آیا قرآن کلام خداست؟ فصل سوم- نقد خارجی قرآن: موجودیت مشکوک محمد در سال های اول ظهور او (مقالۀ بیست و چهارم)
6) محمد
مطالب یک وقایع نگار ارمنی (حدود سال 660 میلادی) نخستین روایت داستانی زندگی محمد را در اختیار می گذارد که گواهی می دهد «محمد تاجری بوده که بسیار درباره ابراهیم صحبت می کرده»؛ بنابراین شواهد تاریخی کهن، وجود شخصی به نام محمد را در اختیار ما قرار می دهند. با این حال، این وقایع نگار ارمنی با این تصور که او فقط یک پیامبر محلی است، سخنی از پیامبری جهانی محمد به میان نمی آورد. به گفتۀ دکتر جان وانسبرو، حتی نخستین اسناد اسلامی چیزی از نبوت جهانی او نمی گویند. مغازی، که وانسبرو به آن ها اشاره می کند و داستان نبردها و مبارزات پیامبر است، نخستین اسناد اسلامی هستند که ما در اختیار داریم. این اسناد باید بهترین تصاویر آن زمان را به ما ارائه دهند، اما در بردارندۀ چیزهای اندکی دربارۀ زندگی یا تعالیم محمد است. در واقع، در هیچ کجای این اسناد، محمد به عنوان پیامبر مورد تکریم قرار نگرفته است! اگر به گفتۀ قرآن، محمد از همان ابتدا به «خاتم پیامبران» شهرت داشته (سورۀ الأحزاب آیه 40)، پس چرا اسناد موجود در مورد موضوعی به این مهمی سکوت اختیار کرده اند؟
کتیبه های سنگی یهودا نئو:
برای این که بدانیم محمد کیست و چه کاری انجام داده است، باید به دوران زندگی او برگردیم و نگاهی به شواهد موجود بیندازیم تا ببینیم چه چیزی در مورد این شخصیت مهم برای گفتن دارند. وانسبرو که پژوهش های زیادی دربارۀ سنت های کهن و قرآن انجام داده است، اعتقاد دارد که چون منابع اسلامی بسیار دیر ظهور هستند، اسناد سیرۀ مغازی و همچنین نخستین نسخه های قرآن که 150 سال بعد از وقایع اصلی، مکتوب شده اند، را نمی توان معتبر دانست. وقتی به منابع غیر اسلامی نگاه می کنیم، مطالب قابل توجهی دربارۀ شخصیت محمد در می یابیم.
بهترین منابع غیر اسلامی که دربارۀ عربستان قرن هفتم در اختیار داریم، کتیبه های سنگی عربی متفرقه در صحراهای سیرو اردن و شبه جزیره و به ویژه صحرای نگب است. فردی که بیشترین مطالعه را روی این کتیبه های سنگی انجام داده است یهودا نئو از دانشگاه عبری اورشلیم است. پژوهش های او تحت عنوان «به سوی ماقبل تاریخ اسلام»، در سال 1994 منتشر شد و من به آن اشاره ای خواهم داشت.
یهودا نئو در متون دینی عرب که مربوط به قرن اول و نیمی از دوران حکومت عرب (قرن هفتم تا هشتم میلادی) می باشد، یک اعتقادنامه با محوریت یکتاپرستی یافته است. با این حال، او ادعا می کند که این اعتقادنامه «به طور آشکار، خود اسلام نیست، بلکه (اعتقادنامه ای) است که می تواند خاستگاه اسلام باشد».
او همچنین دریافت که در تمام نهادهای مذهبی عرب در طول دورۀ سفیانی (661-684 میلادی) هیچ اشاره ای به محمد نشده است. در حقیقت، نه نام خود محمد و نه هیچ دعا و عبارت رایجی در میان پیروان محمد (مبنی بر این که او پیامبر خداست) در هیچ کتیبه ای قبل از سال 691 میلادی وجود ندارد. خواه مقصود اصلی این کتیبه مذهبی بوده باشد (مانند دعای تضرع) و خواه به عنوان کتیبۀ یادبود مورد استفاده قرار گرفته باشد (مانند کتیبۀ موجود در سد نزدیک شهر طائف که در دهه 660 میلادی توسط خلیفه معاویه ساخته شده است). در هر دو صورت اسمی از محمد به میان آورده نشده است.
این واقعیت که نام محمد در هیچ یک از کتیبه های اولیه، به ویژه کتیبه های مذهبی وجود ندارد، قابل تأمل است. بسیاری از احادیث اسلامی سال های بعد (به عنوان مثال، سیره و حدیث که نخستین مکتوبات اسلامی است که در اختیار داریم) تقریباً به طور کامل از روایات مربوط به زندگی پیامبر تشکیل شده است. در این احادیث مؤخر، محمد الگویی است که همۀ مسلمانان باید از او پیروی کنند. پس چرا چنین تأکیدی را در این کتیبه های عربی قدیمی تر نمی یابیم که به دوران زندگی محمد نزدیک تر هستند. موضوعِ مسئله سازتر این که چرا اصلاً اشاره ای به او نشده است؟ نام او تنها پس از سال 690 میلادی در کتیبه های عرب یافت می شود. علاوه بر این، اولین باری که عبارت محمد رسول الله (محمد پیامبر خداست) ذکر شده، روی یک سکۀ عربی-ساسانی می باشد که دوران خلید بن عبدالله در سال 690 میلادی در دمشق ضرب زده شده است. آن چه از اهمیت بیشتری برخوردار است این است که نخستین رخدادی که نئو «اعتراف سه گانۀ ایمان» می نامد، از جمله توحید (که خدا یکتا است)، عبارت محمد رسوال الله (که محمد پیامبر او است) و ماهیت انسانی عیسی (عبدالله و رسوله) در کتیبۀ عبد الملک در قبه الصخره در اورشلیم، به تاریخ 691 میلادی یافت شده است. پیش از این کتیبه، اعتراف به ایمان اسلامی (شهادتین) به هیچ وجه قابل تأیید نیست. با این وجود، باید توجه داشت که تاریخ این کتیبه می تواند به خیلی سال بعد از 691 میلادی برگردد. احتمالاً در زمان بازسازی داخلی و خارجی توسط الظاهر لی-لاز در سال 1022 میلادی اضافه شده باشد.
به عنوان یک قاعده، پس از 691 میلادی و در خاندان مروانی (تا سال 750 میلادی)، هر زمان که اعتقادنامه های اسلامی مورد استفاده قرار می گرفت (مانند روی سکه، ستون ها و پیش نویس های پاپیروس)، نام محمد نیز ذکر می شد. احتمالاً می توان به این نتیجه رسید که شاید تاریخ های دیر ظهور و متأخر، مربوط به این واقیعت هستند که نشر و نفوذ هر مفهوم مذهبی در کتیبه های عربی زمان بر بوده است. با این وجود، به گفته نئو، نخستین پاپیروس عربی، یک رسید مصری است که مربوط به قبض مالیات پرداخت شده به تاریخ 642 میلادی است که به دو زبان یونانی و عربی نوشته شده است و با تیتر «بسم الله» شروع می شود، و این در صورتی است که فردگیرنده نه مسلمان و نه مسیحی بوده است.
تا پس از سال 661 میلادی، روی کتیبه ها، محتوای مذهبی وجود نداشته است. با این حال، اگر چه آن ها حاوی متون مذهبی هستند، اما هرگز از پیامبر یا عبارتی که بیان گر او باشد، نامی نبرده اند. به گفتۀ نئو، «این بدان معناست که در این زمان، یعنی 60 سال و یا سالها پس از مرگ محمد، اعتراف نامۀ رسمی مذهبی عرب شامل محمد یا عبارتی بیان گر این شخصیت نبوده است. این کتیبه ها حاوی نوعی اعتقاد توحیدی متعلق به مجموعۀ خاصی از مطالب فرقه ای به همراه برداشت هایی یهودی-مسیحی هستند که به سبک های نوشتاری خاصی بسط و توسعه یافته اند و حاوی هیچ ویژگی، مخصوص هیچ مذهب توحیدی شناخته شده ای نیستند.
مهم تر این که این کتیبه ها نشان می دهند که وقتی اعتقادنامه های اسلامی در دروه مروانی (بعد از 684 میلادی) ظاهر شدند، اصطلاحاً «یک شبه» به ظهور رسیدند. نشان می دهند که این اعتقادنامه ها ناگهان به تنها شکل رسمی اعلان مذهبی اسلامی تبدیل شدند و منحصراً در اسناد رسمی و کتیبه ها مورد استفاده قرار گرفتند. با این وجود، حتی پس از رسمیت یافتن متون محمدی (پیروان محمد) بلافاصله مورد پذیرش عموم قرار نگرفت. سال های پس از ظهور این متون، مردم همچنان از روایات و افسانه های غیر محمدی در کتیبه های شخصی خود و همچنین مکاتبات قضایی استفاده می کردند. بنابراین، به عنوان مثال، یهودا نئو، کاتبی را یافته است که در مکاتبات عربی و یونانی خود از قواعد محمدی استفاده نمی کرده است.
در حقیقت، به گفتۀ نئو، اعتقادنامه های محمدی در حدود 30 سال (یا یک نسل) پس از شروع آن توسط عبد الملک، در دوره ای در زمان خلیفه هشام (بین 724-743 میلادی) روی کتیبه های مشهور «صحرای نگب» نوشته شده است. به گفتۀ نئو، حتی این نوشته ها نیز مربوط به گروه پیروان محمد هستند و اسلامی نیستند. به اعتقاد او، متون مسلمانان تنها در آغاز قرن نهم (حدود سال 822 میلادی) و هم زمان با نخستین قرآن های مکتوب و همچنین نخستین احادیث مکتوب اسلامی ظهور یافتند.
در نتیجه، از روی این کتیبه ها چنین به نظر می رسد که در زمان خاندان مروانی (پس از 684 میلادی) بوده که محمد به مقام پیامبری جهانی ارتقای مقام یافته است، نه در زمان حیات خودش، و حتی در آن زمان نیز اعتقادنامۀ محمدی که ظهور کرد، با آنچه امروزه در اختیار داریم، مطابقت ندراد. برای بحث بیشتر در مورد شش طبقه بندی با دوره های کتیبه های سنگی و محتوای آن ها، من مقالۀ نئو را برای مطالعه پیشنهاد می کنم (صفحات 111-112).
متن مناظرات دکتر جی اسمیت (کاری از چوب مینیستری)
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |