خويشتنداری فوری
خويشتنداری فوری
راننده ای که به سرعت زیاد معتادست وقتی حضور پلیس را ببیند بلافاصله برمی گردد به سرعت مجاز.
کسی که به فحاشی عادت دارد وقتی بفهمد دوربین ها سخنانش را بطور زنده در دنیای مجازی پخش می کنند، بلافاصله با نزاکت و متین و موقر حرف میزند. شاید هم با لبخند!
کسی که پشت سر دیگران تهمت ناروا می زند و دروغ می گوید، وقتی بفهمد صدایش به عنوان مدرکی برای دادگاه ضبط می شود بلافاصله موضوع صحبت را هنرمندانه عوض می کند.
هیچ دزدی در حضور پلیس دزدی نمی کند
هیچ کارمندی در حضور رئیس از کارش بدگویی نمی کند
هیچ مجرمی در حضور قاضی با قلدری شاخ و شانه نمی کشد.
چرا این افراد بلافاصله بر رفتار و زبانشان مسلط می شوند؟
چون می فهمند ثمرۀ کارشان بسیار دردناک، شاید هم مصیبت بار است.
به این می گویند: “خویشتنداری”
خویشتنداری یعنی رفتار خود را کنترل نمودن. مواظب عاقبت کار بودن. از خود در برابر بحرانی شدن شرایط محافظت کردن. جلوگیری از رسیدن به نقطۀ بدون بازگشت. سوتی ندادن. پل های پشت سر را خراب نکردن.
اگر خودمان را یک هفته در هر لحظه در حضور خدا ببینیم آن وقت خویشتنداری را خواهیم آموخت و دیگر هر کاری را نخواهیم کرد و هر حرفی را نخواهیم زد.
بعد از چندی شخصیت ما در حضور خدا تبدیل خواهد شد.
زیرا خویشتنداری کلید تبدیل افکار و عادت ها و سخنان است. در فصل هجدهمِ اول سموئیل چهار بار می گوید: داود عاقلانه حرکت می کرد. چرا ؟ چون داود خد را همیشه پیش روی خود می دید (مزمور 16: 8).
جلیل سپهر
@jalilsepehr
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |