سیر اندیشه های ایران-محوری کتاب مقدس: داستان مبشرین ایرانی در چین (قسمت دوم)
داستان مبشرین ایرانی در چین
با وجود این که مسيحيت نستوری از مدت ها پیش به واسطۀ ایرانيان قدم به خاک چين گذاشته بود، ولی اولين مبشر مسیحی ایرانی که به چين رفت، شخصی به نام “آ-لو-پن” (A-Lo pén) بود. وی به نمایندگی ازطرف یزدگرد سوم به چين رفت و درخواست نمود که مسیحیت و ساختن کلیسا در چین به رسمیت شناخته شود. برخی اعزام وی را به چين، سال ۶۳۵ میلادی و برخی دیگر، سال ۶۴۷ میلادی ذکر کرده اند. به احتمال زیاد چنين درخواستی مورد پذیرش قرارگرفته زیرا پس از آن است که با بناهای مذهبی جدیدی در چين به نام معابد پارسی برخورد می کنيم. یکی از دلایلی که موجب شده تا این بناهای مذهبی را معابد پارسی بنامند. این بوده که مسيحیت توسط ایرانيان به چين رسيده و چينی ها نيز این مذهب را خاص ایرانی ها می دانستند. بنابراین باید گفت چينی ها مسيحیت را یک مذهب ایرانی می شناسند و دليل آن هم این بود که هنگامی که مسیحیت وارد چين شد، کاملاً تحت نفوذ فرهنگ ایرانی قرارگرفته بود. در ميان متون کتاب مقدس که در منطقۀ خوچو کشف شده، نسخه هایی به زبان پهلوی نيز موجود است و در کتاب مقدسی که در چين از آن استفاده می کردند شماری از کلمات پهلوی یافت می شود و نام روزهایی که مسیحیان در چين به کار می بردند نام های پهلوی است. درواقع می توان گفت مسیحیت پس از آن که وارد ایران شد به تدریج ویژگی های فرهنگ ایرانی را دریافت کرد و سپس به مرز های شرقی ایران نیز منتقل شد. باید گفت که رسم ازدواج اسقف ها و کشیش های نستوری متأثر از نفوذ فرهنگ زرتشتی بوده است. تأثير فرهنگ ایرانی بر مسیحیت نستوری شاید باعث شده تا برخی به این باورند که مبشرین مسیحیت ایرانی در چين، برای جلوگيری از درگیری با ادیان دیگر، تعالیم اساسی خود را تغيير دادند و این تغيير تعليمات به حدی رسيده بود که ضد تعليمات انجیل به نظر می رسيد.
- تعالیم نستوری
می توان گفت با توجه به مطالبی که پيش از این در مورد گرایش شمار زیادی از اشراف، بزرگان و خاندان ساسانی به مسیحیت به ویژه در سده های پنج تا هفت ميلادی ذکر شده بود، یزدگرد نيز تصميم گرفت تا از مسیحیت حمایت کند و به همين خاطر از روابط دوستانۀ ایران و چين بهره برده و چنين درخواستی از امپراتور چين کرد. ازسدۀ پنج تا هفت ميلادی مدارک فراوانی که بيشتر در کتابهایی به نام اعمال شهدا، که در مورد خاندان نجبای زردشتی هستند که به مسیحیت گرویده اند و بيشتر آن ها در مورد زنانی مانند شيرین و گلين دخت در سدۀ ششم و کریستا در سدۀ هفت ميلادی است. در منابع چينی نيز به رفتن این نمایندۀ یزدگرد سوم به دربار چين مطالبی ذکرشده است. در “تنگ- کوای- یاو” آمده است که در ماه هفت سال دوازدهم یعنی 640 میلادی “چن- کوان” (Chên-kuan) امپراتور فرمانی صادر نمود که کشيش ایرانی آ-لو-پن از کشور ایران کتاب مقدس را به همراه خود به چين آورد. آ-لو-پن از امپراتور سلسلۀ تانگ اجازۀ اشاعۀ مسیحیت را گرفته و در سال ۶۴۰ میلادی در شهر “چانگ-آن”(Chang-an) به دستور امپراتور، یک کليسا بنا گردید. برخی بر این باورند که یزدگرد چندین بار افرادی را به چين فرستاده و معابدی را در چين برپا کرده اند. افزون بر یزدگرد، فرزندان و نوادگان وی نيز، که به چين رفته بودند، از مسیحیان در چين حمایت نموده و در ساخت کليساها مشارکت کرده اند. پيروز، پسر یزدگرد، در سال۶۷۷ میلادی دستور داد یک معبد به نام معبد پارسی Bosi-siدر شین جان بسازند که منابع چينی از آن به عنوان “معبد پارسی” یاد می کنند. با توجه به این که درهمۀ اعلاميه هایی که مسیحیت را در چين آزاد و قانونی می شمارند، کليساهای مسيحی را با واژۀ “معابد پارسی” یاد کرده اند، باید چنین نتيجه گیری کرد که این “معابد پارسی”، معابد دین زرتشتی نبوده اند، بلکه معابدی مربوط به ایرانيان مسيحی بوده است. البته دلایل دیگری نيز برای رسيدن به این نتيجه در دست است. در سال ۷۴۵ میلادی یوین تسانگ، امپراتور چين، فرمانی صادر کرد که به موجب آن، مسيحیان می توانستند برای خود در پایتخت و دیگر شهرهای چين کليسا بنا کنند و اتفاقاً یک کليسا نيز در پایتخت چين بنا کردند. به دنبال همين فرمان، شمعون اسقف طوس به مقام اسقف اعظم چين برگزیده شد و مارکوس که یک مسيحی چينی و اسقف اعظم چين بود به مغرب دعوت و به مقام جاثليقی کل کليسا انتخاب شد. بر اساس گفتۀ “تنگ- کوای- راو” در همين سال ۷۴۵ میلادی، نام کليسای مسیحی ازمعابد پارسی به کليسای رومی تغيير داده شد. در این متن آمده که در ماه نهم سال چهارم از طرف تيئن- پاو فرمانی صادر شد که مذهب ایرانی که از روم پدید آمده از طریق ایران به چين رسانده شده است و مدتی است که در چين رواج یافته است. موقعی که اولين بار معبد را تأسيس نمودند به علت فوق الذکر معبد مذهب ایرانی ناميده شد، ولی اگر بخواهند حقيقت را به عموم مردم برسانند، اسامی کلیساهای ایرانی را به کلیساهی رومی تغييردادند. اسامی معابد مذهب ایرانی در واقع در استان ها و شهرستان ها نيز طبق این فرمان تغيير داده شدند. با حمایت امپراتوری تانگ و فعاليت های مبشرین مسیحی ایرانی، کتاب مقدس به زبان چينی نيز ترجمه شد و پس از آن شمار زیادی از چينی ها نيز به مسیحیت گرایش پيدا کردند. بنابراین دست کم تا۷۴۵ میلادی در چين کليساها را به نام معابد پارسی می شناختند. در مورد فعاليت مبشرین مسيحی ایرانی در سرزمين های شرقی ایران و به ویژه چين نيز مدارکی در دست است. در سال ۱۶۲۵ میلادی کتيبه ای سنگی درسيان فو چين کشف شد که متن آن به زبان سریانی و در مورد رفتن مبشرین مسیحی ایرانی به چين است. این کتيبه حدود سال ۷۸۱ میلادی تهیه شده است و روی این کتیبه ها در مورد کفارۀ نجات مسیح نوشته شده است و دریکی از این کتيبه های دو زبانه ای که در چين وجود دارد، به شخصی برمی خوریم به نام ماهشی، که دختر پهلماسپ از قبيلۀ سورن بوده و سال درگذشت او به سال یزدگردی و چينی ذکر شده است. او در سن ۲۶ سالگی درگذشته و گفته شده درخواست او این بوده که در کنار قومش باشد. سال درگذشت او ۸۷۴ میلادی است. و نشان دهندۀ اقامت خاندان بزرگ ایرانی است که در چين ساکن هستند، و این نشان می دهد که ایرانی های مسحیی و زتشتی در کنار هم در چين می زیستند. مدارک چينی نشان می دهند که بيشتر ایرانيان، در چين مسيحی بوده اند و به همين سبب نيز یزدگرد و فرزندانش نيز تعدادی کلیسا در چين برپا کرده اند. با وجود حمایت امپراتوران چين از مسیحیت نستوری، این گروه نیز مانند دیگر مذاهب موجود در چين، در سال ۸۴۵ میلادی مورد تعقيب و آزار واقع شدند و از آن پس نفوذ خود را از دست دادند (منبع ار رسالۀ مذاهب ایرانی در چین).
نوشتۀ استاد علی خیراندیش (پژوهشگر)
این بررسی همچنان ادامه دارد. با ما همراه باشید.
منابع استفاده شده در این پژوهش:
- تاریخ کلیسا در امپراتوری روم و ایران – ویلیام میلر
- دهقانی تفتی، حسن. مسیح و مسیحیت نزد ایرانیان. ج 1. لندن: کتاب های سهراب
- مسیحیان در ایران نوشتۀ اسموسن جلد سوم
- همسایگان ایران در عصر ساسانیان عباس نهرین
- مسیحیت در ایران تا صدر اسلام سعید نفیسی
- تاریخ تمدن ایران ساسانی سعید نفیسی
- تاریخ ایرانیان وعرب ها در زمان ساسانیان نوشتۀ تئودور نوکدکه ترجمۀ عباس زریاب
- تمدن ایران ساسانی نوشتۀ ولادیمیر گریگوریویچ لوکونین ترجمۀ عنایت اله رضا
- ایران در زمان ساسانیان نوشتۀ کریستن سن ترجمۀ رشید یاسمی
- تاریخ ادیان جان ناس ترجمۀ علی اصغر حکمت
- رسالۀ مذاهب ایرانی درچین از خلال منابع چینی نوشتۀ کوایچی هاندا دانشگاه تهران
- دربار ساسانی ومسیحیان، مدارا یا تعصب نوشتۀ علی محمد ولوی-صفورا برومند
- آندرانیک هونیان – تاریخچۀ مسیحیت در ایران
- اردلی، ورا، هنری مارتین. ترجمۀ سهیل آذری. تهران: نور جهان
- اسپروی، ویلفرید .بچه های دربار. ترجمۀ ف. شاهلویی پور. تهران: انجمن قلم ایران ،
- الدر، جان. تاریخ میسیون های آمریکایی در ایران. ترجمۀ سهیل آذری. تهران: نور جهان،1333.
- الگود، سیریل. طب در دورۀ صفویه. ترجمۀ محسن جاویدان. تهران: دانشگاه تهران،1357.
- اوبن، لئون اوژن. ایران امروز 1907-1906. ترجمۀ علی اصغر سعیدی. تهران: زوار،1362.
- بامداد، مهدی. تاریخ رجال ایران: قرون 14-13-12. ج4. تهران: زوار،1347
- براون، ادوارد. انقلاب ایران. ترجمه و حواشی احمد پژوه. تهران: معرفت ،1338.
- برگر، آندراس والد. مبلغان آلمانی در ایران. ترجمۀ علی رحمانی و دیگران. تهران: مطالعات سیاسی و بین اللملی.
- تیموری، ابراهیم. «مسعودمیرزا ظل السلطان و یک گفتگوی منتشر نشده از وی». بخارا. س 14. ش 83. مهر و آبان 1390.
- حائری، عبدالهادی. «پیوند تاریخی کیش مسیح با استعمار غرب و نخستین ستیزه های فکری اندیشه گران ایران». دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی مشهد. س 20. ش1 و 2. بهار و تابستان 1366. ص 362 257.
- نخستین رویارویی های اندیشه گران ایران با دو رویۀ تمدن بورژوازی غرب. تهران: امیرکبیر،
1367
- وسرسی، کنت .ایران در 1849- 1840. ترجمۀ احسان اشراقی. تهران: ستاد انقلابی فرهنگی ،1368
- دهقانی تفتی، حسن. مسیح و مسیحیت نزد ایرانیان. ج 1. لندن: کتاب های سهراب،1371.
- یک چاه و دو چشمه: از تفت تا وینچستر. لندن: کتاب های سهراب،1999.
- دیولافوا، مارسل اوگوست. سفرنامۀ دیولافوا. ترجمۀ علی محمد فرهوشی. تهران: خیام،1332.
- Histoire de l’empire perse : pierre briant
- Les haut lieux de la bible : yoshikazu shirakawa
- Le monde de la bible n°106 l’iran et la perse
- Les pays de la bible : john rogerson
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |