آیا تمامی کتب مقدس مفید است (دوم تیموتائوس ۱۶:۳) یا بیفایده (عبرانیان ۱۸:۷)؟
اتهام وارده این است که: در یک آیه اشاره شده که تمامی کتب مقدس سودمند هستند و در جای دیگر گفته شده که عهد عتیق ضعیف و بیفایده است، در این میان تناقضی مشاهده میشود. این یک مشکل عدم توجه دقیق به زمینۀ متن است که از بیتوجهی به وعدههای خدا بر میخیزد که توسط انبیا در مورد دو عهدی که او بر قرار کرده بود، بیان شده است.
به این موضوع بسیار عالی نمیتوان به علت محدودیت گنجایش این مقاله، به طرزی عمیق پرداخت. در عین حال اطلاعاتی برای خوانندهای که آشنایی با کتاب مقدس ندارد داده خواهد شد، تا منظور ما روشن و واضح تر شود. به این دلیل به موازات سؤال دیگری که در مورد غنای معانی کلمات عبری در کتاب مقدس است، که در این مورد ترجمه کلمۀ ” نیهام” به معنی تغییر فکر، توبه و یا پشیمانی است خواهیم پرداخت (لطفاً به لینک زیر مراجعه فرمایید):
شکی نیست که کلام خدا تنها از خودِ خدا سرچشمه میگیرد، و برای آموزش، توبیخ، اصلاح و پرورش سودمند است، همانگونه که در دوم تیموتائوس میخوانیم. این یک عبارت کلی است که به همۀ آنچه از خدا صادر میشود، اشاره دارد.
عبرانیان باب ۷ در بارۀ حکم مخصوصی که در نقطۀ زمانی مشخص به افرادی بخصوص داده شده یعنی اشاره به سیستم یا ساختار گذراندن قربانی در خیمه و بعدها در معبد اورشلیم. خدا در عهد و پیمان خود با قوم خویش مراحلی را برای تقدیم قربانیها و ذبح حیوانات به منظور آمرزیدن گناهانشان برقرار کرد، مخصوصاً در کتاب لاویان فصلهای ۴ تا ۶ به آنها “قربانی گناه” و “قربانی تقصیر” اتلاق شده است.
اعتقاد به مرگ جایگزین برای اسلام امری نامفهوم و غریب است، اما برای یهودیت و مسیحیت که بر پایۀ کتاب مقدس قرار دارند، امری اساسی است. گناه باید کفاره شود. جزای گناه مرگ است، و شخصی باید تاوان آن را بدهد. هیچ بخششی برای گناه بدون ریخته شدن خون وجود ندارد، چون خدا طالب عدالت است. او نمیتواند این جریمه و مجازات را نادیده بگیرد، چون امری ناعادلانه خواهد بود.
خدا این سیستم و ساختار کفارۀ گناهان را برقرار کرد، همانگونه که نیاز به آن را ۷۹ بار در عهد عتیق تکرار میکند! در همین حین میخوانیم که خدا میفرماید: «اینک روزهایی فرا میرسد که من با خاندان یهودا عهدی تازه خواهم بست، نه مانند عهدی که با پدرانشان بستم آن روز که دست ایشان را گرفتم تا از سرزمین مصر به در آورم» (در اینجا به کوه سینا اشاره میکند، جایی که خدا عهد اول خود را بعد از رهایی ایشان از مصر با قوم اسرائیل میبندد) ( ارمیاء ۳۱:۳۱-۳۳) و دلیلی که خدا برای آوردن این عهد تازه میدهد این است که قوم اسرائیل به این عهد وفادار نماند. بنابر این پیمان و عهد تازه متفاوت خواهد بود، چنانکه خدا میفرماید: «شریعت خود را در بطن ایشان خواهم نهاد و بر دلشان خواهم نگاشت» (آیۀ ۳۳) همچنین لازمۀ این عهد و پیمان جدید کفارهای خواهد بود که یک بار برای همیشه برخلاف آنچه در عهد عتیق بود، بابت گناهان ایشان پرداخته خواهد شد (ارمیاء ۳۴:۳۱ و دانیال ۲۴:۹-۲۵).
در عهد عتیق خدا از مسیحایی سخن میگوید که به این نبوت تحقق خواهد بخشید. مسیحایی که نه از میان کاهنان قبیلۀ لاوی بلکه مردی کامل از قبیلۀ یهودا که کاهن خدا خواهد بود. این مسیحا به یکباره کفارۀ گناهان برای همیشه خواهد بود، و به خدا نزدیک خواهد شد؛ آن هم نه به خاطر شایستگی اجدادش ( مانند کاهنان قبیلۀ لاوی) بلکه به علت لیاقت خودش، که مانند خدا کامل است. اگر مردم قربانی این مسیحا را قبول کرده و او را پیروی کنند، خدا احکام خود را در افکار و قلب آنان خواهد نگاشت و چون عدالت او جاری شده، خدا میتواند نسبت به آنان رحیم باشد و آنان نیز میتوانند در عوض به خدا نزدیک شوند، چون خدا خواهان رابطه با خلقت خویش است ( پیدایش ۸:۳-۱۰) و تنها گناه مانع چنین رابطهای است.
البته این موضوعی بسیار پیچیده است و تنها با مطالعۀ گستردۀ عهد عتیق میتوان آن را به طرز مناسبی توضیح داد. تمامی کتب مقدس سودمند است، که شامل گذراندن قربانی نیز میشود. در عین حال خدا وعده داد تا در آینده عهد جدیدی با قوم خود برقرار خواهد ساخت. به این دلیل قربانی کامل عیسای مسیح جایگزین روش ابتدایی گشت.
متنهای بسیاری از کتاب مقدس این مسیحا را که عهد جدید را به کمال میرساند، تشریح می کنند. مانند ، خدا «جان خود را قربانی گناه می کند» و به ما گفته شده «حال آنکه رنجهای ما بود که او بر خود گرفت و دردهای ما بود که او حمل کرد، به سبب نافرمانیهای ما بدنش سوراخ شد، و به جهت تقصیر های ما له گشت ، تأدیبی که ما را سلامتی بخشید بر او آمد (اشعیا فصل ۵۳ را بخوانید).
شما البته اگر مایل باشید میتوانید جریمۀ گناه خود را بدهید، اما به قیمت از دست دادن حیات جاودان خواهد بود و به علت گناه خود خواهید مرد و به جهنم رهسپار خواهید شد. اما راه دیگری به شما توصیه میکنیم: به خاطر محبت خدا، مسیحای موعود این جریمه را به جای شما پرداخت کرده و به جای شما دستها و پاهای او «سوراخ» شده تا صلح با خدا را برای شما به ارمغان آورد. در نتیجۀ این کار، خدا به شما اجازۀ ورود به بهشت را تا ابد خواهد داد، چون عدالت او جاری شده است. چون مانند یوحنای تعمید دهنده هنگامی که عیسی را دید و گفت: «ببینید، برۀ خدا را که گناه جهان را بر میدارد» و همچنین گفت: «آنکه به پسر ایمان دارد، حیات جاویدان را دارد، اما آن که از پسر اطاعت نمیکند، حیات را نخواهد دید، بلکه خشم خدا بر او برقرار می ماند» (یوحنا ۲۹:۱ و ۳۶:۳)، شما نیز به آن معترف شدهاید.
خدا وعده داد بود که این کار را خواهد کرد، و آن در مرگ و رستاخیز عیسای مسیح پس از مرگش، تحقق یافت، دقیقاً همانگونه که در عهد قدیم پیشگویی شده بود، تا عهد جدید برقرار شود. جریمۀ گناه، یک بار و برای همیشه توسط «برۀ خدا که گناه جهان را برمیدارد” پرداخت شد. یعنی همانگونه که یوحنای تعمید دهنده با دیدن عیسی اعلام کرد، او شخصی است که خدا وعدۀ آنرا داده بود. عیسی با مرگش بر صلیب شیوۀ قدیمی غیرضروری قربانی سالانۀ حیوانات را فسخ نمود. روشی که خدا ارائه داده بسیار برتر و کاملتر است و روش قبلی را غیرضروری و بیفایده میسازد (عبرانیان ۷:۸-۱۳).
همانطور که در متنهای بعدی اشاره خواهیم کرد، خدا نظر خود را در مورد تدارک طریقی میان خویش و انسان عوض نکرد. مقصود و برنامۀ اولیۀ او نیز همان برقراری عهد جدید و تحقق عهد عتیق بود، همانگونه که در عهد عتیق اعلام شده بود. بجاست اینجا به نکتۀ دیگری نیز اشاره کنیم. انجام این مراسم مذهبی تنها از قوم اسرائیل خواسته شده بود، چون تنها آنان قومی بودند که تحت قوانین و مقررات و دستورالعملهای عهد موسی عمل میکردند. هر غیر یهودی که مایل بود به دین یهود بپیوندد، میبایست این قوانین را نیز به انجام می رساند. اما مسیحیان به یهودیت نمیگروند. آنان ایمانداران به عیسی، یعنی مسیحای خدا و منجی عالم هستند. آنان تحت “عهد یا پیمان جدید” که به وسیلۀ خون عیسی برای کفارۀ گناهان بسته شد، عمل میکنند، و نه تحت عهدی که خدا با قوم اسرائیل در کوه سینا بست. در این عهد و پیمان تازه، مسیحیان نیز دارای احکام و قوانین خاصی هستند که به نوعی با عهد عتیق مرتبط میباشند، اما اکنون در یک زمینۀ کاملاً تازه که همانا تحقق همان عهد عتیق است. در حدّ وسط این دو عهد خطی کاملا روشن و مداوم مشاهده میشود، مکاشفه و تجدید عهدها یا پیمانهای عتیق و جدید. چون اسرائیل و مسیحیان دارای یک مسیحای مشترک هستند، و این کتب مقدس یهود بود که مسیحای موعود آن را به کمال رساند. در نتیجه تمام کتب برای تدریس و آموزش سودمند هستند، یعنی برای دانستن اینکه از کجا آمدهایم و به کجا میرویم. اما هر حکم و فرمان و قانون در عهد عتیق برای مسیحیان لازم الاجرا نیست چنانکه قبلاً برای قوم اسرائیل بود. ولی با این همه، ما وجه مشترک بسیاری باهم داریم. ما عهد و احکام جدید داریم، که یهودیان نیز میبایست آن را خوانده و با آن توافق داشته باشند، چون این عهد همۀ آنچه را که یهودیان در پی آن هستند و دائم در انتظار و امید آن هستند، تحقق بخشیده است.
به موازات این مسئله، هر چند به طریقی ناقص، میتوان خطی برای مسلمانان در قرآن کشید که در سورۀ آل عمران آیههای ۴۹ تا ۵۰ یافت میشود. عیسی به قوم اسرائیل میفرماید: «من آمدهام تا حکمی که قبل از من بود تصدیق کنم. و آنچه را که قبلاً برای شما ممنوع بود قانونی سازم» یا «هر آنچه حرام بود حلال سازم». بر اساس این آیه، او آمد و شریعتی را که خدا قبلاً به آنان داده بود تصدیق کرد و در ضمن آنچه را خدا قبلاً جایز نمیدانست، مجاز اعلام نمود. البته باید اشاره کرد که آنچه قرآن میگوید در خصوص این متن کتاب مقدس که به عنوان ” تناقض” یاد شده به هیچ وجه صادق نیست و آن را نمیتوان در مورد یهودیان و مسیحیان ابراز کرد. به این مسئله در اینجا اشاره کردیم که نشان دهیم قرآن نیز به موازات این مسائل، چیزهایی را گواهی داده است.
منبع مقاله:
ترجمۀ اِلما غریبیان
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |