معرفی عهدجدید: انجیل یوحنا- منشاء، مؤلف، تاریخ، محل و محتوا (فصل دهم)
معرفی عهد جدید
انجیل یوحنا
منشاء
انجیل یوحنا در میان چهار انجیل رسمی عجیبترین و شاید پرارزشترین انجیل است. هر چند به همان مطلبی که در سایر اناجیل ذکر شده مربوط میگردد ولی از نظر ترکیب و طرز نگارش کاملاً متفاوت است. در آن هیچ مَثَلی وجود ندارد و در آن فقط هفت معجزه یافت میشود که پنج مورد آن در جای دیگری مذکور نیست. سخنان عیسی در این انجیل عموماً دربارۀ شخص خودش است نه امور اخلاقی مربوط به ملکوت. مصاحبههای شخصی زیاد است و در مورد تماس عیسی با مردم بیشتر از تماسهای عمومی او تأکید به عمل آمده است. تأکید از نظر الاهیات در این انجیل زیاد است و مخصوصاً در مورد چگونگی شخصیت عیسی و مفهوم ایمان آوردن به او سخن به میان میآید.
به علت تفاوت اساسی موجود بین انجیل یوحنا و سه انجیل هم نظر، در مورد صحّت و اعتبار آن سؤالاتی پیش آمده است. جواب این سؤالات را میتوان در منشاء و هدف این انجیل یافت. طبق روایات موجود این انجیل توسط یوحنا پسر زبدی نوشته شده که دیرتر از تمام رسولان مسیح بدرود حیات گفته است. وی این انجیل را در سالهای آخر عمر خود در افسس نوشت. هر چند به این نظریه حملات زیادی شده است، ولی هنوز هم از بهترین فرضیهها به شمار میرود. چون اطلاعات ما در مورد کلیساها در پایان قرن اول بسیار محدود است، به سختی میتوان در مورد منشاء این انجیل دقیقاً سخن گفت.
اولین اشارهای که در مورد انجیل یوحنا وجود دارد در نقل قولی است که یوسبیوس از پاپیاس به عمل میآورد. در این نقل قول اشاره شده است به یوحنا که رسول مسیح بود و همچنین از یک یوحنا که مشایخ و از معاصرین او بود سخن گفته میشود. یوسبیوس چنین نتیجه میگیرد که اینها هر دو نفر متفاوت هستند و میگوید که در افسس دو مقبره دیده است که هر دو به یوحنا تعلق داشتهاند. چون آثار پاپیاس در حال حاضر در دسترس ما نیست، نمیتوان مقصود اصلی او را صرف نظر از تفسیر یوسبیوس درک کرد. احتمال دارد که یوسبیوس در مورد درک مقصود پاپیاس دچار اشتباه شده باشد. هیچ مانعی وجود ندارد که رسول مسیح در عین حال شیخ هم نامیده شود و شاید مقصود پاپیاس این بود که هر چند بیشتر رسولان مسیح به سرای ابدی شتافته بودند ولی در زمان حیات وی یک یا دو نفر آنها در قید حیات بودند و به فرمایشات و اعمال مسیح شهادت میدادند.
این فرضیه که انجیل چهارم اثر یک شیخ مسیحی به نام یوحنا بوده و نه اثر یوحنای رسول به طور قطع به ثبوت نرسیده است. تمام شهادتهای آباء کلیسا از زمان آیرنیوس تأیید مینماید که نویسندۀ انجیل چهارم همان یوحنای رسول بوده است. کلمنت اسکندریه (۱۹۰ میلادی)، اریجن (حدود ۲۲۰ میلادی)، هیپولیتوس (حدود ۲۲۵ میلادی)، ترتولیان (حدود ۲۰۰ میلادی)، نسخۀ مراتوری (حدود ۱۷۰ میلادی) همگی اتفاقنظر دارند که نویسندۀ انجیل چهارم یوحنا پسر زبدی بوده است.
مؤلف
از خود انجیل حقایقی در مورد مؤلف آن به دست میآید. اولاً او یک یهودی آرامی زبان بود هر چند انجیل را به یونانی نوشت. بر طبق سبک زبان آرامی جملات فرعی در آن خیلی کم است و غالباً کلمات عبری و آرامی دارد که معنی آنها توضیح داده شده است. نویسنده با عقاید یهودیان آشنایی کامل دارد. در ۱۹:۱-۲۸ به نظر یهودیان دربارۀ مسیح موعود اشاره میکند. از طرز فکر یهودیان دربارۀ سامریان باخبر بود (۹:۴). از نظر محدود یهودیان در مورد عبادت اطلاع داشت (۲۰:۴)، با عیدهای یهودیان آشنایی کامل داشت و برای خوانندگان در مورد این اعیاد توضیحات دقیقی میدهد.
ثالثاً او از یهودیان فلسطین بود که با آن سرزمین و مخصوصاً با اورشلیم و حومه آن آشنایی شخصی داشت (۷:۹و ۱۸:۱۱و ۱:۱۸). با شهرهای استان جلیل آشنا بود (۴۴:۱و ۱:۲) و استان سامره را هم میشناخت (۵:۴و۶و۲۱). به طور خلاصه با سرزمینی که دربارۀ آن سخن میگفت آشنایی داشت.
ثالثاً او شاهد عینی وقایعی بود که ثبت نموده است. هم در ۱۴:۱ که میگوید «جلال او را دیدیم» و هم در ۳۵:۱۹ که به صورت سوم شخص میگوید «آن کسی که دید شهادت داد» ادعا مینماید که خودش شاهد عینی بوده است. بعضی اشارات کوچک نیز وجود دارد که شاهد عینی بودن مؤلف آن را تأیید مینماید مانند ساعتی که عیسی بر سر چاه نشست (۶:۴)، تعداد و اندازۀ قدحهای عروسی قانا (۶:۲)، وزن و ارزش عطری که مریم بر پاهای عیسی ریخت (۳:۱۲و۵)، جزئیات محاکمه عیسی (بابهای ۱۸و۱۹).
مؤلف چه کسی بود؟ از قرار معلوم از قبل از شروع خدمات عیسی با وی بود زیرا به وقایعی اشاره میکند که قبل از شروع خدمات عیسی در اناجیل همنظر واقع شدهاند. وی یکی از دوازده شاگرد مذکور در انجیل است. طبق باب آخر، وی همان شاگردی است که «عیسی او را محبت مینمود» و با پطرس صمیمی بود و در شام آخر (۲۳:۱۳) و در زمان محاکمه (۱۸: ۱۵و۱۶) و در پای صلیب (۱۹: ۲۶و۲۷) به عیسی بسیار نزدیک بود. تنها یکی از صمیمیترین یاران عیسی میتوانست چنین خصوصیاتی داشته باشد. یعقوب در اوایل تأسیس کلیسا شهید شد (اعمال ۲:۱۲). پطرس و توما و فیلیپس بارها به صورت سوم شخص مذکور شدهاند و نمیتوانند مؤلف این انجیل شمرده شوند. هر چند مؤلف نام خود را ذکر نمینماید، ولی برای وی بدیهی است که خوانندگان از هویت او اطلاع دارند و نوشتههای او را معتبر میشمارند. یوحنا پسر زبدی به احتمال قوی نویسندۀ انجیل چهارم است. با توجه به مراتب فوق نتایج زیر حاصل میگردد:
شرح حال یوحنا، مانند شرح حال تمام شخصیتهای کتاب مقدس، باید از قسمتهای مختلف جمعآوری شود. وی یکی از فرزندان زبدی بود (مرقس ۱: ۱۹و۲۰). پدرش از اهالی جلیل بود و مادرش سالومه نام داشت و احتمالاً خواهر مریم مادر عیسی بود (متی ۵۶:۲۷ و مرقس ۴۰:۱۵ و یوحنا ۲۵:۱۹ را مقایسه کنید). در جلیل بزرگ شد و در کار ماهیگیری با برادرش و همچنین با اندریاس و پطرس همکار بود. احتمالاً اول از شاگردان یوحنای تعمیددهنده و شاید از همراهان اندریاس مذکور در یوحنا ۴۰:۱و۴۱ بود. اگر این فرض صحیح باشد وی در اولین سفر عیسی در جلیل با او همراه بوده (یوحنا ۲:۲) و سپس با همکاران خود کار ماهیگیری را ترک کرد تا عیسی را پیروی نماید (متی ۲۱:۴و۲۲).
وقایع زندگی عیسی که یوحنا نیز در آنها همراه وی بود به قدری زیاد است که نمیتوان همه را در اینجا ذکر کرد. در زمان خدمات اولیهای که عیسی در یهودیه انجام میداد وی در اورشلیم با او بود. احتمال دارد که ملاقات نیقودیموس با عیسی در خانۀ او انجام شده باشد. سپس همانطوری که از متی ۱:۱۰و۲ فهمیده میشود در مأموریت شاگردان مسیح شرکت کرد. مانند سایر رسولان به کمک مسیح احتیاج داشت زیرا وی و یعقوب بسیار تندمزاج بودند. عیسی آنها را «پسران رعد» و به معنای دیگر «پرغوغا» میخواند (مرقس ۱۷:۳). مرقس دلیل این نامگذاری را ذکر نمیکند ولی از اصطلاح عبری میتوان فهمید که این لقب خصوصیات اخلاقی صاحب آن را روشن میسازد. تندمزاجی و عصبی بودن آنها از این روشن میشود که شخصی را که دیوها را بیرون میکرد به این دلیل که از آنها متابعت نمینمود توبیخ کردند (لوقا ۴۹:۹) و وقتی سامریان از قبول عیسی خودداری کردند این دو شاگرد میخواستند از آسمان آتش ببارانند (۵۲:۹-۵۴). هر دو بدون ملاحظۀ وضع سایر شاگردان از مادرشان خواستند از عیسی خواهش کند که در ملکوت وی بر دست راست و چپش بنشینند (متی ۲۰:۲۰-۲۸). این حرکات ناپخته، هر چند ممکن بود به علت وفاداری نسبت به مسیح و نسبت به کار وی انجام شده باشد، مورد ملایمت شدید مسیح قرار گرفت.
در شام آخر یوحنا با عیسی صمیمیت خصوصی داشت و در کنار او نشسته بود (یوحنا ۲۳:۱۳). در موقع محاکمۀ مسیح یوحنا به خانۀ رئیس کاهنان وارد شد زیرا با خانوادۀ وی آشنا بود (۱۸: ۱۵و۱۶). احتمال دارد که وی نمایندۀ شرکت ماهیگیری پدرش در اورشلیم بود و بدین طریق با خانوادههای سرشناس شهر آشنایی داشت. از قرار معلوم در موقع محاکمه و کشته شدن عیسی حاضر بود و طبق فرمایش مسیح مسئولیت سرپرستی مادرش را به عهده گرفت (۱۹: ۲۶و۲۷). در روزهای تاریک تدفین مسیح، همراه پطرس بود و با او از اولین بازدیدکنندگان قبر خالی به شمار رفت. در آنجا وقتی کفن خالی و دستمال سر عیسی را مشاهده کرد «دید و ایمان آورد» (۸:۲۰).
از خاتمۀ این انجیل میتوان فهمید که مؤلف مدتها بعد از تأسیس کلیسا در قید حیات بوده است زیرا در غیر این صورت لازم نبود به طولانی بودن زندگی او اشارهای شود. رسالات نشان میدهند که وی در کلیسا دارای مقام برجستهای گردید و توانست به بهترین طرزی نشاندهندۀ محبت خدا در مسیح باشد. وفات او احتمالاً در اواخر قرن اول به وقوع پیوست.
از این اطلاعات پراکندهای که از زندگی یوحنا ذکر شد، و غالباً با شرح حال عیسی مسیح در هم آمیخته بود، انسان میتواند به قسمتی از تجربیات روحانی او پی ببرد. او که روحیهای سرسخت داشت نسبت به مسیح وفاداری کامل نشان میداد به طوری که احساسات وی گاهی بهتندی و بیملاحظگی میگرایید. وقتی عیسی احساسات یوحنا را تلطیف و تقدیس نمود، وی به رسول محبت تبدیل شد و صمیمیترین رسول مسیح گردید. آتشی که در طبیعت او وجود داشت در نوشتههای آتشین او تجلی مینماید. یوحنا اعتراض عیسی را علیه بیایمانان (۴۴:۸) با «فرزندان ابلیس» خواندن آنها (۱یوحنا ۱۰:۳) منعکس مینماید ولی در عین حال همین یوحنا میگوید «ای حبیبان یکدیگر را محبت بنمائیم زیرا که محبت از خداست و هر که محبت مینماید از خدا مولود شده است و خدا را میشناسد» (۱یوحنا ۷:۴). جمع این دو خصوصیت در شخصیتی قوی امکانپذیر است. یوحنا نمونه خوبی است از انسانی که میتواند گناهکار بزرگی باشد و مسیح از وی شاهد بزرگی میسازد.
تاریخ و محل
در مورد تاریخ تألیف انجیل چهارم نظرات متفاوت است و آن را بین ۴۰ تا ۱۴۰ میلادی و حتی دیرتر میدانند. ولی نمیتوانند دیرتر از دیاتسرون تاتیان باشد که در اواسط قرن دوم تنظیم شد زیرا در آن از انجیل یوحنا نقل شده است. قدیمیترین قسمتی که از انجیل یوحنا پیدا شده باب ۱۸ آیات ۳۱-۳۳و۳۷و۳۸ است و بدین طریق معلوم میشود که این انجیل در نیمۀ اول قرن دوم در دسترس بوده است. یکی از دانشمندان الاهیات به نام گودنیف به این نتیجه رسیده که تاریخ تألیف انجیل یوحنا ۴۰ میلادی است هر چند غالب دانشمندان آن را تا این حد قدیمی نمیدانند. صحیحترین نظریه این است که این انجیل در آسیای صغیر و احتمالاً در افسس در اواخر قرن اول میلادی نوشته شده و این زمانی بود که کلیسا به اندازۀ کافی رشد کرده و به تعالیم پیشرفتهتری در مورد ماهیت ایمان احتیاج داشت. احتمالاً در یک محیط غیریهودی نوشته شده است زیرا اعیاد و رسوم یهودی برای غیریهودیان تشریح گردیده است (یوحنا ۱۳:۲و ۹:۴و ۳۱:۱۹).
محتوا
کلید درک محتوای انجیل یوحنا توسط خود نویسنده در یوحنا ۳۰:۲۰و۳۱ ذکر شده است:
«و عیسی معجزات دیگر بسیار نزد شاگردان نمود که در این کتاب نوشته نشد. لیکن این قدر نوشته شد تا ایمان آورید که عیسی، مسیح و پسر خداست و تا ایمان آورده به اسم او حیات یابید».
در این جمله سه کلمه وجود دارد: معجزات، ایمان، حیات. کلمۀ اول اشارهای است به این موضوع که انجیل یوحنا براساس چند معجزۀ انتخابی بنا شده است که به معجزات مذکور در سه انجیل همنظر شباهت دارند ولی لغت اصلی که برای آنها به کار برده شده «علامات یا نشانهها» است زیرا در این انجیل دارای مفهوم مخصوصی هستند. هفت مورد از این معجزات به وسیلۀ عیسی در حضور همه برای سایرین و برای کمک به آنها انجام شده است. اینها نشاندهندۀ جنبههای مختلف قدرت مسیح هستند و جمعاً گواهی میدهند بر تعلیم اساسی انجیل یعنی الوهیت عیسی مسیح. آنها را میتوان به طریق زیر طبقهبندی کرد:
عنوان | باب و آیه | قلمرو و قدرت |
تبدیل آب به شراب | ۱:۲- ۱۱ | کیفیّت مواد |
شفای پسر سرهنگ | ۴۶:۴- ۵۴ | فاصله |
شفای شخص ناتوان | ۱:۵- ۹ | زمان |
خوراک دادن به پنج هزار نفر | ۱:۶- ۱۴ | کمیّت |
راه رفتن بر روی آب | ۱۶:۶- ۲۱ | قوانین طبیعی |
شفای کور مادرزاد | ۱:۹- ۱۲ | بدبختی |
زنده کردن ایلعازر | ۱:۱۱- ۴۶ | مرگ |
این هفت معجزه مربوط به اموری هستند که انسان قادر نیست در قواتین و شرایط موجود آنها تغییری ایجاد نماید. در مواردی که انسان ناتوان است، عیسی توانایی دارد و کارهایش به قدرت مافوقالطبیعۀ وی شهادت میدهد.
کلمۀ دوم یعنی ایمان، کلید انجیل است و نود و نه بار در آن بهکار رفته است. غالباً این کلمه همان ایمان ترجمه شده ولی گاهی اعتماد و اطمینان ترجمه گردید و در ۲۴:۲ مؤتمن ذکر گردیده است. معنی آن غالباً عبارت است از قبول ادعای شخص و یا به معنی تسلیم کامل انسان به مسیح است. این کلمه شامل مفهوم کامل زندگی مسیحی است و معنی اصلی آن جنبۀ استمرار و تداوم و همچنین تکامل دارد. مقصود یوحنا از ایمان به مسیح عبارت است از قبول وی (۱۲:۱) و قرار دادن او به عنوان شریک زندگی. وقتی ایماندار این علامات یا معجزات را، که ثابتکنندۀ قدرت مسیح هستند، مشاهده میکند در ایمان خود مستحکم میگردد.
سومین کلمهای که کلید انجیل محسوب میگردد حیات است که از نظر یوحنا مجموعۀ تمام برکاتی است که به وسیلۀ نجات به ایماندار بخشیده میشود و عالیترین تجربۀ بشری است. عیسی فرمود «و حیات جاودانی این است که تو را خدای واحد حقیقی و عیسی مسیح را که فرستادی بشناسند» (۳:۱۷). از نظر یوحنا حیات فقط زندگی حیوانی و یا وجود داشتن به عنوان انسان نیست بلکه عبارت است از یک ذات جدید، یک آگاهی جدید، رابطۀ جدید با محیط و پیشرفت مستمر. مسیح نمونۀ این نوع زندگی و حیات است که هدیۀ خدا به مسیحیان و هدف الاهی برای مسیحیان است.
این سه کلمه یعنی علامات، ایمان و حیات محتوای انجیل یوحنا را تشکیل میدهند. در علامات مکاشفۀ الاهی دیده میشود. ایمان جواب و عکسالعمل انسان در مقابل این علامات یا معجزات است. حیات نتیجهای است که از ایمان حاصل میگردد.
فهرست مطالب
بسط موضوع اصلی که ایمان است در فهرست این انجیل دیده میشود:
انجیل یوحنا: انجیل ایمان
قسمت اول- مقدمه ۱: ۱-۱۸
موضوع اصلی بیان میشود: ایمان
قسمت دوم- دورۀ معرفی ۱: ۱۹-۵۴:۴
معرفی عیسی به عنوان منبع ایمان
شهادت یوحنای تعمیددهنده ۱: ۱۹-۵۱
شهادت به وسیلۀ اعمال عیسی ۲: ۲۳-۵۴:۴
شهادت به وسیلۀ کلام عیسی ۵: ۱-۷۱:۶
قسمت سوم- دورۀ مخالفت
نشان دادن موضوعات مربوط به ایمان و بیایمانی
به وسیلۀ عمل ۵: ۱-۱۸
به وسیلۀ استدلال ۵: ۱۹-۴۶
به وسیلۀ معجزه ۶: ۱-۲۱
به وسیلۀ بحث ۶: ۲۲-۷۱
قسمت چهارم- دورۀ تضاد ۷: ۱-۵۳:۱۱
تضاد بین ایمان و بیایمانی
شرح تضاد: ۷: ۱-۵۹:۸
در مورد برادران عیسی ۷: ۱-۹
در مورد مردم ۷: ۱۰-۵۲
در مورد زن زانیه ۷: ۵۳-۱۱:۸
در مورد فریسیان و یهودیان ۸: ۱۲-۵۹
نشان دادن تضاد: ۹: ۱-۵۳:۱۱
به وسیلۀ مرد نابینا ۹: ۱-۴۱
به وسیلۀ شرح در مورد شبان ۱۰: ۱-۲۱
به وسیلۀ استدلال ۱۰: ۲۲-۴۲
به وسیلۀ زنده کردن ایلعازر ۱۱: ۱-۵۳
قسمت پنجم- دورۀ بحران ۱۱: ۵۴-۳۶:۱۲
اعلام ایمان و بیایمانی
قسمت ششم- دورۀ صحبت یا مکالمه ۳۶:۱۲-۲۶:۱۷
تقویت ایمان
کنارهگیری از مردم ۳۶:۱۲-۳۰:۱۳
صحبت با شاگردان ۳۱:۱۳-۳۳:۱۶
صحبت با پدر آسمانی ۱:۱۷-۲۶
قسمت هفتم- دورۀ نهایی
پیروزی بر بیایمانی
تسلیم کردن عیسی ۱:۱۸-۲۷
محاکمه به وسیلۀ پیلاطس ۲۸:۱۸-۱۶:۱۹
مصلوب شدن ۱۷:۱۹-۳۷
تدفین ۳۸:۱۹-۴۲
رستاخیز ۱:۲۰-۲۹
قسمت هشتم- خاتمه ۱:۲۱-۲۵
مسئولیتهای مربوط به ایمان
تقسیمبندی انجیل یوحنا به قدری روشن است که میتوان آن را خیلی زود فهمید. از ابتدا تا انتها، موضوع اصلی که ایمان است مورد بحث قرار میگیرد. نویسندۀ انجیل کوشش نکرده است یک تقسیمبندی مصنوعی برای تنظیم وقایع به وجود آورد بلکه با الهام روح الاهی وقایع و تعالیم مخصوصی را انتخاب کرده است که ماهیت و پیشرفت مکاشفۀ خدا در مسیح را نشان میدهند (۱۸:۱) و آنها را طوری تنظیم نموده تا خواننده را در جریان پیشرفت روحانی به سوی ایمان به مسیح رهبری نماید.
مقدمه (۱:۱-۱۸) با «کلمه» شروع میشود و با آن شخصیت مسیح معرفی میگردد. این اصطلاح در سایر اناجیل دیده نمیشود زیرا یک لغت مصطلاح مذهبی نبود. مسیح دارای مفهوم یهودی و خداوند دارای مفهوم غیریهودی و عیسی دارای مفهوم بشری است ولی «کلمه» یا «لوگوس» دارای مفهوم فلسفی است. بدین طریق یوحنا به انجیل جنبۀ جهانی میدهد و بیان میدارد که کلمه یا حکمت و عقل ابدی، که خداست و از خدا صادر شده است، به عنوان پسر ظاهرکنندۀ پدر است. این کلمه به وسیلۀ کسانی که او را قبول مینمایند درک میشود (۱۲:۱) و تفاوت بین کسانی که او را قبول میکنند و کسانی که قبول نمیکنند مانند تفاوت نور و تاریکی است.
دورۀ معرفی (۱۹:۱-۵۴:۴) مربوط به جسم یافتن کلمه و ظهور او به معاصرین و طرز قبول آنها است. اولین شهادت مربوط میشود به پیشتاز مسیح یعنی یوحنای تعمیددهنده و طرز رفتار مسیح با شاگردان یوحنا. مأموریت اصلی او به عنوان «برۀ خدا» (۲۹:۱) و توجه وی به احتیاجات و علایق شاگردان آینده، وی را با تاریخ و مکاشفۀ الاهی در گذشته مربوط میسازد. مسیح برای استحکام موقعیت خود، از موعظۀ یوحنای تعمیددهنده و همچنین از نوشتههای انبیاء عهد عتیق استفاده میکند.در کارهایی که او انجام میداد، قدرت ذاتی وی بر طبیعت و مردم و شرایط زمان و مکان نشان داده میشد (۱:۲-۲۲) در ملاقاتهایی که بعد از آن ذکر گردیده است کفایت مسیح برای تمام مردم روشن میشود. نقیودیموس که یک دانشمند بزرگ و محترم یهودی بود، زن سامری که در سخن گفتن بسیار تند و ورزیده بود، سرهنگ جلیلی که بسیار جدّی و با ایمان و احتمالاً غیریهودی بود، همۀ اینها با روشها و مذاکرات مختلفی به سوی ایمان به مسیح رهبری شدند.
وقتی عیسی خدمات خود را آغاز کرد مخالفتهایی شروع شد زیرا وقتی مردم را دعوت کرد ایمان بیاورند عدۀ زیادی دعوت او را رد کردند. او از مردم ایمان کورکورانه یا خلاف عقل نمیخواست بلکه آنها را متوجه حقایق میساخت و ایمان و بیایمانی را روشن مینمود.
دورۀ مخالفت (۱:۵-۷۱:۶) با شفای بیمار در کنار حوض بیت حسدا آغاز میگردد زیرا این معجزه در روز سبت انجام شد. عیسی توضیح داد که عمل او نمونهای از همان کاری است که خدای پدر پیوسته انجام میداد و بدین طریق به طور غیرمستقیم ادعای الوهیت کرد. بعد از آن در بیاناتی که فرمود (۱۹:۵-۴۶) نشان داد به پنج دلیل باید به او ایمان بیاورند: وجود خودش، وجود یوحنای تعمیددهنده که قبل از او ظهور کرده بود، خدای پدر، کارهایی که انجام داده بود، کلام خدا. به قول یوحنا معجزات باب ششم به خاطر شاگردان انجام شد تا ایمان آنها تقویت یابد. این معجزات و سخنانی که بعد از آنها ذکر شده با هم ارتباط بسیار نزدیکی دارند زیرا فرمایشات مسیح توضیح همان حقایقی است که در معجزات دیده میشود. در این قسمت دعوت به توبه بسیار قوی است و چنین به نظر میرسد که عیسی مایل است قبل از تشدید مخالفتها ایمان شاگردانش را قوی سازد تا لغزش نخورند.
دورۀ تضاد (۱:۷-۵۳:۱۱) عبارت است از نتیجۀ منطقی بحرانی که در دورۀ مخالفت به وجود آمد. رشد تاریخی ایمان شاگردان با ایرادگیری برادران عیسی و با بیایمانی جماعتهای مردم و یا مخالفت خصومتآمیز رهبران مذهبی یهود مقایسه شده است. نظر عیسی در مورد این تضاد در شرح حال کور مادرزاد در آن قسمت که فرمود تا وقتی فرصت دارد باید کارهای خدا را انجام دهد و همچنین در زنده کردن ایلعازر که آن را بزرگترین آزمایش ایمان و دلیل اثبات اقتدار خود میداند تشریح گردیده است. فرمایشاتی که در میان این دو معجزه قرار دارد و در باب دهم مذکور است آخرین بیانات مفصل و علنی عیسی در مورد مأموریت خودش است. در این فرمایشات، همانطوری که در اناجیل همنظر در قیصریه فیلیپس بیان شده است، هدف مرگ مسیح روشن میگردد. نتیجۀ تضاد توسط عیسی اینطور بیان شده است «من جان خود را مینهم تا آن را بازگیرم» (۱۷:۱۰).
در دورۀ بحران (۵۴:۱۱-۳۶:۱۲) کشمکشهای مختلفی که بر اثر تضاد به وجود آمدهاند ظاهر میشوند. عیسی از اورشلیم و حوالی آن به شهر افرایم رفت تا از مرکز طوفان دور باشد احساسات دوستان نسبت به عیسی در ضیافت شامی که به افتخار او توسط خانوادهای که در بیتعنیا میزیست ترتیب داده شد، روشن میگردد (۱:۱۲و۲). زائران کثیری که برای عید فصح به اورشلیم آمده بودند نسبت به او احساسات بسیار دوستانهای داشتند (۲۰:۱۲و۲۱). عیسی خودش متوجه بود که قرعه به نام او افکنده شده است و به همین دلیل از مردم دور شد (۳۶:۱۲). عامل تصمیمگیرنده در زندگی او نظر مردم نبود بلکه تقدیر الاهی.
تا این زمان خدمات عیسی در میان مردم انجام میشد ولی بعد از آن از مردم دور شد. دورۀ صحبت یا مکالمه (۱۲:۳۶-۲۶:۱۷) شامل سفارشات آخر مسیح به شاگردان بعد از عشاءربانی و همچنین شامل دعای وی به خدای پدر است. آماده ساختن شاگردان برای پایداری در مقابل ضربهای که از صلیب حاصل میگردید و گزارش به خدای پدر در مورد کاری که به پایان رسانیده بود، خدمات عیسی را در این جهان به پایان میرساند.
دورۀ نهایی (۱:۸-۳۱:۲۰) عبارت است از نتیجۀ نهایی دو اصل ایمان و بیایمانی. در تسلیم شدن مسیح و صلیب وی، نقاب از چهرۀ بیایمانی برداشته میشود. ضعف پطرس، خیانت یهودا، بدخواهی حسادتآمیز کاهنان، جبن و ترس پیلاطس نشان میدهند که بیایمانی چگونه به پایان نهایی میرسد، از طرف دیگر، وفاداری شاگرد محبوب و زنان و مردانگی یوسف و نیقودیموس نشان میدهد که یک ایمان ناقص و کمرشد، حتی در موقع سرگردانی و خطر، میتواند وفاداری خود را حفظ نماید. بدیهی است که رستاخیز عبارت است از پیروزی نهایی ایمان و اثبات نهایی مکاشفۀ الاهی در عیسی پسر خدا.
تأکید اصلی
انجیل یوحنا دارای خصوصیاتی است که موضوع اصلی را کاملاً روشن میسازند. ادعاهای عیسی در هفت «من هستم» بیان شدهاند:
۱- نان حیات ۳۵:۶
۲- نور جهان ۱۲:۸ و ۵:۹
۳- در (آغل گوسفندان) ۷:۱۰
۴- شبان نیکو ۱۱:۱۰و۱۴
۵- قیامت و حیات ۲۵:۱۱
۶- راه و راستی و حیات ۶:۱۴
۷- تاک حقیقی ۱:۱۵
در انجیل یوحنا رابطۀ شخصی عیسی با انسان تأکید شده است. بیست و هفت ملاقات ذکر گردیده که بعضی از آنها مفصل و بعضی خلاصه هستند. به بعضی از آنها میتوان عناوین دیگری داد مانند شفای پسر سرهنگ (۴۶:۴-۵۴) و یا محاکمه در حضور پیلاطس (۲۸:۱۸-۱۶:۱۹). در این موارد توجه عیسی به شخص خیلی بیشتر از توجه او به عمل است. مثلاً در اناجیل همنظر به محاکمه در حضور پیلاطس از نظر اهمیتی که در زندگی عیسی دارد توجه شده است در حالی که در انجیل یوحنا تأکید در مورد توجه شخصی عیسی به خود پیلاطس وجود دارد و عیسی در فکر ایمان آوردن و نجات یافتن پیلاطس است.
لغاتی که در انجیل یوحنا به کار رفته به قدری غیرمعمول است که اگر یکی دو آیه از آن نقل شود میتوان تشخیص داد که از آثار یوحنا است. بعضی از کلمات بسیار تکرار میشوند نه به این جهت که نویسنده از نظر لغوی محدود بوده بلکه از این جهت که حقایق اساسی انجیل را مانند الماس باید از چند نظر مورد توجه قرار داد. بعضی از این کلمات مانند «حیات»، «نور»، «تاریکی»، «جهان»، «ایمان»، «جسم»، «ساعت» یا دارای مفهوم روحانی هستند و یا اینکه معنی به خصوصی دارند. بعضی دیگر از کلمات مجرد و دارای مفهوم تقریباً فلسفی هستند: «حقیقت»، «راست»، «نفرت»، «قبول کردن»، «محبت کردن» (دو فعل متفاوت)، «باز گرفتن»، «فرستادن»، «ابتدا»، «دانستن» (دو فعل متفاوت)، «جلال»، «جلال دادن»، «شهادت» (فعل و اسم). «ماندن»، «پدر». انجیل یوحنا به وسیلۀ کلماتی که دارد نشان میدهد که تعلیم دربارۀ زندگی مسیحی تبدیل به نظرات معینی شده بود که با جملات مخصوصی بیان میشد و مانند امروز نشاندهندۀ حقایق کاملاً جدید روحانی بود.
انجیل یوحنا دربارۀ الوهیت عیسی مسیح فرزند خدا تأکید مینماید. هر چند این انجیل روشنتر از سایر اناجیل انسانیت عیسی را ترسیم مینماید ولی در عین حال بهتر از تمام اناجیل خصوصیات الوهیت مسیح را بیان میدارد: «کلمه خدا بود» (۱:۱)، «من و پدر یک هستیم» (۳۰:۱۰)، «پیش از آنکه ابراهیم پیدا شود من هستم» (۵۸:۸)، «کسی که مرا دید پدر را دیده است» (۹:۱۴)، و اعتراف عظیم توما «ای خداوند من و ای خدای من» (۲۸:۲۰).
در مورد انسانیت عیسی نیز تأکید شده است. او خسته شد (۶:۴)، تشنه شد (۳۵:۱۱)، بیصبری کرد (۲۶:۶)، اشتیاق داشت (۶۷:۶)، سختگیری کرد (۴۴:۸)، غمزده شد (۳۵:۱۱)، تقدیر کرد (۷:۱۲)، مضطرب شد (۲۷:۱۲)، محبت کرد (۱:۱۳)، وفاداری نشان داد (۸:۱۸)، شجاع بود (۲۳:۱۸). برای معاصرینی که او را تصادفاً ملاقات میکردند «شخصی که او را عیسی میگویند» (۱۱:۹) بود ولی برای کسانی که با او زندگی کردند «مسیح پسر خدای حی» (۶۹:۶) گردید.
هدف
همانطوری که قبلاً اشاره شد هدف انجیل عبارت است از نشان دادن حقانیت مسیح. سایر اناجیل هدفشان این بود که در خوانندگان خود ایمان به مسیح ایجاد کنند. ولی انجیل یوحنا برای کسانی نوشته شده است که اطلاعات فلسفی داشتند (به مقدمۀ انجیل مراجعه شود) و همچنین برای کسانی که مانند فیلیپس میگویند: «ای آقا، پدر را به ما نشان ده که ما را کافی است» (۸:۱۴).
احتمال دارد که انجیل یوحنا برای تکمیل محتوای سایر اناجیل نوشته شده باشد. به طور قطع نمیتوان ادعا کرد که یوحنا با انجیل متی و مرفس و لوقا آشنا بوده است. معهذا دلایلی مانند حذف خدمات عیسی در جلیل، ذکر نکردن مَثَلهای مسیح، نقشهای که در انتخاب معجزات وجود دارد (۳۰:۲۰) و مقایسۀ بعضی از اطلاعات تاریخی مذکور در انجیل یوحنا با اناجیل همنظر، انسان را به این نتیجه میرساند که هدف یوحنا این بوده که اطلاعات جدیدی در اختیار خوانندگان بگذارد. مثلاً در شام آخر، یوحنا جریان شستن پای شاگردان را ذکر میکند و نشان میدهد که چطور عیسی با این کار خود درس فروتنی به شاگردان داد. یوحنا برای این کار مسیح دلیل به خصوصی ذکر نمیکند در حالی که در انجیل لوقا میخوانیم که شاگردان با یکدیگر جر و بحث و نزاع میکردند که «کدام یک از ایشان بزرگتر است» (لوقا ۲۴:۲۲) پس این دو یکدیگر را تکمیل مینمایند و انسان میتواند تصور نماید که مقصود یوحنا این است که نشان دهد عیسی وضعی را که لوقا تشریح نموده است چهطور حل کرد.
شخصیتها
یکی از خصوصیات انجیل عبارت است از دادن اطلاعات دربارۀ شخصیتهای مختلف نه در یکجا بلکه در جاهای مختلف انجیل: نیقودیموس (یوحنا ۱:۳-۱۵و ۵۰:۷-۵۲و ۳۹:۱۹)، فیلیپس (۴۳:۱-۴۶و ۵:۶-۷و ۸:۱۴-۱۱)، توما (۱۶:۱۱و ۱۴: ۵و۶و ۲۴:۲۰-۲۹)، مریم و مرتا (۱:۱۱-۴۰و ۲:۱۲-۸). مریم مادر عیسی (۱:۲-۵و ۲۶:۱۹و۲۷) و سایر شخصیتها با توجه به شرح وقایع ذکر شدهاند ولی وقتی اطلاعات پراکندۀ مربوط به یک فرد را جمع میکنیم تصویر خلاصه و کاملی از وی بهدست میآید. این موضوع در مورد سایر اناجیل نیز تا اندازهای صدق میکند ولی بیشتر مربوط است به شخصیتهای مهمی مانند پطرس و یهودا در حالیکه انجیل چهارم از شخصیتهای مهم و غیرمهم برای نشان دادن نمونههای ایمان و بیایمانی استفاده میکند.
برگرفته از کتاب معرفی عهدجدید (انتشارات حیات ابدی)
نوشتۀ مریل سی تنی
ترجمۀ ط. میکائیلیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |