نامها و لقبهای مسیح در قرآن
کسانی که تورات و انجیل را بهدقت میخوانند میتوانند برای مسیح 250 نام و لقب پیدا کنند. قرآن به بیش از 20 نام و لقب پسر مریم اشاره میکند. ما به «حقجویان» پیشنهاد میکنیم که درباره این نامها تفکر نموده، معنای منحصر به فرد آنها را پیدا کنند و در مورد واقعیت روحانی آنها قدمی به جلو بگذارند.
عیسی (عیسی)
این اسم در قرآن 25 بار دیده میشود. بعضی از علما معتقدند که از تلفظ سریانی کلمه آرامی منشق شده است که در اصل دارای این معانی است: «خداوند نجات میدهد» (متی 1: 21) ؛ او از مصیبتها، بیماریها، پریشانی، غضب آینده، گناهان و حتی از مرگ میرهاند.
عیسی در طی حیات خود، به معنای کاملِ نام اصلیاش جامه عمل پوشانید. او چشمان کوران را بدون جراحی باز کرد، با کلام قدرتمند خویش، جذامیها را شفا داد، با صدای خود به مردگان حیات بخشید، و دیوها را از وجود دیوزدگان بیرون راند.
آیات قرآن که به عیسی اشاره دارند عبارتند از: سوره بقره 2: 87 ، 136، 253 ؛ سوره آل عمران 3: 45 ، 52 ، 55 ، 59 ، 84 ؛ سوره نسا4: 157، 163، 171 ؛ سوره مائده 5 : 46، 78 ، 110-116؛ سوره انعام 6 : 85 ؛ سوره مریم 19: 34 ؛ سوره احزاب 33: 7 ؛ سوره شورا 42: 14؛ سوره زخرف 43: 63 ؛ سوره حدید57 : 27 ؛ سوره صاف 61 : 6 ، 14.
پسر مریم (ابن مریم)
این لقب مسیح 23 بار در قرآن آمده است. از اینجا چنین استنباط میکنیم که به هنگام تولد، نام پدرش شناخته نشده بود. در هر صورت، کتاب قرآن بارها تأکید میکند که مریم باکره، بیلکه بوده و دست مردی به او نرسیده است. بنا به گفته خدای قادر متعال، پسرِ مریم از روحِ الله متولد شده بود:
«ما از روح خود در او دمیدیم» (سوره انبیا 21: 91 و سوره تحریم 66 : 12 را نیز ملاحظه کنید).
میتوان گفت که پسر مریم از روحِ الله متولد شده، بنابراین، او «پسر روحانی» خدای متعال میباشد.
سورههایی که به پسر مریم اشاره میکنند از این قرارند: سوره بقره 2: 87 ، 253؛ سوره آل عمران 3: 45؛ سوره نسا 4: 157، 171؛ سوره مائده 5 : 17، 46، 72- 78، 110- 116 ؛ سوره توبه 9: 31؛ سوره مریم 19: 34؛ سوره مؤمنون 23: 50 ؛ سوره احزاب 33: 7، 61 ؛ سوره صاف 61 : 6 ، 14.
مسیح (المسیح)
این لقب یازده بار در قرآن آمده و معنایش این است: «کسی که با روح خدا مسح شده است». آن مسح، به وی قدرت میبخشد که خدمات تعیین شده را بتواند با قدرت و حکمت انجام دهد. در مورد مسیح وعده داده شده بود که او«پادشاه روحانی» خواهد بود که سلطنت روحانی را بنا میکند که در آن تخت وی تا به ابد استوار خواهد شد (دوم سموییل 7: 11- 14). از آنجا که اکثریت قوم مسیح او را که یک پادشاه فروتن و دلسوز بود، رد کردند، بنابراین او به سوی امتهای نالایق رو آورد. هم اکنون مسیح نزد الله زنده است، و در ملکوتش فرمانروایی میکند. او به هر کسی که روحش را برای دریافت پیام انجیل بگشاید، مسح روحانی خود را افاضه مینماید.
اشارههای قرآن به مسیح از این قرارند: سوره آل عمران 3: 45؛ سوره نسا4: 157، 171، 172 ؛ سوره مائده 5 : 17، 72، 75؛ سوره
توبه 9: 30، 31.
فرستاده الله (رسول الله)
این لقب با شکوه مسیح، پنج بار بهوضوح در قرآن دیده میشود. همچنین نام او را بارها در فهرست سایر رسولانِ خدا مشاهده میکنیم.
پیامبر مکاشفه خداوند را ابلاغ میکند، اما سفیر الله آن مکاشفه را دریافت نموده با قدرت و اقتدار به مرحله اجرا میگذارد. موسی نمونه برجستهای از یک پیامآور برای اقوام سامی بود، زیرا او رهبر روحانی و رهبر سیاسی قوم خودش بود.
مسیح، پیام خدا را با قوت و قدرت به همه ملل رسانید. او چنین دعا کرد: «این است حیات جاویدان، که تو را، تنها خدای حقیقی، و عیسی مسیح را که فرستادی بشناسند» (یوحنا 17: 3). پسر مریم بر روی زمین یک حکومت دنیوی همراه با نظام مالیاتها، اسلحهها و جنگها تأسیس نکرد، بلکه درِ پادشاهی آسمانی را به روی ما گشود. او بر گناه و مرگ پیروز شد، و به پیروان خود حیات جاویدان میبخشد. حکومت او روحانی است نه زمینی.
اشارههای قرآن به مسیح به عنوان رسول الله: سوره آل عمران 3: 49 ؛ سوره نسا 4: 157، 171 ؛ سوره مائده 5 : 75 ؛ سوره صاف 61 : 6 و همچنین سوره بقره 2: 87 ، 253 ؛ سوره حدید 57 :27 و غیره.
کلمهای از سوی الله (کلمة الله)
این عنوان در قرآن دو بار به طور واضح دیده میشود، و دو بار هم به طور غیر مستقیم به کار رفته است. این عنوان تأیید میکند که مسیح از یک مرد به دنیا نیامد، بلکه از کلمه الله. کلمه خدای قادر مطلق در وجودش جسم گرفت. پسر مریم یک انسان عادی نیست. او قدرت خلاقه کلمه الله را دارد. او همچنین قدرت الهی برای شفا دادن، اقتدار آمرزیدن، رحمت تسلی دادن، و توانایی تجدید حیات را دارد. تمام قدرتهای کلمه الله در وجود او قرار دارد و فعالیت میکند. او نه تنها کلام الله را بیان فرمود، بلکه بر طبق آن نیز زیست نمود و بیگناه باقی ماند. محبت و قدوسیت خدای تعالی در زندگیاش آشکار گردید. قانون و حقیقت الله در ذات پسر مریم دیده شد. کسی که سخنانش را بشنود و بر طبق آنها عمل کند، متبدل شده و مانند او میشود.
اشارههای قرآن به کلمه الله: سوره آل عمران 3: 39 ، 45، 64 ؛ سوره نسا 4: 171.
بیانِ حقیقت (قول الحق)
این عنوان منحصر به فرد پسر مریم در قرآن یک بار دیده میشود (سوره مریم 19: 34). لقب «الحق» در اینجا به «خودِ الله» اشاره دارد، زیرا لقب «الحق» بارها در قرآن به عنوان یکی از صفات و نامهای الله ظاهر میشود. او تمام حقایق زندگی و حیات آینده را در دست خود دارد و منشأ راستی عالم است.
از آنجا که مسیح کلمة الله است که به شکل جسمانی به ما داده شده است، او با کلمهای که از دهان قادر مطلق صادر میشود مساوی است. اگر منشأ مسیح «الحق» باشد، پس او خود نیز «الحق» است، زیرا حقیقت فقط از «الحق» صادر میشود. هر که بر مسیح بنگرد میتواند کلمه خرامان الله و راستی او را به شکل جسمانی مشاهده کند.
روحی از الله (روح الله)
برطبق نوشته قرآن، پسر مریم یک انسان راستین و روحِ حقیقی الله میباشد. او از روحِ الله متولد شد و در
تمام عمرش مقدس و بیگناه باقی ماند. او «روحِ خرامان» در شکل انسانی میباشد.
علاوه براین، روحالقدس همواره در انجام معجزات شگفتانگیزش با او همکاری میکرد. پسر مریم در انجیل چنین اعلام فرمود: «روح خداوند بر من است، زیرا مرا مسح کرده تا فقیران را بشارت دهم و مرا فرستاده تا رهایی را به اسیران و بینایی را به نابینایان اعلام کنم، و ستمدیدگان را رهایی بخشم، و سال لطف خداوند را اعلام نمایم» (لوقا 4: 18-19). روح خدا، در مسیح و به واسطه او در هماهنگی کامل با اراده قادر مطلق عمل کرد.
امروز مسیح در آسمان با خدای قدوس به سر میبرد، زیرا او به مکانی که از آنجا فرستاده شده بود بازگشته است. هر که دل خود را به روی روحش بگشاید، حیاتی جدید خواهد یافت، راهنمایی و نور دریافت خواهد نمود، و تحت حمایت قادر مطلق محفوظ خواهد بود.
آیاتی که در قرآن بر مسیح به عنوان روح الله اشاره دارند : سوره نسا4: 171؛ سوره انبیا 21: 91؛ سوره تحریم 66 : 12.
نشانه معجرآسای الله (آیة الله)
مکاشفه قرآن اقرار بر این دارد که مسیح برای بشر و عالمها یک نشانه معجزآسا از طرف الله میباشد. این امتیاز به تولد بینظیر، زندگی عاری ازگناه و صعود پیروزمندانهاش به آسمان اشاره دارد. پسر مریم حتی آزارندگان خود را دوست میداشت، نسبت به فقرا رحیم بود و هر مریضی را که به نزدش میآمد شفا میبخشید. او رازهای الله را بیان میفرمود، با بیان حقیقت، ریاکاری مذهبی را برملا میساخت و حتی قاتلان خود را نیز بخشید. الله او را نشانهای برای فرشتگان و مردمان مقرر فرمود تا آنان در وجود پسر مریم بتوانند بازتابی از صورت مشیت الهی را مشاهده کنند. همچنان که مسیح زیست نمود هر انسانی باید زندگی کند تا اراده خدا را به جا آورد.
آیات قرآن که بر آیت الله بودن مسیح اشاره دارند : سوره مریم 19: 21 ؛ سوره انبیا 21: 91؛ سوره مؤمنون 23: 50.
لطفی از ما (رحمة منا)
در سوره مریم 19: 21 میخوانیم که الله مسیح را «لطفی از ما» میخواند. پسر مریم تجسمی از لطف و رحمت خدای رحمان و رحیم بود. دلسوزیاش برای نیازمندان، و رحم او در حق بیماران؛ مهربانی و محبتش نسبت به مادرش، و بخشایش او در مورد دشمنان، اینها همه صحت این لقب عالی را ثابت میکنند. مسیح دارای همان طبیعتی است که الله و روح او دارد. در این آیه خدای رحمان به عنوان «من» یعنی مفرد سخن نمیگوید. او از ضمیر اول شخص جمع « ما» استفاده میکند، زیرا او میگوید که مسیح لطفی از ماست. کلمه «ما» عبارت است از یگانگی که الله را با کلمه و روحش متحد میسازد، و شبیه آن اتحادِ تفکیک ناپذیری است که در رحمت و محبت و صبر پسر مریم هویدا گردیده است. رحمت وی به هر کسی که آن را دریافت کند، به طور رایگان عطا میشود.
پسری پاک و منزه (غلام زکي)
جبرییل فرشته بر طبق نوشته قرآن در سوره مریم 19: 19 به مریم باکره گفت که او پسری پاک و منزه به دنیا خواهد آورد. کلمه «پاک» بر طبق تفسیر بعضی از مفسران قرآن یعنی او بدون صدمه دیدن از دست شیطان، متولد خواهد شد. او محفوظ، بیلکه، پاکدامن و مقدس خواهد ماند. روحِ الله پسر مریم را تقدیس کرد و او را از بدو تولدش از قدرت پُر ساخت.
یکی از درستکاران (من الصالحین)
قرآن دو بار گواهی میدهـد که پسر مریم یکی از درستکاران است (سوره آل عمران 3: 46؛ سوره انعام 6 : 85).
او خدا را با تمام دل و جان و نیرو دوست میداشت و همه مردم را محبت کرد. در ذات او هیچگونه دروغگویی، حیلهگری، فریب و گول زدن وجود نداشت. از وجودش هیچگونه تکبر، نفرت، یا کینه صادر نمیشد، زیرا «خدا محبت است و کسی که در محبت ساکن است، در خدا ساکن است و خدا در او» (رساله اول یوحنا 4: 16). دلسوزی مسیح برای گناهکاران و کسانی که گمراه بودند دلیل اصلی بود که او را وادار کرد تا گناه جهان را بر دوش گیرد. خدا در ذات مسیح بود و دنیا را توسط کفاره جایگزین کنندهاش که برای ما مهیا ساخت، با خود آشتی میداد (یوحنا 1: 29، 3: 16؛ رومیان 5 : 10 و غیره). در طریقِ زندگیِ مسیح تعمق کنید تا برای آینده خود سرمشقی بیابید و در قلبتان صلحِ با خدا را پیدا کنید.
نیکوکار نسبت به مادرش (بارّ لأمه)
برطبق قرآن، مریم مادر عیسی، مورد تحقیر قرار گرفت و او را تهدید به سنگسار شدن نمودند، زیرا قبل از ازدواج بچهدار شده بود. لیکن پسرش، الله و جبرییل همه با هم او را تبرئه کرده، ثابت نمودند که او بیگناه است و تولد پسرش از روحِ الله بود (سوره مریم 19: 26- 29، 32).
مسیح نسبت به مادرش فروتن و مهربان باقی ماند. چنانکه حتی بعد از مرگ خود نیز عیسی به فکر مادرش بود و از یوحنا، جوانترین شاگردش، تقاضا کرد که مادرش را بپذیرد و همانگونه که فرزندِ نخستزاده از مادر خویش مراقبت میکند، یوحنا نیز از مریم نگهداری نماید (یوحنا 19: 25- 27).
مریم در بالاخانهای که در اورشلیم قرار داشت دعا میکرد، جایی که شاگردان منتظر وعده پدر آسمانی بودند. مریم و همه رسولان بر طبق فرمایش پسر مریم، از روحالقدس پُر شدند، به همانگونه که پسر مریم اعلام داشته بود که یاری دهنده الهی را خواهد فرستاد (اعمال رسولان 1: 14، 2: 1- 4 ؛ یوحنا14: 16). مسیح بعد از مرگش که برای دیگران متحمل گردید، مادر و پیروان خویش را بییار و یاور رها نکرد. او همه گناهکاران را با فرستادن روح قدوس خویش دلداری نمود.
او زورگوی بد رفتار نبود (لیس جبارا شقیا)
با ذکر این عنوان بینظیر، قرآن ثابت میکند که عیسی قلباً مردی افتاده و متواضع بود (سوره مریم 19: 32؛ متی 11: 29).
پسر مریم به دنبال جاه و مقام در مصاحبتِ پادشاهان و شاهزادگان نبود، بلکه نزد فقرا میرفت و در جستجوی نیازمندان بود. او در یورِشها و جنگهای خونین شرکت نکرد، و خواستههای خود را به زور تحمیل نمیکرد، بلکه اذعان مینمود که «خوراک من این است که اراده فرستنده خود را به جا آورم و کار او را به کمال رسانم» (یوحنا 4: 34).
پسر مریم شخصی ضعیف و ترسو نبود. او دارای قدرت روحانی نامحدود بود. او دیوها را از تنِ دیوزدگان بیرون میراند، توفانِ دریا را محض سخنی آرام کرد و پنج هزار شخص گرسنه را فقط با پنج نان و دو ماهی سیر کرد (یوحنا 6 : 1- 13). پسر انسان از قدرت خویش برای نفع شخصی و کسب شهرت استفاده نکرد. او قدرت خود را برای کمـک به دیگران و شفای عده بسیاری به کار برد. او هیچکس را رد نمیکند، بلکه هرکه را که مشتاقِ نجات
باشد رستگار میسازد (یوحنا 3: 17- 19).
مانندِ آدم (مثل آدم)
هم کتابمقدس و هم قرآن گواهی میدهد که مسیح یک انسان واقعی از نسل آدم بود. او از همه لحاظ مانند هر انسانی گردید، ولی بدون گناه زیست (فیلپیان2: 7- 8 ؛ عبرانیان 2: 17).
در عین حال، بین آدم و مسیح تفاوت بسیاری را مشاهده میکنیم:
*آدم از خاک سرشته شد، اما مسیح از روحِ خدا به دنیا آمد.
*آدم مغرور بود و میخواست مثل خدا بشود، اما مسیح خود را فروتن ساخته، انکارِ نفس نمود و با اطاعت از پدر روحانی و آسمانیاش زندگی کرد.
*آدم مرتکب گناه شد و مُرد و استخوانهایش پوسید ـ او هم اکنون مُرده است، اما مسیح گناه نکرد، او بهجای ما مُرد و پیروزمندانه قیام نمود و بر قدرت مرگ غلبه یافت ـ او اکنون زنده است.
*آدم از فردوس اخراج شد، دیگر حق نداشت به آنجا بازگردد و به زمین نزول کرد؛ ولی مسیح به سوی الله؛ یعنی پدر روحانیاش صعود نمود، و به جایی که قبلاً بود بازگشت و اکنون تا ابد با او به سر میبَرَد.
مسیح مانند آدم بود، ولی در عین حال، با وی قابل مقایسه نبود.
آیات قرآن که نشان میدهند مسیح مانند آدم بود : سوره آل عمران 3: 59 ؛ سوره زخرف 43: 59 .
خادم خدا (عبدالله)
چهار آیه در قرآن، درباره پسر مریم به عنوان بنده خدا سخن میگوید. اشعیای نبی پیشاپیش در عهد عتیق نبوت کرده و نقشه خدا را برای مسیح درحکمِ بنده الله، شرح داده است. اشعیا چنین نوشت: «ما او را خوار شمردیم و رد کردیم، اما او درد و غم ما را تحمل کرد. همه ما از او رو برگردانیدیم. او خوار شد و ما هیچ اهمیت ندادیم. این دردهای ما بود که او به جان گرفته بود، این رنجهای ما بود که او بر خود حمل میکرد، اما ما گمان کردیم این درد و رنج مجازاتی است که خدا بر او فرستاده است. برای گناهان ما بود که او مجروح شد و برای شرارت ما بود که او را زدند. او تنبیه شد تا ما سلامتی کامل داشته باشیم. از زخمهای او ما شفا یافتیم. ما همچون گوسفندانی که آواره شده باشند، گمراه شده بودیم، راه خدا را ترک کرده به راههای خود رفته بودیم. با وجوداین، خداوند تقصیرها وگناهان همه ما را به حساب او گذاشت!» (اشعیا 53 : 3- 6). پسر مریم این پیشگویی را تأیید کرد و در باره خودش شهادت داد که «پسر انسان نیز نیامدتا خدمتش کنند، بلکه آمد تا خدمت کند و جانش را چون بهای رهایی به عوض بسیاری بدهد» (متی 12: 18- 21 ، 20: 28).
آیاتی که در قرآن به مسیح به عنوان بنده خدا اشاره کرده است: سوره نسا 4: 172؛ سوره مریم 19: 30، 93؛ سوره زخرف 43: 59.
پیامبر (نبی)
قرآن پنج بار گواهی میدهد که پسر مریم رسولِ الله است، ولی فقط یک بار میگوید که او نبی است (سوره مریم 19: 30).
یکی از رازهای هر نبی راستین این است که خدا را همچنان که هست دیده باشد و یا سخنانش را مستقیماً
شنیده باشد؛ بهگونهای که خود تجربه کرده باشد که خداوند قدوس، قادر مطلق، رحمان، رحیم، مهربان، با صداقت، پدر توبه کاران، و داور متکبران است. هر نبیِ آگاه تشخیص میدهد که الله، کلام او و روحش یک واحد تجزیه ناپذیر میباشند که ابدی و نادیدنی هستند.
هر کسی که خصوصیاتِ الله را بشناسد، متواضع شده و اقرار خواهد کرد که در قیاس با الله گناهکار است. دلِ انسان از طفولیت شرارت آمیز است. عیسی ما را برای ریاکاری، تکبر، خودخواهی و کم ایمانی، گناهکار خوانده است. با این وجود، او نجات از داوری را به رایگان در اختیار ما قرار میدهد، و به وسیله کفارهاش ما را برای همیشه پارسا میسازد.
نبیِ راستین با اطمینان از آینده خبر میدهد. مسیح بارها گواهی میدهد که بعد از صعودش به آسمان ، با قدرت جلالش به این جهان باز خواهد آمد، تا دجال را با کلام دهانش نابود کند و پیروان خود را از آزار برهاند. او داور و نیز نجات دهنده ماست. خوشا به حالِ کسی که خود را برای بازگشت ثانوی مسیح آماده میسازد. مسیح یک نبی و بیش از نبی بود. او کلامِ مجسم شده خداست، و تمام قدرت کلام خدا در او ساکن است.
تصدیق کننده حقانیت تورات (مصدق لما بین یدیه منالتورة)
قرآن به ما میگوید که الله مسیح را به دنیای ما فرستاد تا حقانیت و مصونیت تورات را ثابت کند، زیرا در آن «هدایت و نور» وجود دارد. مسیح و انجیلش برحقانیت شریعت موسی چنین گواهی میدهد: «زیرا آمین، به شما میگویم، تا آسمان و زمین از میان نَرَود، نقطه یا همزهای از تورات هرگز از میان نخواهد رفت، تا اینکه همه به انجام رسد» (متی 5 : 18). پسر مریم با تأکید بر سخنان خودش چنین فرمود: «آسمان و زمین زایل خواهد شد، اما سخنان من هرگز زوال نخواهد پذیرفت» (متی 24: 35).
آیات قرآن در مورد تأیید مسیح بر حقانیت و مصونیت تورات: سوره مائده 5 : 46- 47؛ سوره صاف 61 : 6 و غیره.
آبرومند در دنیا و آخرت (وجیه فيالدنیا و الآخرة)
چرا پسر مریم هم در تاریخ و هم در زمان خودش و تا به ابد نیز یک شخصیت با نفوذ بوده است؟
خداوند برایش چنان تولدی بینظیر ترتیب داد که هیچ انسان دیگری نداشته است. عیسی در حالی که یک انسان واقعی بود، او همچنین حقیقتاً روحِ الله بود.
پسر مریم هرگز گناه نکرد و هیچکس قادر نبود بر عیبی در وجودش انگشت بگذارد. او در مقابل دادگاهِ بینالمللی رومی حاضر شد و بیگناهیاش به ثبوت رسید.
او یگانه کسی بود که میتوانست توسط کفارهاش دنیا را با خدا آشتی دهد، زیرا او بیگناه باقی ماند. پس از مرگش، پسر مریم به نزد الله صعود کرد. او هم اکنون در حضور خدای قدوس وکیل مدافع ماست (رساله اول یوحنا 2: 1-2).
هیچکس مانند او زندگی کاملی نداشته است. او روح خدا بود که در جسم میزیست، او بیگناه زندگی کرد و بدن خود را در حکمِ قربانی کامل برای همه تقدیم نمود (رساله دوم قرنتیان 5: 21).
آیات قرآن در مورد آبرومندی و شرافت مسیح: سوره آل عمران 3: 45، 55 ؛ سوره نسا 4: 158.
یکی از نزدیکان الله (من المقربین)
درسوره آل عمران 3: 45 قرآن گواهی میدهد بر اینکه پسر مریم از مقربان الله بود. با به کار بردن این لقب بی نظیر همچنین شهادت میدهد که:
مسیح بدون خطا باقی ماند، و در قدوسیت خود رحیم نیز بود. پسر مریم همه مردمان را محبت میکرد و از کسی نفرت نداشت، حتی از شخصی که تسلیمش نمود. او خدا را شبانه روز خدمت میکرد. مسیح خواستِ خدا را با شادی به جا میآورد و بیعیب زندگی مینمود. از آنجا که او بیگناه بود، توانست وارد بهشت شود تا نزد خداوند بهسر بَرَد.
او اکنون با خدای قدوس است. صعود مسیح نزد الله دو بار در قرآن ذکر میشود (سوره آل عمران 3 : 55 ؛ سوره نسا 4: 158). الله او را بالا بُرد، نه به آسمان اول یا دوم، بلکه نزد خودش. از این گذشته، قدوسیتِ مسیح باعث مرگش نشد، بلکه او به میل خویش و بر طبق دستور قادر مطلق، جان خود را فدا نمود (یوحنا 10: 11- 18).
مسیح تا ابد زنده است. استخوانهایش در قبر نپوسیده است. او در بدن و با روح و جان به نزد پدر روحانیاش صعود کرد. پسر مریم هم اکنون با الله مصاحبت دارد و شایسته است که برای پیروان خود شفاعت کند (سوره مائده 5 : 117).
خدا کفاره او را پذیرفت. خداوند با بالا بردن مسیح به نزد خودش، مرگ کفاره کنندهاش را پذیرفت. بنابراین، میتوانیم یقین داشته باشیم که قادر مطلق همه گناهان ما را به طور کامل و برای همیشه آمرزیده است.
پسر مریم احتیاجی ندارد که پیروانش برای او دعا کنند، زیرا او هم اکنون نزد خدا است. ولی او برای ما شفاعت میکند. او نجات دهنده و وکیل مدافع زنده ماست.
شاهد امین (شهید)
سوره مائده 5 : 117 گفتگوی مسیح را با الله ذکر نموده که بعد از صعودش نزد خدا اتفاق افتاده است. برطبق این آیه، مسیح با تأکید میگوید که او شاهدِ امین بوده، و زمانی که روی زمین بود از پیروان خود مواظبت میکرد. بعد از مرگ و صعودش، قادرمطلق، که لقب «شاهد امین» را نیز دارد، اکنون از آنان مراقبت مینماید. قرآن همان لقب را به الله و مسیح نسبت داده است، و این امر رفیع بودن مرتبه مسیح را تأیید میکند و نقش محترمِ او را در حکمِ شفیع ما مورد تأیید قرار میدهد.
پسر مریم در گفتگویش با الله، میفرماید که در مورد یک تثلیثِ کاذب، سخنان کفرآمیز به مردم نگفته است. او به تأکید میگوید که الله و مریم باکره و پسرش مسیح، هرگز تثلیث را تشکیل نمیدهند، نه در آسمان و نه بر زمین. هر کسی که درباره این راز به طور روحانی تفکر نماید، متوجه خواهد شد که قادر مطلق و کلمه او و روحش یک واحد تفکیک ناپذیر میباشند.
دانشِ آخر زمان (علم الساعة)
فروتنان میدانند که روز قیامت و داوری نزدیک است. با این وجود، مردمان سطحی بهگونهای بیتفاوت زندگی میکنند. مفسران قرآن میگویند که آمدن ثانوی مسیح، آن ساعت سرنوشت ساز را به ظهورخواهد رسانید (سوره زخرف 43: 61). او با سخن دهان خود دجال را نابود ساخته و انسانهای رحیم را از مردمان سنگدل جدا خواهد کرد (متی 25: 31- 46). هیچکدام از انبیا نزد زندگان نخواهند آمد تا پایان جهان را اعلام کنند، مگر پسر متواضع مریم که اصول زندگی جاوید را به ما آموخت و گفت: «خوشا به حالِ نرم خویان، زیرا آنان زمین را به میراث خواهند برد. خوشا به حالِ رحیمان، زیرا بر آنان رحم خواهد شد. خوشا به حالِ پاکدلان، زیرا آنان خدا را خواهند دید» (متی 5: 5، 7-8).
صلح و سلامتی (سلام)
هرکه شیوه زندگی مسیح را از انجیل و قرآن مورد دقت قرار دهد، به این نتیجه خواهد رسید که او مَردِ صلح و سلامتی بود، نه مرد جنگ و شورش. او در هیچگونه حملهای شرکت نکرد، و به ضد دشمنان در کمین ننشست. او مردم را به جنگیدن نخواند، بلکه فرمود: «هر که شمشیر کِشَد، به شمشیر نیز کشته شود» (متی 26: 52). او هرگز اموال غارت شده را نمیپذیرفت، و بردهای نداشت ـ بلکه دشمنان خود را عفو فرمود، گناهانشان را بر دوش گرفت و آنان را با خدا آشتی داد. او فقرا را محبت کرد و تیرهروزان را دلداری نمود. پسرمریم در سوره مریم 19: 33 چنین گواهی میدهد: «سلام بر من روزی که زاییده شدم و روزی که بمیرم و روزی که زنده شوم.»
از زمان تولد تا زمان مرگش، صلح و سلامتی بر او قرار داشت. او سَروَرِ صلح است، زیرا بین خدا و مردم صلح برقرار نمود. او آن مسلمانِ حقیقی است که دلهای همه ایماندارانش را از آرامش جاویدان مملو میسازد. او در خوشا به حالها فرمود:
«خوشا به حالِ صلح کنندگان
زیرا آنان پسران خدا
خوانده خواهند شد»
(متی 5 : 9)
سلام بر من
روزی که زاییده شدم و روزی که بمیرم و روزی که زنده شوم.
سوره مریم 19: 33
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |