حقایقی چند در بارۀ وقایع کتاب استر
حقایقی چند در بارۀ وقایع کتاب استر
نجات یهودیان از نابودی
در سال 536 ق.م. یهودیان از بابل به اورشلیم بازگشتند.
در فاصلۀ بین 536-516 ق.م. هیکل بازسازی شد.
در 478 ق.م. استر یهودی ملکۀ پارس شد.
در 473 ق.م. استر یهودیان را از قتل عام نجات داد.
در 457 ق.م. عزرا از بابل به اورشلیم رفت.
در 444 ق.م. نحمیا دیوار اورشلیم را بازسازی کرد.
به این ترتیب، استر 40 سال پس از بازسازی معبد وحدود 30 سال پیش از بازسازی دیوار اورشلیم ظاهر شد.
گرچه کتاب استر پس از کتاب نحمیا قرار گرفته، ولی به لحاظ تاریخی حدود 30 سال پیش از نحمیا اتفاق می افتد. به نظر می رسد استر بود که امکان کارهای نحمیا را فراهم ساخت. ازدواج او با پادشاه احتمالاً شأن و موقعیت بالایی را برای یهودیان به وجود آورده بود. نمی توان تصور کرد که اگر استر وجود نداشت چه بر سر قوم یهود می آمد. اگر او نبود، اورشلیم شاید هرگز بازسازی نمی شد و شاید داستان دیگری برای اعصار آینده حکایت می شد.
این کتاب استر بیان گر یک واقعۀ بسیار مهم تاریخی است و نه صرفاً داستانی برای رسیدن به یک نکتۀ اخلاقی و این واقعۀ مهم نجات قوم عبرانی از نابودی در سال های پس از اسارت بابل است. اگر قوم یهود 500 سال پیش از این که مسیح را به جهان بیاورد، به کلی از میان رفته بود، سرنوشت بشریت تغییر می یافت. اگر قوم یهود باقی نمی ماند، مسیح به دنیا نمی آمد و بدون مسیح جهان گمراه می ماند. این دختر زیبای یهودی مدتهای مدید پیش از این، بدون این که بداند نقش خود را در مهیا کردن راه برای آوردن نجات دهندۀ جهان ایفا کرد.
خلع ملکه وشتی
«اخشورش» نام دیگر «خشایارشا» بود که در فاصلۀ سال های 485 تا 465 ق.م. بر پارس سلطنت کرد یکی از برجسته ترین پادشاهان جهان باستان بود. از کتیبه های فارسی چنین بر می آید که جشن بزرگی که در باب اول از آن سخن به میان آمده، به مناسبت تهیۀ مقدمات حملۀ عظیم او به یونان برگزار شده است، که در این حمله جنگ های ترموپیلی و سالامیس صورت گرفت. ظاهراً او ملکۀ وشتی را پیش از حملۀ خود خلع کرد (482 ق.م.). و استر را پس از بازگشت از یونان (478 ق.م.). به همسری برگزید (استر 1: 3؛ 2: 16).
نکته ای از باستان شناسی در بارۀ کاخ شوش:
شوش یا شوشن در 300 کیلومتری شرق بابل اقامتگاه زمستانی پادشاهان پارس بود. «لوفتوس» در 1852 مکان آن را تشخیص داد و کتیبه ای به اردشیر دوم (405-358 ق.م.) به این مضمون یافت: «جد من داریوش در زمانهای گذشته این کاخ را ساخت. در زمان سلطنت پدر بزرگ من، اردشیر اول، کاخ سوزانده شد. من آن را تعمیر کردم».
این قصر اقامتگاه چندین پادشاه بود: داریوش که ترتیب بازسازی معبد یهود را داد. خشایارشا که شوهر استر بود و اردشیر اول که امکان بازسازی اورشلیم به دست نحمیا را فراهم ساخت.
یک فرانسوی به نام دیولافوی به حفاری ها ادامه داد و در میان ویرانه ها، محل دقیق «دروازۀ پادشاه» (استر 4: 2)؛ «صحن اندرونی» (استر 5: 1)؛ «حیاط بیرونی» (استر 6: 4)؛ و «باغ قصر» (استر 7: 7) را تعیین کرد، و حتی یک «فور» (استر 3: 7) یا قرعه (تاس) نیز پیدا کرد.
برگرفته از کتاب راهنمای کتاب مقدس از انتشارات شورای کلیسایی 222
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |
تاریخ اسارت مردخای نوشته نشده .مگه نمیگید مردخای در میان اسرای یهود بوده که نبوکدنصر آنهارا به بابل آورده