آیا برای الهامی بودن کتاب مقدس گواهی وجود دارد؟
در اینجا شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه کتاب مقدس الهام خداست که در دوم تیموتاؤس اعلان شده است:
۱) تحقق نبوت. خدا با انسانها صحبت کرد و ایشان را از اتفاقاتی که در آینده رخ خواهند داد، آگاه کرد. برخی از این اتفاقات رخ داده اند، اما برخی دیگر هنوز واقع نشده اند. به عنوان مثال، عهدقدیم حاوی بیش از ۳۰۰ نبوت در خصوص آمدن عیسی مسیح است. شکی نیست که این نبوتها از خدا هستند زیرا تاریخ نسخه های خطی به قبل از تولد مسیح برمی گردند. این نبوتها قبل از آنکه اتفاق بیافتند نوشته شدند نه بعد از آن.
۲) واحد بودن و یکپارچگی کتاب مقدس. کتاب مقدس از سوی تقریباً ۴۰ نویسنده و در دورانی نزدیک به ۱۶۰۰ سال نوشته شد. این مردان کاملاً متفاوت بودند. موسی رهبری سیاسی بود؛ یوشع رهبری نظامی بود؛ داوود یک شبان بود؛ سلیمان پادشاه بود؛ آموس گله دار بود و میوه های درختان را می چید؛ دانیال نخست وزیر بود؛ متی خراجگیر بود؛ لوقا پزشک بود؛ پولس یک معلم دینی و پطرس ماهیگیر بود. کتاب مقدس تحت شرایط مختلف نوشته شد. این کتاب در سه قارۀ مختلف نوشته شد، اروپا، آسیا و آفریقا. با این حال، موضوعات مهم کتاب مقدس در تمامی آنها حفظ شده است. کتاب مقدس خود را نقض نمیکند. بدون نظارت و رسیدگی روح القدس بر مطالب کتاب مقدس، به هیچ طریقی این امکان وجود نداشت.
این را با قرآن مسلمانان مقایسه کنید. زید بن ثابت با راهنمایی و کمک پدر زن محمد، ابوبکر این کتاب را گردآوری کرد. سپس، در سال ۶۵۰ میلادی، گروهی از محققین عرب زبان نسخهای یکپارچه به وجود آوردند و تمام نسخه های مختلف را از بین بردند تا یکپارچگی قرآن را حفظ کنند. کتاب مقدس از زمانی که نوشته شد یکپارچه بود. ویراستاران بشری خودشان با تحمیل و زور قرآن را یکپارچه کردند.
۳) کتاب مقدس قهرمانان خود را صادقانه با تمام اشتباهات و ضعفها نشان می دهد. همچنین، آنها را جلال نمی دهد، چنانکه سایر مذاهب با قهرمانانشان برخورد می کنند. با خواندن کتاب مقدس به این تشخیص می رسیم که افرادی که کتاب مقدس توصیف می کند مانند ما مشکلاتی دارند و خطا می کنند. آنچه قهرمانان کتاب مقدس را بزرگ کرد، این بود که آنها به خدا اعتماد کردند. یک نمونه داوود است که تحت عنوان «مردی موافق دل خدا» توصیف شد (اول سموئیل ۱۳: ۱۴). با این وجود، داوود زنا کرد (دوم سموئیل ۱۱: ۱-۵) و مرتکب قتل شد (دوم سموئیل ۱۱: ۱۴-۲۶). این اطلاعات می توانست به راحتی از کتاب مقدس حذف شود اما خدای راستی آن را حفظ نمود.
۴) یافته های باستان شناسان تاریخ ثبت شده در کتاب مقدس را تایید می کنند. هرچند بسیاری از بی ایمانان سراسر تاریخ سعی کردند تا شواهد باستان شناسی برای آنچه در کتاب مقدس ثبت شده را تکذیب نمایند، اما موفق به این کار نشدهاند. گفتن این موضوع که کتاب مقدس صحت ندارد راحت است. اما ثابت کردن آن، یک موضوع دیگر است. در حقیقت، تلاشی برای ثابت کردن آن صورت نگرفته است. در گذشته، هر بار که کتاب مقدس با یک نظریۀ «علمی» تضاد پیدا می کرد، بعدها ثابت می شد که کتاب مقدس درست و آن نظریه غلط بوده است. یک نمونۀ عالی از آن اشعیا ۴۰: ۲۲ است. تمام این مدت که علم ادعا کرده که زمین صاف است، کتاب مقدس عنوان کرده که خدا «بر بالای دایرۀ زمین نشسته است.»
ادعای کتاب مقدس مبنی بر اینکه از خداست را نباید بهعنوان یک استدلال دوری درک کرد. شهادت شواهد موثق- به خصوص در مورد عیسی، همچنین موسی، یوشع، داوود، دانیال و نحیما در عهدقدیم و یوحنا و پولس در عهدجدید- مرجعیت و الهام لغوی کتب مقدس را تاٴیید می کنند. این متون را در نظر بگیرید: خروج ۱۴: ۱؛ ۲۰: ۱؛ لاویان ۴: ۱؛ اعداد ۴: ۱؛ تثنیه ۴: ۲؛ ۳۲: ۴۸؛ اشعیا ۱: ۱۰، ۲۴؛ ارمیا ۱: ۱۱؛ ارمیا ۱۱: ۱-۳؛ حزقیال ۱: ۳؛ اول قرنتیان ۱۴: ۳۷؛ اول تسالونیکیان ۲: ۱۳؛ دوم پطرس ۱: ۱۶-۲۱؛ اول یوحنا ۴: ۶.
همچنین، مطالب تیتوس فلاویوس یوسفوس، مورخ یهودی که آنها را در طول قرن نخست به رشتۀ تحریر درآورد، جالب توجه می باشد. یوسفوس برخی وقایع را که با کتاب مقدس هم زمان بوده اند، به ثبت رسانده است. با توجه به شواهدی که بیان نمودیم، از صمیم دل کتاب مقدس را به عنوان کلام الهام شدۀ خدا می پذیریم (دوم تیموتاؤس ۳: ۱۶).
منبع مقاله: www.gotquestions.org
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |