آیا می توان ثابت کرد که عیسی از باکره زاده شده؟
آیا میتوان ثابت کرد که عیسی از باکره زاده شده؟
برای دانستن اینکه یک باکره نمیتواند بچهدار شود، نیاز به آگاهی زیادی از مسائل جنسی نیست. برای باردار شدن انسان باید اسپرم مرد، تخمک زن را بارور کند. غیر از این، به جز معجزه راه دیگری نیست.
پس چه دلیلی می توان آورد که ثابت کند که عیسی معجزهوار از باکره به دنیا آمده؟ کسانی که به معجزه اعتقاد ندارند، زاده شدن عیسی را از باکره البته رد میکنند. در واقع مریم، مادر عیسی هم هنگامی که جبرائیل فرشته به او خبر آبستن شدنش را داد، آن را زیر سؤال برد: «مریم از فرشته پرسید: این چگونه ممکن است، زیرا من با مردی نبودهام؟» (لوقا ۳۴:۱) فرشته بیان کرد که بارداری توسط روح القدس انجام خواهد شد. «… از آنرو آن مولود مقدس و پسر خدا خوانده خواهد شد» (لوقا ۳۵:۱). فرشته پذیرفت که این کار معجزه است و افزود: «زیرا نزد خدا هیچ امری ناممکن نیست» (لوقا۳۷:۱). پس بارداری معجزهآسای مریم در اینجا به ارادۀ خدا است و او میتواند معجزه کند.
ترجمۀ اشتباه؟
اشعیاء نبی، هفت قرن پیش از به دنیا آمدن مسیح این رویداد را پیشگویی کرد. یکی از انتقادهایی که مخالفان میکنند این است که نگارندۀ عهد جدید واژۀ باکره را در فصل هفتم کتاب اشعیاء اشتباه نقل قول کرده است. واژۀ عبریِ “حاملا” که در اشعیاء ۱۴:۷ بهکار برده شده به معنی “زن جوان” میباشد. متی در انجیل خود در ترجمهای که از عهد عتیق کرده، از واژۀ یونانی “سونه تراپ” استفاده کرده که به معنی باکره میباشد. انتقادکنندگان ادعا دارند که متی، گفتۀ اشعیاء را بهگونۀ دیگری وانمود کرده.
حقیقت این است که با اینکه در عبری واژهای جداگانه برای باکره وجود دارد، اما واژۀ “حاملا” را میتوان هم “زن جوان” و هم “باکره” ترجمه کرد. به هر حال با توجه به واژههای مرسوم در دوران اشعیاء، برداشت خوانندگان آن زمان همان معنی “باکره” بود و به همین دلیل کاتبان عبرانی، از دویست سال پیش از میلاد مسیح در ترجمههای عهد عتیق، معادل واژۀ عبری “حاملا” را در اشعیاء ۱۴:۷، به زبان یونانی، باکره ترجمه کردند.
بنابراین متی در ترجمۀ یونانی خود اشتباه نکرده و چه در آن زمان و چه امروز مفهوم را به درستی بازگو نموده است. واکنش مردم چه بود؟ با اینکه نبوتهای روشنی شده بود که عیسی از باکره به دنیا خواهد آمد، با خواندن کلام خدا میبینیم که مردم ناصره یعنی زادگاه عیسی، پس از آنکه او دعوت خود را آغاز کرد، با وی چه برخوردی داشتند. در یک مورد، پس از آنکه عیسی در کنیسه تعلیم داد، مردم شهری که عیسی در آن بزرگ شده بود، گفتند: «مگر او آن نجار نیست، مگر پسر مریم … نیست؟ … پس در نظرشان ناپسند آمد” (متی ۳:۶). برچسب “پسر مریم” در آن زمان یک کنایۀ توهینآمیز بود زیرا فرزندان را با نام پدرشان میخواندند، مگر اینکه به حلالزادگی او شک میداشتند. یک بار دیگر مخالفان عیسی با کنایه به او گفتند: «ما حرامزاده نیستیم …» (یوحنا ۴:۸).
توهین و عنوان کردن “پسر مریم” و حرامزادگی نشان می دهد که در زادگاه عیسی مردم میدانستند که مریم پیش از ازدواج با یوسف، آبستن شده بوده و کودک از آن یوسف نبوده. به عبارت دیگر، چنین به نظر میآید که تولد معجزهآسای عیسی از باکره باعث شده بود که اتهام حرامزادگی به او داده شود. همچنین، هنگامی که مریم دریافت که باردار است، چه دلیلی داشت که اصرار کند که باکره است؟ او بهیقین میدانست که این یک ادعای باور نکردنی است، چرا به دنبال یک بهانۀ معقولتری نگردد؟ مریم میتوانست دلیلی بیاورد و خود را بیگناه جلوه دهد، و یا حداقل بخشی از گناه را به گردن کس دیگری بیاندازد. میتوانست ادعا کند که به او تجاوز شده و یا وادار شده که به خواست یوسف تن در دهد و فقط یوسف بود که از حقیقت خبر داشت. دیگران چیزی نمیدانستند. ولی مریم به جای آنکه توضیحی منطقی بدهد که با قوانین شرعی هم جور در بیاید، به همه گفت که از روح القدس آبستن شده. چرا باید ادعایی میکرد که از هر چیز دیگر باورنکردنیتر باشد؟ فقط یک دلیل میتوان آورد: این واقعه حقیقت داشته است.
و یک دلیل دیگر: وقتی معلوم شد که مریم باردار است، نامزدش یوسف چه کرد؟ طبیعتاً گمان برد که مریم با مرد دیگری رابطه داشته و خواست که نامزدی و ازدواجشان را به هم بزند. به هر حال داستانی که از زبان متی میشنویم میگوید که فرشتهای حقیقت را در بارۀ بارداری مریم برایش بیان کرد. و یوسف هم آنرا پذیرفت و با مریم ازدواج کرد. یوسف با اینکه از همۀ عواقب کار آگاه بود، تصمیم خود را گرفت. او در آغاز حرف مریم را باور نکرد و خواست که نامزدی را بر هم زند. این تصمیمی بود که هر مرد نیکاندیشی می گرفت. این تصمیم نشان میداد که یوسف کاملاً از عواقب رعایت نکردن رسوم اجتماعی در بارۀ پاکی و تقدس ازدواج، آگاه بود.
چرا یوسف، که به قول متی، مردی نیک و پارسا بود، کاملا” آگاه بود که ازدواج با مریم چه آسیبی به حُسن شهرت او میزد، بر تصمیم خود برای ازدواج با مریم پا بر جا ماند؟ فقط یک دلیل میتوان آورد و آن هم این است که او حقیقت را میدانست. او پیام فرشته را باور کرده بود و ایمان داشت که این پیام، حقیقت محض است. که مریم باکره بود و و پسر خدا را در رَحِم خود داشت و از روح القدس باردار شده بود.
نوشتۀ: دکتر جاش مک داول
مترجم: کشیش سیروس ترابی
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |
ببخشید من یک سوال دارم نظر مسیحیت در مورد حرامزاده ها چیه ؟؟؟؟؟ ایا اونا می تونن نجات پیده کنن و چرا خدا در کتاب تثنیه گفته حرامزاده ها تا پشت دهم وارد جماعت خدا نشن؟؟؟؟؟؟ آیا مسیحیت میگه حرامزاده ها می تونن به خدا خدمت کنن و نجات پیده کنن یا مسیحیت هم مثل اسلام میگه حرامزاده ها نمیتونن به هیچ عنوان حتی اگه آدمای خوب و با ایمانی هم باشن وارد بهشت بشن؟؟؟؟ ایمیل درست هم نمیتونم بدم
بنظرم باید یه تجدید نظر اساسی دردیدگاهمان ؛هم نسبت ب کتب آسمانی(البته به گفته باورمندان).وهم به کل دنیا ازدیدگاه علمی و فلسفی .وانسانی بکنیم…
چرا جواب من رو ندادید؟؟؟؟؟ این سوال خیلی ذهنمو مشغول کرده فقط بگید که آیا حرامزاده ها می تونن نجات پیدا کنن یا
نه؟؟؟؟؟
با سلام خدمت دوست عزیز،
دوست گرامی هر کسی مسئول گناهان و اعمال خود است فردی که به طریق نامشرع بدنیا آمده به خواسته خود نبود بلکه والدین او موجب بدنیا آمدن طرق نادرست او بوده پس شخص حرامزاده هم میتواند به مسیح ایمان بیاورد و نجات یابد.
ببخشید تازه جوابتونو پیدا گردم معذرت می خوام و متشکرم لابت پاسخ خوبتون خدا بهتون برکت بده