عیسی مسیح

دو راز آشکار شده در عهدجدید: کلیسا و مسیح

5/5 - (4 امتیاز)

دو سِرّ یا راز در عهد جدید: کلیسا و مسیح

افسسیان 3: 1 الی 11؛ و کولسیان 2: 24 الی 29

 

خدا در آغاز آفرینش بدنبال ایجاد جامعه بود و برای همین در همان فصول اول کتاب پیدایش به آدم و حوا فرمان می دهد: " بارور  و کثیر شوید!" و پس از آن با انتخاب ابراهیم هدفش را دنبال کرد و قومی خاص را از طریق ابراهیم و اسحاق و یعقوب بنیان نهاد یعنی قوم اسرائیل تا از این قوم مسیحای موعود بدنیا آمد و مسیح نیز در عهد جدید قومی جدید بوجود آورد به نام کلیسا که به اسرائیل ملحق شد و اسرائیل و کلیسای خدا به هم پیوند شدند و برای همین پولس رسول می فرماید ما اسرائیلی حقیقی هستیم، چون اسرائیل عهدعتیق هنوز مطابق خواست و اراده خدا زندگی نمی کرد و نمی کند، اما روزی فرا خواهد رسید که قوم اسرائیل نیز بیدار شده و به آن کسی که نیزه زدند خواهند نگریست و شفا خواهند یافت.

مسیح کلیسایش را با این هدف بنیان نهاد تا به ارباب ریاستها و قدرتها در جایهای آسمانی، حکمت گوناگون خدا را بوسیله آن ظاهر سازد. یعنی ضرب شست حسابی به شیطان نشان دهد و زمین و مردمی را که شیطان با فریب دادن آدم و حوا بدست آورده بود، دوباره از دست شریرانه او رهایی بخشد.

کلیسای مسیح با بشارت انجیل  به فقیران (چه روحانی و چه مادی) و شفای بیماران و رهایی اسیران و بینا کردن کوران و التیام شکسته دلان و ظهور عطایای روح و اعلام کلام خدا حکمت گوناگون خدا را به ارباب ریاستها و قدرتها نشان می دهد و بالآخره خدا دوباره زمین را از چنگال وحشیانه و ظالمانه شریر خواهد رهانید و قومی عظیم برای خود در نهایت خواهد داشت.

خدا خدای اجتماعی است و در خود سه شخصیت دارد: پدر و پسر و روح القدس و او به کثرت و باروری علاقه دارد. به این خاطر ما را آفرید تا در مشارکت با پدر و پسر و روح القدس در شخصیت و در خصوصیات او شریک شویم.

  • سِرّ یا رازی دیگر یعنی عیسی مسیح عادل

از سوی دیگر رازی دیگر وجود دارد و آن پسر خدا و خداوند پرجلال، عیسی مسیح است که در عهد جدید مکشوف گشته است.

واقعاً شخصیت و وجود عیسی مسیح یک سِرّ بی مانندی است. رازی که برای قرنها پوشیده بوده. شناخت کلیسا و مسیح و هر چیز دیگر در کلام خدا بصورت تدریجی امکان پذیر است. مکاشفه الهی سیری تدریجی دارد.

عیسی مسیح در عهدعتیق بارها خود را به افراد مختلف ظاهر ساخت. به افرادی مانند ابراهیم، جدعون و پدر و مادر شمشون و…

در عهد جدید کلمه خدا انسان شد و در میان ما مسکن گزید. کلام خدا در این باره می فرماید که: " کلمه جسم گردید و میان ما ساکن شد، پر از فیض و راستی؛ و جلال او را دیدیم، جلالی شایسته پسر یگانه پدر." (یوحنا 1: 14)

در کولسیان، مسیح :

  1. صورت خدای نادیده
  2. که در او همه چیز آفریده شده
  3. و او قبل از همه است
  4. و در وی همه چیز قیام دارد
  5. و سَرِ کلیساست
  6. و نخست زاده از مردگان
  7. و امید جلال
  8. و در وی تمامی خزاین حکمت و علم مخفی است
  9. و تمامی پری الوهیت در او ساکن است
  10.  و سر تمامی ریاست و قدرت است

آیا باورتان می شود که تمام این اوصاف الهی و بیشتر در رساله پولس رسول به کولسیان در طول چهار فصل بیان شده است؟

چه دلیلی محکم تر از این آیات در وصف الوهیت عیسی مسیح.

عیسی مسیح خدای کامل و انسان کامل است.

در زمان نگارش کولسیان مشکل تعلیم غلط در کلیسا در باره الوهیت مسیح بود و در زمان یوحنای رسول مشکل دیگری به کلیسا هجوم آورده بود و آن اینکه عیسی مسیح انسان نبوده، بلکه فقط خدا بوده و تنها سایه ای از بشریت بر او قرار گرفته!!!

یوحنای رسول و پولس رسول در پاسخ به این تعالیم غلط رسالات خود را به فیلیپیان و کلیسای افسس در رساله اول یوحنا نگاشتند.

شیطان، کلیسای مسیح و عیسی مسیح را هدف گرفته تا به نوعی چهره هر دوی آنها را مخدوش سازد. اما در کتاب مکاشفه یوحنای رسول اوج این مکاشفه کتاب مقدس را می بینیم: او که اول و آخر و ابتدا و انتها و الف و یا و سر کلیسا و شیر یهوداست و کلیسای او که به صورت عروسی با لباس سفید بی لکه به استقبال او خواهد رفت.

دو راز بزرگ الهی در کلام خدا در کتاب مکاشفه به مکاشفه نهایی خود می رسند.

وقتی به افسسیان فصول اول نگاه می کنیم، کلیسا بسیار زیبا و عالی و پرجلال دیده می شود، اما کمی بعد یعنی در افسسیان 4 و 5 با مشکلات اخلاقی و رفتاری اعضای همین کلیسا که هنوز به اوج خود نرسیده روبرو می شویم. کلیسایی که در حال نبرد است. نبردی روحانی با جسم و شیطان و نفس و دنیا. کلیسایی که به چنین اعمالی دست می زند:

  1. یگانگی روح را در رشته سلامتی نگاه نمی دارد
  2. فروتنی و تواضع و حلم را ندارد
  3. متحمل یکدیگر در محبت نمی شود
  4. از تعالیم غلط به خاطر ریشه نداشتن در کلام خدا ربوده می شود
  5. مانند امتهایی که به بطالت ذهن خود رفتار می نمایند، رفتار می کند
  6. خود را به فجور تسلیم کرده اند
  7. دروغ می گویند
  8. خشم می گیرند
  9. دزدی می کنند
  10.  سخن بد از دهانشان بیرون می آید                                                               
  11.  تلخی و غیظ و خشم و فریاد و بدگویی و خباثت در آن وجود دارد

و…و…و…

اما در حال تبدیل به شباهت مسیح است.

اما همین کلیسا در مکاشفه چهره ای دیگر می یابد. کتاب مکاشفه، نهایت و غایت را نشان می دهد و ما، حال حاضر را می بینیم.

در پایان، نصیحت پولس رسول را به همه شما توصیه می کنم:

" ولی تو ای مرد (یا زن) خدا، از اینها بگریز و عدالت و دینداری و ایمان و محبت و صبر و تواضع را پیروی نما. و جنگ نیکوی ایمان را بکن و بدست آور آن حیات جاودانی را که برای آن دعوت شدی و اعتراف نیکو کردی در حضور گواهان بسیار."

(اول تیموتاؤس 6: 11-12)

نوشته کشیش ورژ باباخانیان

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
x  Powerful Protection for WordPress, from Shield Security
This Site Is Protected By
ShieldPRO