پاسخ به اسلامکتاب افسانۀ معجزات قرآن

کتاب افسانۀ معجزات قرآن: فصل دوم، مقایسۀ ادعای معجزه‌تراشان قرآن با اعجاز در اشعار حافظ و مولوی! (قسمت سی و پنجم)

رای بدهید

کتاب افسانۀ معجزات قرآن: فصل دوم، مقایسۀ ادعای معجزه‌تراشان قرآن با اعجاز در اشعار حافظ و مولوی! (قسمت سی و پنجم)

فصل دوم- اعجاز در آثار شاعران

مقدمۀ فصل

چنان چه در مباحث پیشین دیدید دکان داران دین، تمامی معجزاتی را که ادعا می کنند با قدری تغییر در معنای کلمات ایجاد کرده اند برای مثال:

تغییر معنای شکم به معده

تغییر معنای انگشت به اثر انگشت

تغییر مفهوم روی دریا به عمق دریا

تغییر معنای نورها به رنگ های داخل نور

تغییر معنای بازگردنده به بازگرداننده

تغییر معنای سقف محفوظ به سقف محافظ

تغییر معنای حرکت کوه ها به حرکت زمین

تغییر معنای نزدیک ترین به پست ترین

تغییر معنای هفت آسمان به هفت لایۀ اتمسفر زمین

اگر قرار باشد با تغییر معنای کلمات یا سایر شگردهایی که در این فصل اشاره کردیم معجزه سازی کرد با این شگردها می توان در کتاب های شعر، حرف های پیرمردان و پیرزنان و حتی کودکان، هزاران معجزه کشف کرد. در لابلای مباحث فصل پیشین به چند بیت معجزه آسا از مولوی و کتاب اوستا اشاره کردیم و از معجزۀ نجومی بت پرستان یونان نیز سخن به میان آوردیم. در مباحث آینده نیز هر جا که سخن اقتضا کند مثال هایی خواهیم زد لکن اینجا به چند مورد از ابیات حافظ، مولوی و هاتف اشاره می کنیم که شنیدنشان خالی از لطف نیست.

گنبد شیشه ای آسمان

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر               یادگاری که در این گنبد دوار بماند

گفتم این جام جهانبین به تو کی داد حکیم     گفت آن روز که این گنبد مینا می کرد

فضای بالای زمین، اتمسفر نام دارد. حافظ در این دو بیت فضای بالای زمین را به گنبد تشبیه کرده، در بیت اول آن را دوار و در بیت دوم آن را مینا (شیشه ای) خوانده است. این دو تعبیر نکته های علمی بسیاری دارد که دانشمندان به تازگی آن ها را کشف کرده اند.

– شما هر طرف زمین که باشید (شمال جنوب شرق غرب) اتمسفری که بالای سر شما قرار دارد مانند تصویر زیر، گنبدی شکل است.

– گنبد نوعی سقف است و خاصیت سقف، محافظت ساکنان خانه از بلایای آسمانی است. این گنبد هفت لایه ای که یکی از لایه های آن اُزون نام دارد از اصابت انفجارهای ستارگان به زمین جلوگیری می کند ولی مانع از ورود اشعه های مفید خورشیدی نمی شود. درست مثل یک شیشه که گرد و غبار نمی تواند از آن عبور کند ولی روشنایی را از خود عبور می دهد. حضرت حافظ نیز این گنبد را شیشه ای خوانده است.

–  نکتة شگفت انگیز: اتمسفر گنبدی شکل زمین، هفت لایه دارد. این دو بیت نیز، تعداد حروفشان مضرب 7 است:         بیت اول: (7×7) 49 حرف           بیت دوم: (8×7) 56 حرف

چرخش زمین به دور خورشید

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر               یادگاری که در این گنبد دوار بماند

خرمن خاکم و آن ماه به گردم گردان           تو مرا همتک این گنبد دوار مگیر

دوار یعنی چیزی که دور می زند و می چرخد. زمین همیشه در حال چرخش به دور خورشید است و این لایه های هفت گانه نیز به همراه آن در حال چرخش و دور زدن به دور خورشید می باشند. این موضوع نشان می دهد حافظ و مولانا از چرخش زمین نیز باخبر بوده اند.

–  نکتة شگفت انگیز: بیت مولوی نیز تعداد حروفش مضرب 7 است: (7×7) 49 حرف

شایان ذکر است عبارت گنبد، غیر از غزل های حافظ و مولوی، در محاورات عامیانة مردم نیز استفاده می شود. این جاست که باید بگوییم پدر بزرگ ها و مادر بزرگ های خود ما نیز معجزه گر بودند زیرا همیشه اول قصه هایشان می گفتند یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود، غیر از خدا هیچ کس نبود. گنبدی که هم می توان لایة اُزون را از آن استخراج نمود، هم تروپوسفرها از آن کشف کرد و هم به کرویت و چرخش زمین نسبتش داد. زیرا گنبد، هم کار سقف را انجام می دهد، هم بازتاب دهنده است و هم مانند لایه های جو زمین حالت گرد و دایره دارد. همچنین هیچ یک از سه اِشکالی که برای آیة 32 انبیاء شمردیم بر آن وارد نیست.

هفت قارۀ زمین

شیراز و آب رُکنی و آن باد  خوش نسیم               عیبش مکن که خال رُخ هفت کشور است

منظور از هفت کشور در این بیت، هفت قارۀ روی زمین است. بشر تا سیصد سال پیش فقط قاره های آسیا، آفریقا و اروپا را می شناخت برای همین جغرافی دانان می پنداشتند فقط سه قاره روی کرۀ زمین وجود دارد ولی با کشف قاره های قطب جنوب، اقیانوسیه (استرالیا)، آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی توسط آموندسن، جیمزکوک و امریکو، تعداد قاره های جهان به هفت عدد رسید و پرده از راز علمی این بیت حافظ شیرازی برداشته شد. تمامی این اکتشافات پانصد سال بعد از حافظ شیرازی اتفاق افتاده است.

–  نکتة شگفت انگیز: تعداد حروف این بیت نیز مضرب 7 است: (7×7) 49 حرف

مطمئن باشید اگر کلمة هفت کشور به جای دیوان حافظ، داخل قرآن می بود معجزه سازان عین همین مطالب بالا را برای آن ذکر می کردند و از آن معجزه ای علمی و خارق العاده می ساختند. کسانی که کوه را زمین و محفوظ را محافظ معنا می کنند، طبیعی است کشور را نیز قاره معنا خواهند کرد.

شکل درونی اتم

در دل هر ذره خورشیدی نهان             ناگهان آن ذره بگشاید دهان

ذره ذره گردد اجزای زمین                  پیش آن خورشید کو جست از کمین

دل هر ذره را که بشکافی                    آفتابیش در میان بینی (هاتف)

اگر ما نیز به همان راهی برویم که امثال مهندس سادات رفته اند و عینک آن ها را به چشممان بزنیم باید بگوییم حداقل سه معجزۀ علمی در این ابیات وجود دارد:

معجزۀ اول: وجود اتم و شکل درونی آن

شاعران این ابیات یعنی مولوی و هاتف از وجود اتم و حتی کیفیت درونی آن نیز باخبر بوده اند. در دنیای فیزیک، ذره همان اتم است. این ابیات می گویند داخل هر ذره یک خورشید وجود دارد. یعنی درون اتم را به خورشید تشبیه کرده اند. همان گونه که خورشید در اطراف خود سیاره هایی دارد که به دورش می چرخند، داخل اتم نیز هسته ای وجود دارد که الکترون ها، مثل سیاره به دورش می چرخند.

معجزۀ دوم: امکان شکافتن اتم توسط انسان

انشتین فیزیک دان یهودی اولین کسی است که توانست در قرن بیستم، اتم را بشکافد و آن را مطالعه و بررسی کند. ابیات مذکور هشتصد سال پیش از انشتین، از شکافتن اتم سخن رانده اند. اگر این ابیات جزو آیات قرآن می بود آن را نوعی پیشگویی علمی نیز محسوب می کردند.

معجزۀ سوم: منظومة شمسی و چرخش سیارات به دور خورشید

همان طور که در عصر هاتف و مولوی، اتم شکافته نشده بود، چیزی به نام منظومة شمسی نیز مطرح نبود و کسی نمی دانست سیارات در حال چرخش به دور خورشید می باشند ولی مولوی و هاتف در همان عصر این دو موضوع یعنی ذره و خورشید را به هم تشبیه کرده اند. این تشبیه نشان می دهد مولوی و هاتف از چرخش سیارات به دور خورشید نیز باخبر بوده اند.

کسانی که آیاتی با آن همه ابهام را معجزه می دانند، چرا اشعاری با این همه وضوح و استحکام که حتی کیفیت درونی اتم را نیز به تصویر کشیده معجزه نمی دانند؟ پاسخ این سؤال همان تأثیر بافت ناآشنا بر شیء آشنا است که در کتاب روان شناسی دین بحث کرده ایم. مطمئن باشید اگر این ابیات در قرآن یا کتاب های دینی دیگری مثل نهج البلاغه و اصول کافی قرار داشت، مانوور بزرگی از معجزه برای آن ها ترتیب می دادند. بسیار بسیار بزرگ تر از آن چه که امروز برای آیة 49 سورۀ ذاریات می دهند. شاید امثال مهندس سادات در جواب معجزه نبودن این ابیات اظهار کنند مولوی و هاتف اتم را از همین آیات قرآن شناخته اند. ما نیز باید از ایشان بپرسیم کجای آیة 49 ذاریات گفته است شکل داخلی اتم مانند چرخش سیارات به دور خورشید است؟ نشان بدهید تا ما هم ببینیم.

البته حافظ، مولوی و هاتف روحشان هم از این موضوعات خبر نداشت. فقط خواستم بدانید اگر کسی بخواهد به سبک معجزه تراشان مسلمان پیش برود در هر کتابی می تواند صدها نوع از این معجزات به اصطلاح علمی را کشف کند. دلیل آن نیز قوۀ خیال آدمی و چند پهلو بودن تشبیهات است که موجب می شوند ورود به این عرصه بسیار آسان باشد.

برگرفته از کتاب افسانۀ معجزات قرآن

نوشتۀ بهزاد پوربیات

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO