملات ارزی رواج داشت و اعتبارات اسنادی نیز رایج بود. افراد به بانکها پول میسپردند در حالی که بانکها فقط به عنوان واسطه کار میکردند. نرخ معمولی بهره بین چهار تا دوازده درصد بود. هر چند افراد وامدهنده بهرۀ بیشتری مطالبه میکردند. در تاریخ میخوانیم که شخصی به نام بروتوس برای بدهی خود چهل و هشت درصد بهره پرداخت! مَثَل قنطارها (متی ۱۵:۲۵ و لوقا ۱۳:۱۹) نشان میدهد که وام دادن و بهره گرفتن یکی از راههای ازدیاد درآمد بود.
حمل و نقل و مسافرت
فرمانروایی روم بر ایالات به وسیلأ راههای بسیار عالی که وجود داشت خیلی آسان میشد. این راهها که تا این عصر ماشینی باقی ماندهاند، از بهترین راههای جهان محسوب میشوند. رومیها راههای خود را حتیالامکان مستقیم میساختند و به این منظور تپهها را میشکافتند و برای گذشتن از درإهها و رودخانهها پُل میبستند. برای ساختن شاهراهها خاک زمین را برمیداشتند و به جای آن سه لایۀ محکم میریختتد و روی آن را میپوشانیدند تا آب پس ندهد و سپس روی آن را سنگفرش میکردند. راهها غالباً بیش از پانزده پا عرض نداشتند ولی کاملاً مسطح و بادوام بودند. بعضی از این راهها حتی امروز هم مورد استفاده هستند.
در این راهها که از شهر روم به قسمتهای امپراطوری میرفت و روم را به تمام سرحدات مرتبط میساخت، سپاهیان رومی و کاروانهای تجارتی در آمد و رفت بودند. پست امپراطوری مراسلات را میرساند ولی مؤسسات خصوصی دارای پیکهای مخصوص خود بودند.
در زمان قدیم بعضی از این راهها شهرت زیادی داشتند. شاه راه آپیا مهمترین راه ارتباط بین روم و جنوب ایتالیا بود. این جاده از طریق کاپوا به بروندیسیوم وصل میشد. از بروندیسیوم مسافران میتوانستند با کشتی به طرف مشرق به دوراکیوم در مغرب الیرکون بروند که از آنجا شاهراه معروفی به طرف مقدونیه و تسالونیک و سپس بیزانتیوم یا استانبول کنونی میرفت. یک شاهراه دیگر از ترواس به افسس در قسمت غربی آسیای صغیر میرفت و از آنجا به طرف جنوب ایقونیه و دربه و کولسی و انطاکیۀ پیسیدیه میرسید و از طریق دروازههای قیلیقیه به طرسوس و انطاکیه و سوریه ختم میشد. از انطاکیه راههایی به طرف مشرق به فرات وجود داشت و از آنجا بود که تجار میتوانستند به راههای تجارتی هندوستان برسند.
شاهراه فلامینا از شمال روم به آریمینیوم و از آنجا به مدیولانوم میرفت. از میدیولانوم راههای متعددی به طرف مغرب به گُل، آلمان، رائتیا و نوریکوم متّصل میگردید. شاهراه کلودیا آگوستا، که در سال ۱۵ قبل از میلاد شروع و توسط کلودیوس تمام شد، ورونا را به دانوب متصل کرد. راههای دانوب، ورونا را به بیزانتیوم وصل مینمود.
در غرب، شاهراه اورلیا از روم به جنوا و از آنجا شاهراه دومتیا به مارسل وصل میشد. از مارسل، شاهراه آگوستا جبال پیرنه را قطع و به تارکوا میرسید و سپس به طرف جنوب به رود سوکرو و از طریق کوردویا و هیسپالیس به گادیس در اسپانیا میرسید.
در گُل (فرانسه) و بریتانیا راههای کوتاه متعددی وجود داشتند که شهرهای مهم را به یکدیگر متصل میکردند.
وسایل نقلیهای که در این راها مورد استفاده قرار میگرفتند با توجه به ثروت مالکانشان متفاوت بودند. عدهای مسافتهای زیادی پیاده میرفتند. بعضی سوار الاغ میشدند. بعضی دیگر که وضع بهتری داشتند از اسب یا قاطر استفاده میکردند و صاحبمنصبان دولتی و مسافران میتوانستند برای غذا خوردن و استراحت توقف نمایند. تعداد مسافرخانههای لوکس کم بود ولی تعداد مسافرخانههای تمیز کمتر بود. مسافران طبقات بالا و متوسط معمولی از پذیرایی دوستان خود بهرهمند میشدند و بدینطریق از شرّ مالکان طمّاع و خادمین بیوجدانشان در امان بودند.
حمل و نقل تجارتی بیشتر از طریق آب انجام میشد نه زمین. دریای مدیترانه دارای بنادر خوب و فراوان بود که در تمام فصول کشتیرانی مورد استفاده قرار میگرفتند. اسکندریه مهمترین بندر شمرده میشد زیرا محل صدور حبوبات و غلات مصر بود.
کشتیهای اسکندریه از بهترین و بزرگترین کشتیهای آن زمان بود. عرض بعضی از این کشتیها بیش از هفتاد متر بود. برای راندن آنها از بادبان استفاده میشد و به اندازۀ کافی پارو همراه داشتند تا این که در موقع اضطراری بتوانند کشتی را نجات دهند. طبق مدارک تاریخی که در دست است، یکی از این کشتیهای بزرگ علاوه بر حمل بار میتوانست یک هزار و دویست مسافر سوار کند. غالب کشتیهای اسکندریه مشغول حمل غلات به روم بودند در دورۀ کلودیوس دولت به نگهداری این کشتیها کمک میکرد تا اطمینان داشته باشد که غلات لازم را مرتباً حمل خواهند کرد. وقتی پولس رسول در دریا دچار طوفان شد بر یک کشنی اسکندریهای سوار بود (اعمال ۶:۲۷) و چون رهایی یافت و به مالت رسید از آنجا با یک کشتی دیگر به نام «دو برادر» (یا جوزا) به ایتالیا عزیمت نمود (۱۱:۲۸) که آن هم عازم اسکندریه بود. کشتیهای جنگی از کشتی های تجارتی سبکتر و سریعتر بودند و برای راندن آنها از بردگان پاروزن استفاده میشد. گاهی در کشتیهای جنگی از بادبان استفاده میشد. در موقع جنگ، که حرکت کشتیها بسیار اهمیت داشت، استفاده از نیروی بدنی برای پارو زدن به منظور کنترل دقیق حرکت کشتیها لازم بود.
در رودخانهها و کانالهای داخلی برای حمل بار از کرجی استفاده میشد. از قرار معلوم اینها برای بردن مسافر به کار برده نمیشدند. در عهدجدید هم از این نوع مسافرت ذکری به میان نیامده است.
برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |